«نود اقتصادی»- دکتر عبدالمجید شیخی کارشناس اقتصادی و استاد دانشگاه: اخیراً مدیران و کارشناسان آمریکایی از پایان بحران اقتصادی کرونا در این کشور شدیداً اظهار ناامیدی می کنند. در چند ماه گذشته از بحران ویروس منحوس کرونا در محافل علمی و اجرایی نظام اقتصاد سرمایه داری نیز متاسفانه تاکنون تحلیل عالمانه ای از ابعاد اقتصادی ریشه های این فرا گیری بحران ارائه نشده و عموماً نظرات پیرامون معلول هستند تا علت. دلیل این عدم ریشه یابی غوطه ور شدن در بطن اقتصاد سرمایه داری است و کمتر منتقدی پیدا می شود تا در فضایی خارج از این نظام و از بیرون به این نظام نگاه کند. همانند ماهی در آب است که تا در آب غوطه ور است درکی از آب ندارد و چون از آب بیرون انداخته شود آنوقت قدر و جایگاه آب را خواهد شناخت.
در محافل علمی اقتصاد، از آمریکا به عنوان کارگاه تمام عیار اقتصاد سرمایه داری یاد می شده و می شود. نظام سرمایه داری غرب و خاصّتاً اقتصاد آمریکا مواجه با پدیده بزرگ شدن بخش مجازی اقتصاد و در مقابل مواجه با تحقیر بخش حقیقی اقتصاد هستند. این نظام اقتصادی دارای ویژگی هایی است: در این اقتصاد بخش مجازی حُکمِ پیکر پیدا کرده و بخش حقیقی حُکمِ سایه دارد. در واقع قضیه بر عکس شده است. بخش پولی که صدقه سری بخش حقیقی بوجود آمده الان غالب شده و طلایه دار میدان شده و جولان و غلیان دارد. این بخش مجازی عمدتاً مُوَّلِد و همراه با «پدیده ازدحام »است. بخش مجازی مُحرّک و بخش حقیقی مُتَحَّرک شده است.
تولید با تخقق ازدحام به مقصد خود یعنی سبد مصرف کننده می رسد. مصرف کننده با ابزار ازدحام به هدف خود یعنی مصرف می رسد. درآمدِ مُوَلِّد با ابزار ازدحام به دست عوامل خانوار می رسد. پس انداز و نتیجتاً سرمایه گذاری با گرداب پولی از کانال بخش مجازی( بخصوص موسسات مالی-پولی و بانکها) و با پدیده ازدحام منجر به تولید می شود. بخش مجازی حبابی و بویژه بخش خدمات متورم با پدیده ازدحام جمعیت شهری گره خورده است. در واقع بعد از حادثه انقلاب صنعتی حادثه مهمتری به نام حادثه انقلاب بخش مجازی رخ داده که مرحله گذار از زندگی کشاورزی - روستایی به شهری- صنعتی را یک مرحله تندتر و شدیدتر به زندگی مجازی شهری- خدماتی تبدیل کرد. لذا اقتصاد سرمایه داری و بویژه مظهر اکمل و اَتَمِّ آن، اقتصاد آمریکا، با «پدیده ازدحام» تلازم دارند. با هم عجین هستند.
در مقابل فرودگاه ویروس منحوس کرونا «پدیده ازدحام» است. این ازدحام در بخش مجازی، در تراکم و تمرکز جمعیت شهری و در فعالیت های خدماتی همراه با تجمع جمعیت همراه با تزاحم جمعیت وجود دارد. لذا پر واضح است که اقتصاد سرمایه داری و بویژه مظهر اکمل و اَتَمِّ آن، اقتصاد آمریکا، در خطر آسیب بزرگ و جدی است. زیرا لوکوموتیو اقتصاد سرمایه داری یعنی بخش مجازی را هدف قرار می دهد و چون موقعیتی همچون سر برای بدن پیدا کرده است، همانند درخت نخل چون قطع شود بخش حقیقی را نیز، که طفیلی بخش مجازی است، از کار می اندازد. صهیونیسم جهانی و سرکرده های آنها چون راکفلر هم خوب فهمیده بودند که برای ایجاد یک غوغای ساختگی جهانی انفجار بزرگ 11 سپتامبر سال 2001 را در دو برج (دوقلو ) منطقه منهاتان نیویورک ایجاد کردند. این انفجار در یک مزرعه کشاورزی یا یک کارخانه صنعتی ایجاد نشد. زیرا به اندازه این دو بازتاب سیاسی، امنیتی، اقتصادی، اجتماعی و رسانه ای نداشتند. بلکه محل انتخاب شده می بایستی همراه با «پدیده ازدحام» می بود تا مانند بمب اتمی در دنیا صدا کند. سالها می گذرد حادثه ها باید بیاید که اهل فهم بیشتر و بیشتر به نواقص و بن بست نظام اقتصاد سرمایه داری پی ببرند.
