«نود اقتصادی»-دکتر کیوان شهاب لواسانی: جمله معروفی در زمینه " اعتماد" وجود دارد و آن این است که اعتماد به تدریج ایجاد می شود ولی به یکباره از بین می رود. طی دوره شش ماهه، اسفند ۱۳۹۸ تا مرداد ۱۳۹۹ حدود یکصد هزار میلیارد تومان وجوه سرمایه گذاران خرد( بر طبق یک نظر سنجی یک کانال پر مخاطب بورسی، حدود ۳۷ درصد آنها سرمایه ای کمتر از ۲۰۰ میلیون تومان دارند و حدود ۶۰ درصد از آنها سرمایه ای زیر یک میلیارد تومان دارند) وارد بازار سهام شد که به دنبال آن شاخص قیمت سهام از حدود هفتصد هزار واحد طی شش ماه به حدود دو میلیون واحد رسید که علل اصلی آن، افزایش نرخ رشد نقدینگی، کاهش موقتی نرخ سود سپرده های بانکی و نیز اعتماد ایجاد شده در بازار سهام طی دو سال اخیر بود.
از طرف دیگر بر طبق برخی از نظریات به دلیل وجود نااطمینانی گسترده در ایران و مشکلات در زمینه حقوق مالکیت، رفتارهای اکثر ایرانیان در زمینه های شراکت کاری و غیر کاری، دوستی و حتی سرمایه گذاری عمدتا رفتاری کوتاه مدت است ( رجوع شود به کتاب ایران، جامعه کوتاه مدت تالیف دکتر محمد علی همایون کاتوزیان). البته نااطمینانی با ریسک تفاوت ماهوی دارد، در نااطمینانی بر خلاف ریسک، توزیع احتمال مشخص نیست و لذا نااطمینانی بر خلاف ریسک قابل مدیریت نیست. لذا سرمایه گذاران خرد تازه وارد شده از همان ابتدای ورود، تصمیم بسیار کوتاه مدت برای ماندن در بازار سهام داشتند و رفتارهای بی اعتماد کننده دولت نیز این تصمیم آنها را شدت بخشید.
از سوی دیگر رفتارهای ناهماهنگ و شتابزده دولت طی ماههای اخیر در زمینه معرفی طرحهای خام و بدون پشتوانه کارشناسی قوی( مثل طرح گشایش اقتصادی و فروش اوراق سلف نفتی و عرضه ETF دارا دوم( پالایش)) و کاهش بی دلیل نرخ سود سپرده های بانکی و سپس افزایش آن، همگی باعث شد که اعتمادی را که طی دو سال نسبت به بازار سهام کشور ایجاد شده بود، به سرعت و طی یکماه از بین رود و اکثر سرمایه گذاران خرد تازه وارد، بعلت ترس، فعلا تا حدود ۹ ماه آینده و مشخص شدن نتایج انتخابات آمریکا و نتایج انتخابات سال ۱۴۰۰ ریاست جمهوری کشور، تصمیم قطعی برای خروج از بازار سهام را گرفته اند و ترجیح می دهند حتی به قیمت بدست آوردن بازدهی کمتر، در سایر بازارهای رقیب سهام مثل سکه، خودرو، ارز و حتی مسکن که مطمئن تر است، سرمایه گذاری نمایند.
اما سوال مهم این است که حمایتهایی از نوع برداشت یک درصد از منابع صندوق توسعه ملی برای حمایت از بازار سهام از طریق صندوق ثبات ساز چگونه است؟
با توجه به مطالب قبلی به نظر می رسد اولا این نوع حمایت ها قادر نیست طیف وسیع سرمایه گذاران خرد حقیقی را دوباره به سمت بازار سهام هدایت نماید ثانیا با توجه به جنس منابع صندوق توسعه ملی ( منابع موهوم که بعضا قابلیت دسترسی به آنها دشوار است ) و مشاع بودن منابع این صندوق با بانک مرکزی، هرگونه برداشتی از منابع این صندوق مترادف با افزایش پایه پولی و به تبع آن افزایش فزاینده نرخ رشد نقدینگی است.
این نوع حمایت های مصنوعی از بازار سهام مصداق واقعی مداخله در مکانیسم بازار بوده و باعث ایجاد اختلال در بازار سهام و ایجاد رانت برای عده ای از مشارکت کنندگان در بازار سهام -که به این منابع حمایتی دولتی نزدیک ترند- می شود در واقع اینگونه حمایت از بازار سهام با استفاده از برداشت از منابع صندوق توسعه ملی، عوارض و زیانی مشابه دلار ۴۲۰۰ تومانی بر اقتصاد تحمیل می کند بعبارت دیگر هزینه این نوع حمایت از بازار سهام برای کل جامعه بیشتر از منافع آن است و باعث ایجاد رانت برای گروهی اندک می شود.
هرگونه حمایت مصنوعی از بازار سهام به شیوه فوق الذکر علاوه بر اینکه با ذات کارکرد بازار در تضاد است همچنین باعث افزایش پایه پولی و ایجاد اختلال در بازار سهام شده و از کانالهای اثر ثروت ناشی از افزایش نامتعارف قیمت سهام، انتظارات و همچنین با توجه به آربیتراژ بازده دارایی ها، موجب افزایش قیمت سایر دارایی ها و از جمله نرخ ارز می گردد و افزایش نرخ ارز یک شوک منفی عرضه کل در اقتصاد ایران تلقی می شود زیرا که باعث افزایش قیمت مواد اولیه و ماشین آلات وارادتی تولید کنندگان می شود و رکود تورمی در اقتصاد ایران را تشدید می کند.
اما در صورت عدم حمایت از بازار سهام به شیوه فوق، به نظر می رسد حدود یکصد هزار میلیارد تومان منابع سپرده گذاران خرد به تدریج از این بازار خارج می شوند و شاخص با کاهش تدریجی به مقدار اسفند ماه خود یعنی حدود هشتصد هزار واحد باز می گردد و پس از آن بازار با قدرت و ثبات بیشتری به حرکت خود ادامه می دهد که با ذات بازار نیز سازگاری بیشتری دارد.