اخبار شرکتها-محمد رضا عربی مزرعه شاهی، عضو هیات مدیره بیمه آسیا در گفتگوی اختصاصی با پایگاه خبری دنیای بانک و بیمه چشمانداز سهام بیمه آسیا را روشن و مثبت میداند و تاکید میکند: بنده هیچ وقت در ارتباط با قیمت سهام شرکت بیمه آسیا صحبت نمیکنم چرا که به عنوان عضو هیات مدیره در این شرکت فعالیت دارم. اما به طور کلی با توجه به اطلاعاتی که از شرکت بیمه آسیا وجود دارد و همه آنها به صورت شفاف در اختیار فعالان بازار سرمایه قرار دارد، بیمه آسیا ساختار قوی و مستحکمی دارد و از حیث ذخایر خوشبختانه در چند سال گذشته به ویژه 2 سال گذشته عدد خوبی به ذخایر شرکت اضافه شده و از نظر بنیان شرایط بسیار خوبی را بیمه آسیا تجربه میکند و در سال گذشته هم سود خوبی شناسایی شده و امیدواریم که شرایط اقتصادی بگونه ای باشد که این ادامه پیدا کند و در حوزه فعالیتهای بیمهای هم با توجه به دریافت مجوز بیمه اتکایی شرایط خوبی را بیمه آسیا تجربه میکند.
عضو هیات مدیره بیمه آسیا در خصوص صنعت بیمه کشور در ادامه می گوید : متاسفانه ارزش کل صنعت بیمه در بازار سرمایه نسبت به سایر صنایع رشد مطلوبی را تجربه نکرده است. او با اشاره به ریسکهای ناشی از رقابت ناسالم و نرخدهی غیرفنی و همچنین شرایط کنترل شده بازار بیمه هم از حیث تعیین نرخ و هم میزان تعهدات و خسارتها در خصوص رشته بیمه ثالث، تاکید میکند: تورم همیشه علیه صنعت بیمه بوده در حالی که سایر صنایع با تورم رشد میکنند و از آن منتفع میشوند. این عضو هیات مدیره بزرگترین شرکت بیمه غیردولتی کشور معتقد است به دلیل منفی بودن نرخ واقعی سود سپرده سرمایهگذاری در نزد بانکها، آییننامه سرمایهگذاری صنعت بیمه نیازمند بازنگری است و افزون بر اینکه باید تلاش شود تا هزینههای غیرضرور از روی دوش صنعت برداشته شود.
ارزیابی شما از روند صنعت بیمه در سالهای اخیر چیست و آیا رشد آن را مطلوب میدانید؟
صنعت بیمه یکی از صنایع بسیار حیاتی در کل اقتصاد به شمار میرود و ضرورت دارد که شرکتهای بیمهای قوی داشته باشیم. پس از خصوصیسازی 3 شرکتهای بیمه آسیا، البرز و دانا این واقعیت قابل مشاهده است که طی یک دهه گذشته کل حق بیمه تولیدی شرکتهای بیمه بر اساس سالنامه آماری بیمه مرکزی از حدود 4 هزار و 600 میلیارد تومان در سال 88 به 81 هزار میلیارد تومان در سال 99 رسیده است. یعنی ما با رشد 17 برابری حق بیمه تولیدی مواجه شدهایم و خسارتهای هم به همان میزان رشد کرده و خسارت پرداختی صنعت بیمه از 3 هزار میلیارد تومان در سال 88 به 43 هزار و 300 میلیارد تومان در سال 99 رسیده است. به این ترتیب هرچند صنعت بیمه در این سالها رشد داشته اما نسبت به سایر صنایع عقب مانده و نتوانسته همپای آنها رشد کند. حتی اگر رشد صنعت بیمه را با روند قیمت دلار هم مقایسه کنیم، متوجه خواهیم شد که صنعت بیمه از شاخص قیمت دلار هم عقبتر است.