امروزه ما مدعی حقیقی نظام اقتصاد اسلامی به عنوان نسخه نجاتبخش اقتصاد جهانی هستیم. هر چند هنوز از این الگو خیلی فاصله داریم. در کارگاه اقتصاد اسلامی پدیده بزرگ شدن بخش مجازی نداریم. بخش حقیقی بزرگ می شود و طلایه دار میدان اقتصاد است. بخش حقیقی مُحرّک و بخش مجازی مُتَحَّرک است. فعالیت های پولی، مالی و سفته بازی و دلالی در حد کفاف وتبعه بخش حقیقی شکل می گیرند. در اقتصاد اسلامی چیزی بنام بانک( با تعریف اقتصاد سرمایه داری) نداریم بلکه بانکهای ما موسسات سرمایه گذاری هستند که با یک دست پول از سپرده گذار می گیرند و با دست دیگر خود به سرمایه گذار مُوَلِّد می دهند. در این اقتصاد بخش حقیقی مُحرّک است و بخش مجازی مُتَحَّرک می شود. بخش حقیقی حُکمِ پیکر دارد و بخش مجازی حُکمِ سایه پیدا می کند.
تولید با پدیده ازدحام تلازم ندارد. بدون تحقق ازدحام به مقصد خود یعنی سبد مصرف کننده می رسد. مصرف کننده بدون ابزار ازدحام به هدف خود یعنی مصرف می رسد. درآمدِ مُوَلِّد بدون ابزار ازدحام به دست عوامل خانوار می رسد. پس انداز و نتیجتاً سرمایه گذاری بدون گرداب پولی و بدون عبوراز کانال بخش مجازی( بخصوص موسسات مالی-پولی و بانکها) و بدون پدیده ازدحام منجر به تولید می شود. زیرا اصولاً بخش مجازی متورمی وجود ندارد. در این اقتصاد با محوریت عدالت سرزمینی مناطق مُوَلِّد روستائی و تجمعّات محدود جمعیتیِ اقماری با کاربری های کشاورزی، معدنی،صنعتی، فناوری و خدماتی را احیا می کند و لذا مراکز ازدحام شهری با جلوه هایی چون سکونتگاه های غیر رسمی و حلبی آباد ها و مشاغل کاذب بوجود نمی آید تا با خود ازدحام و تزاحم جمعیتی بوجود آورد و... و لذا برخلاف نظام اقتصاد سرمایه داری ازدحام حادّی نیست تا فرودگاه قابلی برای همه گیری هایی (اپیدمی)چون ویروس منحوس کرونا باشد و لذا کمترین تاثیر و آسیب را خواهد دید.
ما هر قدر که به این الگو نزدیکتر شویم با هزینه بسیار کمتری می توانیم از امثال بحران کرونا عبور کنیم و بیاری خداوند تبارک و تعالی در این مسابقه برنده شویم. امروزه این اقتصاد سرمایه داری است که به بن بست رسیده است. حضرت امام خمینی سلام الله علیه در11 دیماه 1367 هجری شمسی در نامه تاریخی خود به میخائیل گورباچف رهبر کشور اتحاد جماهیر شوروی فرمودند: «... باید به حقیقت رو آورد. مشکل اصلی کشور شما مسئله مالکیت و اقتصاد و آزادی نیست. مشکل شما عدم اعتقاد واقعی به خداست. همان مشکلی که غرب را هم به ابتذال و بنبست کشیده و یا خواهند کشید.
مشکل اصلی شما مبارزه طولانی و بیهوده با خدا و مبدأ هستی و آفرینش است.» در بخش دیگری می فرمایند:« شما اگر بخواهید در این مقطع تنها گرههای کور اقتصادی سوسیالیسم و کمونیسم را با پناه بردن به کانون سرمایهداری غرب حل کنید، نه تنها دردی از جامعه خویش را دوا نکردهاید، که دیگران باید بیایند و اشتباهات شما را جبران کنند؛ چرا که امروز اگر مارکسیسم در روشهای اقتصادی و اجتماعی به بنبست رسیده است، دنیای غرب هم در همین مسائل، البته به شکل دیگر، و نیز در مسائل دیگر گرفتار حادثه است.» و در بخش دیگر اکیدا می فرمایند :« امروز دیگر چیزی به نام کمونیسم در جهان نداریم. ولی از شما جداً میخواهم که در شکستن دیوارهای خیالات مارکسیسم، گرفتار زندان غرب و شیطان بزرگ نشوید...» پیش بینی آن یگانه دوران و یادگار امامان هم اکنون در حال وقوع است و انشاء الله به زودی باید شاهد شکسته شدن کامل استخوانهای نظام پوسیده اقتصاد لیبرالیسم غرب باشیم.
و ما توفیقنا الا بالله العلی العظیم