1.ضرورت اصلاح پول ملی

تورم یکی از مشکلات اقتصادی ایران طی چند دهه اخیر بوده که تاکنون سیاست­گذاران در مهار آن موفق نبوده­اند و این پدیده باعث کاهش قدرت خرید پول ملی شده به نحوی که طرح بحث اصلاح پول ملی را در کشورمان دامن زده است. سابقه اصلاح پولی در ایران بر می­گردد به سال 1311 که واحد پول از تومان (و قران)  به ریال (و دینار) تغییر یافت و ارزش آن ده برابر کاهش یافت. طرح اصلاح پول ملی یکی از هفت محور اصلی اصلاحات اقتصادی می­باشد که در سال 1388 با هدف کنترل تورم به تصویب مجلس رسید. با توجه به اینکه ریال ایران در زمره ضعیف­ترین واحدهای پولی جهان قرار گرفته، اصلاح نظام ارزش­گذاری پول ملی در راستای مهار تورم و کاهش هزینه­های مبادله در بازار در ادامه طرح اصلاحات اقتصادی دولت از اهمیت زیادی برخوردار است. البته تجربه کشورهایی که سیاست اصلاح پول ملی را انجام داده­اند، نشان می­دهد که اجرای این سیاست به تنهایی، تأثیر چندانی در مهار تورم نداشته و در بیشتر مواقع با شکست مواجه می­شود. کشورهایی در اجرای این سیاست موفق بوده­اند که این سیاست را در قالب یک بسته اصلاحات پولی انجام داده­اند.

1.ثرات منفی تورم بر پول ملی:

1.کاهش قدرت خرید پول ملی و کاهش اعتبار آن نزد عامه مردم

2.نیاز به پول بیشتر برای انجام معاملات روزمره و افزایش هزینه معاملاتی پول

3.کاهش اندازه بخش مالی و از بین بردن تدریجی کارایی نظام قیمتی

4.کاهش سپرده­گذاری و تضعیف بخش بانکداری

به این ترتیب، پول ملی کشور کارایی خود را در انجام وظایف به عنوان ذخیره ارزش، واحد شمارش و وسیله مبادله از دست می­دهد و این موضوع سبب می­شود که اقتصاد به حالت مبادله پایاپای سوق داده و یا دلاریزه شود. کشورهای مختلف برای احیای وظایف و کارکردهای پول، همچنین برای رفع مشکلاتی که از تورم مستمر ناشی شده و تنها با کنترل تورم نمی­توان بر آن­ها چیره شد، اقدام به حذف صفر از پول ملی می­کنند.

1.منافع اصلاح پول ملی:

1.بازسازی ارزش واحد پول و تقویت اسمی پول ملی

2.بازسازی اعتماد عمومی داخلی و بین­المللی به واحد پول

3.کمک به کاهش انتظارات تورمی و مهار تورم

4.کاهش هزینه بلندمدت چاپ و تولید اسکناس و مسکوک

5.کاهش استهلاک سیستم­های پرداخت.

6.کاهش استفاده از چک­های بانکی به شکل بی رویه و غیر منطقی

7.گسترش استفاده از سکه (پول بادوام) در مبادلات

8.کاهش سرانه اسکناس

9.صرفه­جویی در وقت و تسهیل پرداخت در مبادلات و نقل و انتقال پول

11.تسهیل عملیات حسابداری، بانکداری و ثبت داده­ها.

12.معایب اصلاح پول ملی:

  1. افزایش هزینه­های کوتاه­مدت: تولید اسکناس و مسکوک جدید، جمع­آوری و امحای اسکناس قدیم، تغییر و تنظیم نرم­افزارها و سیستم­های پرداخت.
  2.  مشکلات دوره انتقال: گیج شدن مردم در مبادلات و قیمت­گذاری جدید و قدیم، اتلاف وقت مردم جهت تعویض پول قدیم و جدید و تغییر مبالغ قراردادها از پول قدیم به جدید.
  3. خطر گرد شدن قیمت­ها به سمت بالا و تورم ناشی از آن: با انتخاب اجزای مناسب برای واحد پول جدید این خطر کاهش می­یابد.
  4. پیش شرط­های ضروری جهت حذف صفر از پول ملی:
  5. انجام اصلاحات اقتصادی و پایین آوردن تورم به یک حد قابل قبول
  6. تصحیح انتظارات جامعه
  7. آمادگی فنی بانک مرکزی مرتبط با تغییر واحد پول ملی
  8. استقلال بانک مرکزی در اتخاذ تصمیمات و سیاست­گذاری­ها
  9. بهبود مستمر تولید
  10. ایجاد ثبات در نرخ ارز و افزایش ذخایر ارزی
  11. باز بودن اقتصاد (آزادی صادرات و واردات)
  12. کاهش کسری بودجه، کاهش هزینه­های دولت و استفاده از راه­های ضد تورمی در تأمین کسری بودجه
  13. کنترل نقدینگی (کنترل چاپ پول و استقراض از بانک­ مرکزی)
  14. واقعیت یافتن خصوصی سازی.
  15. انجام نظارت دقیق در بازار جهت عدم گرد کردن قیمت­ها به سمت بالا

اگر بدون توجه به سیاست­های مناسب برای کنترل تورم و رونق کسب و کار، این طرح به اجرا درآید، پس از مدتی نیاز به حذف مجدد صفر از پول ملی اجتناب­ناپذیر خواهد بود.