سهم صنعت بیمه را بازار سرمایه چگونه ارزیابی میکنید؟
متاسفانه سهم صنعت بیمه از کل بازار سرمایه نه تنها رشد نکرده بلکه کاهش هم یافته است به گونهای که ارزش کل شرکتهای بیمهای حاضر در بازار سرمایه بدون در نظر گرفتن ارزش یکی از شرکتهای بیمه که قیمت سهام آن تغییرات خاصی داشته، حدود 75 هزار میلیارد تومان برآورد میشود و در مقایسه با سایر صنایع با این واقعیت مواجه میشویم که کل ارزش صنعت بیمه در بازار سرمایه با یک یا 2 شرکت بورسی برابری میکند. به نظر میرسد با توجه به فراگیری صنعت بیمه در کل اقتصاد کشور صنعت بیمه نیازمند توجه خاصی است تا سهم و جایگاه بزرگتری را هم در اقتصاد و هم در بازار سرمایه داشته باشد. در غیر این صورت بازهم شاهد عقب ماندن صنعت بیمه از روند رشد سایر صنایع در بازار سرمایه خواهیم بود.
صنعت بیمه با چه تنگناهایی مواجه است؟
در حال حاضر صنعت از 2 ناحیه تحت فشار قرار دارد. یک فشار در بخش درآمدی صنعت است که متاسفانه به دلیل رقابت ناسالم بدون در نظر گرفتن ریسکهای احتمالی حق بیمه تعیین و گرفته میشود که صنعت بیمه را با مخاطرات جدی مواجه ساخته است، هرچند بیمه مرکزی به این عرصه ورود کرده و تاحدودی وضعیت بهبود پیدا کرده اما بازهم شاهد این هستیم که در قراردادهای بزرگ متاسفانه رقابت سالم و نرخدهی فنی صورت نمیگیرد و شرکتهای بیمه به جای اینکه دنبال ریسکسنجی و گرفتن حق بیمه واقعی جهت افزایش درآمدهای خود باشند، دنبال افزایش سهم خود از بازار هستند حتی اگر این قراردادهای بیمهای بزرگ به زیان بیانجامد و با پدیده منفی شده خالص عایدی خود مواجه میشوند. امیدواریم راهکاری برای این وضعیت پیدا شود و شاهد ارزیابی درست ریسکها و قیمتدهی متناسب با ریسکهای احتمالی باشیم.
فشار دیگری که بر صنعت بیمه وارد میشود در بخش هزینهای است و افزایش نرخ تورم بخش زیادی از بار خود را بر خسارتهای پرداختی صنعت بیمه تحمیل میکند به گونهای که در حوزه بیمه خودرو یا بیمههای درمانی ما شاهد افزایش سرسامآور هزینهها هستیم که نتیجه هر 2 فشار وارده هم از سمت درآمدها و هم از سمت هزینهها باعث شده است تا خالص درآمدی و عملکرد بیمه ای شرکتهای بیمه رشد چندانی نکند. سود فعالیتهای بیمهای قبل از محاسبه سود سرمایهگذاری شرکتهای حاضر در بازار سهام نشان میدهد که در سال 88 حدود 189 میلیارد تومان بوده و در سال 99 به 1800 میلیارد تومان رسیده است. یعنی کمتر از 10 برابر رشد داشته است. بنابراین تاکید میکنم که صنعت بیمه با فشار سنگینی مواجه است و اگر شرکتهای بیمهای بخواهند سرپا بمانند باید خیلی حسابشده و دقیق رفتار کنند. امیدواریم که فکری برای این چالش در نهادهای بالادست نظیر بیمه مرکزی و سندیکای بیمهگران اندیشیده شود تا شاهد رشد بیشتر این صنعت باشیم تا عقبماندگی خود را نسبت به سایر صنایع جبران کند.
