سهم واردات در آمار تجارت شش ماهه نخست سال 93 نشان میدهد اضاع مقداری نگران کننده است. درست است تجارت 50 میلیارد دلاری شده اما نگرانی زمانی تشدید میشود که سهم واردات بیشتر از صادرات است. اما سوال این است دلیل واردات افسارگسیخته ماههای اخیر چیست و این مسئله چه زیانهایی بر اقتصاد ایران تحمیل می کند. به همین دلیل گروه اقتصادی نسیم برای واکاوی این مسئله به سراغ دکتر زورار پرمه عضو هیات علمی موسسه پژوهش های بازرگانی رفته و از او پرسیده تهدیدات احتمالی واردات کالاهای استراتژیک چیست؟ دکتر پرمه که دارای دکترای اقتصاد کشاورزی است رد گفتگو با خبرنگار نسیم معتقد است دولت دراین باره بسیار بی برنامه است و این بی برنامه نگی اگر ادامه پیدا کند در مجموع به زیان اقتصاد کشور تمام میشود.

نسیم: گزارشی که چندی پیش از سوی گمرک جمهوری اسلامی منتشرشد، نشان می‌دهد اقتصادایران در شش ماه نخست 93 با افزایش واردات مواجه بوده است. نکته اساسی در این گزارش رسمی، افزایش واردات کالاهایی مانند برنج و گندم از خارج بوده است. به نظر شما دلیل روند صعودی واردات کالاهایی استراتژیک چه بود و این مسئله چه زیان هایی می‌تواند بر اقتصاد ایران وارد کند؟

 ببینید گندم و برنج دو کالای استراتژیک ما هستند و علاوه بر اینکه باید برای خودکفایی آن اقدامات لازم صورت بگیرد، باید همیشه یک ذخیره انباری خوبی در این زمینه داشته باشیم. باید این راهم بگویم که بحث امنیت غذایی بسیار مهم است و حتماً باید به این دو بخش توجه خاصی داشته باشیم و لازمه آن این است که همیشه باید در این زمینه ذخایر خوبی داشته باشیم.

آقای دکتر ما در سال‌های اخیر همواره در گندم و برنج خودکفا بودیم. چه طور می‌شود از خودکفایی به یک واردکننده بسیار بزرگ تبدیل شدیم؟

ما در زمینه برنج هیچوقت خودکفا نبودیم و همیشه واردکننده این محصول بودیم. اما بین وزارت کشاورزی و وزارت صنعت، معدن و تجارت همیشه اختلاف نظر در زمینه میزان نیاز کشور نسبت به واردات این کالا بوده است. وزارت کشاورزی هم به یک آماراستناد می‌کند و می‌گوید ما سالی باید نزدیک به 800 هزار تن وارد کنیم ، اما وزارت صنعت می‌گوید بر اساس الگوی مصرف که آمارش از مرکز آمار گرفته شده، باید یک و نیم میلیون تن برنج وارد شود. نکته بعدی این است که ما هیچوقت در زمینه برنج هم خودکفا نبودیم. حالا اینکه چرا اصولا دولتها برنج را در سبد توزیع غذا میگنجانند، برمیگردد به گران بودن قیمت برنج داخلی، لذا به سمت برنج ارزان وارداتی روی می‌آورند. دولت همیشه برای سبدهایی که توزیع می‌کند از برنج وارداتی استفاده می‌کند.

نسیم: نکته قابل توجه در زمینه واردات انبوه این است که واردات کالاهای استراتژیک به حوزه کشاورزی آسیب می‌رساند، واردات انبوه گندم و برنج کشاورز ایرانی را بی انگیزه می‌کند و به او دیگر فرصت ادامه کار را نمی‌دهد. به نظر استدلال دولت برای واردات بیشتر و زیان ده شدن کشاورز چیست؟

من معتقدم چاره دیگری نداریم. ما سیاست‌ها را یا باید بخشی ببینیم یا کلان. اگر به موضوع ، بخشی نگاه کنیم قطعاً دچار آسیب‌هایی میشویم. اما به موضوع  کلان نگاه کنیم، باید همه این مسائل را در نظر بگیریم و به یک تصمیم رسیده شود. که آیا من سیاستگذار باید اولویت نخستم امنیت غذایی باشد یا حمایت از کشاروز. سیاست‌گذار همیشه از بالا نگاه می‌کند که اولویت اولم تأمین امینت غذایی و تأمین استراتژیک‌ها است حتی اگر بخش کشاورزی در این بحران ضرر کند.

و نکته دیگری که در حوزه تولید برنج مشکل‌ساز شده، بحث آب می‌باشد، همانطور که میدانید برنج شدیدا آب زیاد مصرف می کند و هم اکنون ما در این زمینه در مضیقه می‌باشیم. لذا ما باید الگوی کشت برنج را تغییر دهیم. یا فقط کشت برنج را محدود به مناطقی کنیم که از نظر آب مشکلی ندارند.

مشکلی اساسی این است که ما هیچ وقت برنامه‌ریزی تقاضا و عرضه را نداشتیم، یعنی من به عنوان یک محقق نمی‌دانم، امسال دقیقاً تولید برنج چقدر برآورد می‌شود و مصرف داخل چقدر است. متأسفانه وزارت کشاورزی برآورد دقیق را نمی‌دهد تا من بر اساس تولید داخل بتوانم وارداتم را برنامه‌ریزی کنم و چون این آمار را ندارم همیشه حجم واردات را بالا می‌گیرم تا در زمینه تأمین نیاز داخلی کم نیاورم. اینها چالش‌هایی است که می‌تواند این بخش را با مشکل رو به رو کند. باید ببینیم که آیا در افق کلان مملکت استراتژی حاکم بر واردات چیست؟

آیا به نظر شما بخشی از واردات گندم و برنج به کشور پول نفتی است که ما به هند فروخته‌ایم است یا نه؟

بخشی از واردات برنج و گندم ما در قالب تحریم‌هاست، چراکه ما نمی‌تواتیم کل طلب نفتی را از طرف مقابل بگیریم. بنابراین مجبوریم ازکشور مذکور کالاهایی مانند گندم و برنج وارد کنیم. کشور هند جز همین کشورهای مذکور است.