1.جمع بندی

حذف چهار صفر از پول ملی موضوعی ظاهری و اسمی است و اجرای این فرآیند بعد از اینکه در مجلس هم تصویب شود، از نظر قانونی به مقررات، تغییرات، اصلاحات و بررسی های زیادی نیاز دارد و از این جهت به نظر می‌رسد که از زمان تصویب در مجلس، اجرای آن دو سال طول بکشد. حال با توجه به نکات ذکر شده اگر بخواهیم به یک جمع­بندی در خصوص طرح پیشنهادی بانک مرکزی و حذف 4 صفر از واحد پول ملی برسیم باید به سوالات زیر پاسخ دهیم:

1.آیا ضرورت اصل اصلاح پولی در اقتصاد ایران وجود دارد؟

2.آیا اصلاح پول ملی بشکلی که بانک مرکزی پیشنهاد داده است صحیح می باشد؟

3.آیا زمان انجام این اصلاح پولی درست برنامه ریزی شده است؟

در جواب سوال اول باید اینگونه بیان شود که اکثر کارشناسان و اقتصاددانان اصل اصلاح پولی برای اقتصاد ایران را قبول دارند و ضرورت انجام آن بر کسی پوشیده نیست، تنها اختلاف بین کارشناسان زمان و نحوه انحام این اصلاح پولی است.

در مورد سوال دوم هم با توجه به شرایط فعلی ارزش پول ملی و برداشت عرفی مردم از پول (استفاده از تومان بجای ریال) می توان به این نتیجه رسید که بهترن نوع اصلاح تبدیل 10000 ریال به یک تومان می­باشد (حذف 4 صفر از واحد پول ملی) یعنی همان عرفی که در حال حاضر در جامعه رواج دارد. از آنجا که این تغییر کاملا منطبق با ذهنیت فعلی افراد می­باشد، منجر به کاهش هزینه­های اقتصادی و غیر اقتصادی انجام این طرح می­شود. تنها نکته­ای که در این زمینه باقی می­ماند تعیین جزء کوچکتر برای واحد جدید می­باشد مثل سنت برای دلار. پیشنهاداتی نظیر قران و دینار با توجه به سابقه تاریخی پول در ایران ارائه شده است که به نظر نمی­تواند مقبولیت عمومی و عرفی داشته باشد. به نظر بهترین پیشنهاد همان ریال می باشد البته با 1000 برابر شدن ارزش. یعنی بعد از اصلاح پولی هر تومان 10 ریال ارزش داشته باشد. و این تغییر کاملا با شرایط فعلی اقتصاد ایران سازگاری دارد چرا که با این تغییر، کمترین واحد پولی برابر یک ریال (1000 ریال فعلی) خواهد بود و در میان اجناس موجود در بازار، قیمت کمتر از 100 تومان در حال حاضر تقریبا وجود ندارد لذا مشکلی در مورد قیمت­گذاری کالاها بوجود نخواهد آمد و ذهنیت مردم هم از قبل نسبت به ریال و ارزش کمتر آن نسبت به تومان شکل گرفته است و این نسبت دقیقا همان نسبت یک به ده قبلی می باشد.

اما مهمترین بحث چالشی در مورد اصلاح پولی در ایران پاسخ به سوال سوم می­باشد که بیشترین اختلاف کارشناسان در این مورد می باشد. مطمئنا در شرایط فعلی اقتصاد ایران (وجود تورم و بی ثباتی اقتصادی و سیاسی) هیچگاه انجام شتابزده این طرح توصیه نمی­شود. همانگونه که پیشتر توضیح داده شد انجام اصلاح پولی باید گام آخر اصلاحات پولی باشد و در واقع یک اقدام سمبلیک، تبلیغاتی و آرامش بخش در جهت تکمیل اقدامات اصلاحی قبلی باشد. یعنی بعد از اینکه تورم کنترل شد و روند کاهشی پیدا کرد، بازار ارز از التهاب خارج و به ثبات نسبی رسید، تولید ملی، بازار سرمایه و اشتغال رونق گرفت، نقدینگی و بدهی­های دولت کنترل شد و در مجموع انتظارات مردم نسبت به ثبات و آینده اقتصادی در ایران مثبت شد، به عنوان گام آخر این اقدام صورت پذیرد.

 با توجه به اینکه طبق اظهار نظر رییس فعلی بانک مرکزی حتی بعد از تصویب این طرح در مجلس، انجام نهایی آن دوسال به طول خواهد انجامید و با توجه به اتمام عمر دولت فعلی تا دو سال آینده، بهترین زمان انجام این طرح، دوسال ابتدایی دولت آتی می­باشد که احتمالا دولتی با ایده­ها و طرح­های جدید، جوان، امیدبخش و با انرژی خواهد بود. بدترین حالت هم این است که در انجام این طرح، سیاسی عمل شده و دولت فعلی در پایان عمر سیاسی خود به منظور پررنگ جلوه دادن عملکرد اقتصادی و جلب حمایت برای هم فکران خود در انتخابات آتی، بطور شتابزده عمل کرده و در فضای پر از ابهام و ناطمینانی اقتصادی، این طرح را اجرایی نماید.