اشاره کردید به اینکه باید توجه ویژهای به صنعت بیمه صورت گیرد. مشخصا چه انتظاری هم از دولت و نهادهای بیرون از صنعت و هم از خود صنعت بیمه دارید؟
در ارتباط با انتظارات از صنعت بیمه، توجه به مدریت ریسک و قیمتدهی بر اساس ریسکسنجی ضرورت دارد. چرا که در حال حاضر در برخی از شرکتهای بیمه در رشتههایی با کسری ذخیره مواجه هستند و چون با یک نرخ پایین قرارداد امضا شده، نتوانستهاند هزینههای قرارداد را پوشش دهند و این کسری ذخایر هم اعداد کوچک نیست که بخواهیم از آن چشمپوشی کنیم. مساله دیگر به بیمه شخص ثالث مربوط میشود که هیچ بخش آن در اختیار شرکتهای بیمه نیست و نه تعیین حق بیمهها بر اساس ریسکسنجی صورت میگیرد و همه ساله تعرفه و یا حق بیمه را بیمه مرکزی ابلاغ میکند و در بعد خسارت هم دست شرکتهای بیمه بسته است و نرخ دیه را قوه قضاییه تعیین میکند و دولت هم یک سری هزینههای جانبی را بر صنعت بیمه تحمیل میکند و آنها را اخذ میکند. نظیر مبلغی که به راهنمایی و رانندگی، اورژانس و ... داده میشود. این روندهاست که باعث شده صنعت بیمه تضعیف شود و بخش زیادی از حق بیمه دریافتی شرکتهای بیمه مرتبط با بیمه شخص ثالث و خودرو است که همیشه با زیان مواجه است چرا که هم در بخش تعیین حق بیمه و هم میزان خسارت یا تعهدهای شرکتهای بیمه، دست صنعت بیمه را بستهاند و عملا مدیریت ریسک در خصوص بیمه شخص ثالث موضوعیت چندانی پیدا نمیکند. دولت و بیمه مرکزی میتوانند از فشار بر صنعت بیمه از محل رشته بیمه شخص ثالث کم کنند و هیچ لزومی وجود ندارد که صنعت بیمه هزینه سایر بخشها و دستگاهها را متحمل شود. چه ضرورتی دارد که این هزینهها به صنعت بیمه وارد شود در حالی که با مدل فعلی، بحث ریسکسنجی رانندهها موضوعیت ندارد.
آیا همانند سال گذشته انتظار می رود که شرکتهای بیمه از محل بازار سرمایه و سرمایهگذاری در بازار سهام، سود مناسبی به دست آورند؟
رشد شاخص بورس و سودآوری از محل سرمایهگذاری در بازار سهام در ماههای نخست سال گذشته، یک اتفاق بود و قرار نیست دوباره تکرار شود و میبینیم که در نیمه دوم سال نه تنها شرکتهای بیمه از محل سرمایهگذاری در بازار سهام سود نکردند، بلکه برخی از شرکتها با منفی شدن ارزش سرمایهگذاری خود مواجه شدند و باید ذخیره کاهش ارزش میگرفتند. اتفاقات ماههای نخست سال گذشته فرصت خوبی برای بهبود ترازنامه شرکتهای بیمه بود و با توجه به رشد خوبی که بازار سرمایه در آن مقطع تجربه کرد، بهتر بود که شرکتهای بیمهای از سود حاصله برای تکمیل ذخایر خود استفاده میکردند و با این پدیده مواجه شدهایم که به رغم سود بالای سرمایهگذاری در بازار سهام، برخی شرکتهای بیمهای حاضر به اصلاح ترازنامه و تکمیل کسری ذخایر خود نشدند. البته برخی شرکتها از جمله بیمه اسیا تمام سودهایی که در 2 سال گذشته از محل سرمایهگذاری در بازار سهام به دست آورد در جهت تکمیل ذخایر خود استفاده کرد و از این منظر بیمه آسیا جزو شرکتهای خوب و پایدار بازار سرمایه و صنعت بیمه به شمار میرود و تقریبا این شرکت کسری ذخیره خاصی ندارد.
گزینههای پیش روی صنعت بیمه برای سرمایهگذاری در شرایط حاضر چیست چرا که سود موثر بانکی که عملا منفی است.
اتفاقا یکی از مواردی که باعث فشار بر صنعت بیمه میشود، همین است که بر اساس دستورالعملهای بیمه مرکزی باید یک حدی از منابع شرکت به صورت سپردههای بانکی نگهداری شود و رقم آن هم کوچک نیست. در حالی که همه میدانیم در شرایط حاضر سپردهگذاری نزد بانکها به معنای هدررفت منابع است چرا که با نرخ تورم 50 درصد، نرخ سود 18 درصدی سپردههای بانکی به این معناست که سپردهگذاران بیش از 30 درصد از تورم عقب هستند و ان به معنای تحلیل رفتن شرکتهلی بیمه. یکی از زمینههایی که به نظر نیاز به بازبینی جدی دارد آییننامه سرمایهگذاری صنعت بیمه است تا شرکتها بتوانند در شرایط تورمی ضرر نکنند.
