«نود اقتصادی»- علی اصغر قائمینیا پژوهشگر اقتصادی: منطق استعفای آقای آخوندی فرار از شکست و شانه خالی کردن از مسئولیت است. او بارها و بارها در مواجهه با مردم و نمایندگان مجلس، وعدههایی داده که هیچ کدام عملی نشده است. آخرین آنها طرح بازآفرینی شهری بود که به یک رونمایی و چند جلسهی بینتیجه ختم شد. قصد این نوشتار انتقاد از عملکرد آخوندی نیست که آن فرصتی مفصل میخواهد، بلکه اعتراض به شیوهایی است که دولت و تیم آن در پیش گرفتهاند. با این منطق پیشنهاد میشود آقای روحانی نیز چند صباحی مانده به انتخابات استعفا بدهد، تا بلکه کمتر لبهی تیغ تیز انتقادات به او اصابت کند.
اگر یک جست و جوی ساده در فضای مجازی داشته باشیم، میبینیم واژه «شفافیت» یکی از کلیدواژههای دولت دوازدهم است که البته جای تقدیر دارد، اما مگر میشود غایت شفافیت را «مسئولیتپذیری» ندانست؟ آقای وزیر راه که به اذعان برخی، بیشتر از وزیر امور خارجه برای FATF سینه چاک میکرد، چطور به همین سادگی از مسئولیت وزارتی خود شانه خالی کرد و چطور شد که مدعیان شفافیت، خود در مسئولیتپذیری و پاسخگویی حرفی برای گفتن ندارند؟
این استعفا در حالی رخ داده است که بازار مسکن، به عنوان بهترین و امن ترین بازار سرمایهگذاری و هدایت نقدینگی سرگردان، حال و روز خوشی ندارد. قیمت یک متر مربع واحد مسکونی در تهران نسبت به سال گذشته بیش از 100 درصد رشد کرده است و همانهایی که قرار بود با سیاست مسکن مهر خانهدار بشوند و نشدند، و بیش از 6 سال در انتظار وعدههای مسکن اجتماعی و ... نشستند و از آقای وزیر فقط انتقاد تند به مسکن مهر را شنیدند، دیروز با شنیدن خبر استعفای وزیر، عرق سردی بر پیشانی خود احساس میکنند. دهکهای پایین درآمدی در جامعه به خاطر رشد بیسابقه قیمت مسکن و اجاره، چارهای جز پناه بردن به همان مسکن مهرهای خالی که به قول آقای وزیر در بیابان احداث شدهاند ندارند. خوب شد همین مسکن مهر مزخرف وجود داشت وگرنه معلوم نبود سرریز شهر تهران به خصوص در یکسال گذشته کجا میخواست پناه ببرد.
قصد نیتخوانی نداریم، اما اگر استعفای آقای آخوندی برای ورود به ساختمان بهشت باشد، میتوان حدس زد که چند صباح دیگر که زمان پاسخگویی در شهرداری شد، آقای وزیر که آن روز شهردار تهران است، در نامهای خطاب به شورای شهر خواهد نوشت که «اجازه میخواهم از خدمت شما در شهرداری رخصت بخواهم»! به همین سادگی. آقای وزیر کاش از مردم نیز رخصت میخواستید!