الان بازار سرمایه پس از نیمه دوم سال شرایط خوبی را تجربه نکرده و در ماههای نخست امسال هم روند بازار هرچند تا حدودی بهتر شده اما همچنان مطلوب نیست. با این حال بازار سرمایه برای شرکتهای بیمهای در بلندمدت ارزشمند است و آن دسته از شرکتهای بیمه که در بیمه عمر بیشتر فعالیت دارند، حضورشان در بازار سرمایه ارزشمند خواهد بود و میتواند جلوی کاهش ارزش پول در برابر تورم را بگیرد.
سهامداران خرد همواره در حال مقایسه بازده سهام هستند، توصیه شما به این سهامداران به ویژه سهامداران خرد در صنعت بیمه چیست؟
صنعت بیمه در کل دنیا، یک صنعت تحت نظارت و به اصطلاح رگوله شده، خاص و محتاطی است. بنابراین انتظاراتی که از صنعت بیمه داریم را باید متناسب با شرایط حاکم بر صنعت متعادل کنیم. چون در سایر صنایع، افزایش قیمت محصولات یا تغییر در ساختار و ... خیلی راحت انجام میگیرد. اما صنعت بیمه در کل دنیا یک صنعت تحت نظارت نهادهای ناظر است. پس نباید انتظاری که از یک شرکت پتروشیمی یا فولادی در خصوص بازده سهام وجود دارد، نباید درخصوص سهام شرکتهای بیمه داشته باشیم. حتی اگر روند قیمت سهام شرکتهای بیمه در بازار سهام را رصد کنیم، میبینیم که از بازار عقبتر است. به ویژه اینکه سایر صنایع بورسی عمدتا ارزش سهامشان وابسته به قیمت ارز است که در سالهای اخیر رشد داشته است، بسیاری از صنایع از افزایش نرخ تورم سود میبرند و نرخ تورم به نفع بازده سهام آنهاست اما در خصوص صنعت بیمه تورم برعکس باعث کاهش بازده سهام و افزایش هزینه شرکتهای بیمهگر میشود. در واقع تورم به زیان شرکتهای بیمه است. بنابراین شرکتهای بیمه برای کسانی که دنبال گرفتن سود کلان در یک بازه زمانی کوتاهمدت هستند، اصلا گزینه خوبی نیست. اما سهام شرکتهای بیمه در یک بازه بلندمدت سود منطقی را به همراه دارد و سهامداران خردی که دنبال سود بالا در کوتاهمدت هستند، اصلا نباید وارد خرید و فروش سهام بیمهای شوند.
کسانی که بخواهد روی سهام شرکتهای بیمه سرمایهگذاری کنند، باید چه مولفههایی را در نظر بگیرند؟
دو مولفه در خصوص انتخاب یک شرکت بیمهای برای خرید سهام آن و سرمایهگذاری مهم است، نخست ترازنامه شرکتهای بیمه به ویژه از حیث ذخایر فنی می باشد.. مساله دوم ترکیب پرتفوی شرکتهای بیمه است که خیلی مهم است و تفاوت بین ارزش دفتری و ارزش روز بستگی دارد. ما الان با شرکتهایی بیمهای در بازار سهام داریم که تمام دارایی آن به قیمت روز است و با قیمت دفتری تفاوت چندانی نمیکند. باید دقت کنیم که اگر ذخایر یک شرکت بیمهای کافی نباشد، سود هر سال توسط خسارتهای سال گذشته خورده میشود.افزون بر اینکه ساختار و ترکیب دارایی شرکتهای بیمهای هم بسیار مهم است که آیا این داراییها به چه میزان در طبقه سرمایهگذاری، داراییهای ثابت یا وجه نقد وجود دارند.