به گزارش «نود اقتصادی» میزان و حجم تولید پسماند در هر شهر و کشوری به عوامل مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بستگی دارد. در این میان با فرض اینکه عوامل اجتماعی-فرهنگی در کوتاهمدت (دوره یک تا دوساله) نمیتواند تغییر گستردهای یابد، میتوان گفت عوامل اقتصادی و بهویژه کاهش رفاه و درآمد شاید تنها شاخصی باشد که قادر است در کوتاهمدت از طریق اثرگذاری بر میزان مصرف(کاهش مصرف و بهینه شدن مصرف)، بهطور قابلتوجهی منجر به کاهش تولید پسماند شود.
«نود اقتصادی» در جدولی که استخراج کرده، یک بررسی مقایسهای از دادههای آماری تولید پسماند شهر تهران طی دو سال ۹۸ و ۹۶ (قبل و بعد از افزایش تورم) انجام داده که نتایج آن نشان میدهد در سال ۱۳۹۸ میزان تولید پسماند نسبت به سال ۱۳۹۶ و سالهای قبل از آن بهطور چشمگیری کاهشیافته است.
بر اساس این آمار، میزان تولید روزانه پسماند در کل شهر تهران در سال ۹۶ حدود ۷ هزار و ۴۸۷ تن بوده که این میزان با کاهش ۲۹ درصدی به روزانه ۵ هزار و ۳۵۲ تن در سال ۹۸ رسیده است. در بین مناطق ۲۲ گانه شهر تهران نیز، بیشترین کاهش تولید پسماند مربوط به منطقه ۲ با کاهش ۴۲ درصدی، منطقه ۲۱ با کاهش ۳۷ درصدی و منطقه ۶ با کاهش ۳۶ درصدی است. همچنین تولید پسماند در مناطق ۱، ۱۵ و ۲۰ به ترتیب با ۱۹ درصد، ۱۸ درصد و ۱۵ درصد، کمترین کاهش را در میان کل مناطق طی دو سال اخیر داشتهاند.
در مجموع بررسی الگوی تولید پسماند در مناطق ۲۲ گانه تهران طی دو سال اخیر نشان میدهد افزایش تورم و کاهش قدرت خرید خانوار نقش بسیار مهمی در کاهش مصرف یا مصرف بهینه و در نتیجه کاهش پسماند داشته است. همچنین الگوی تولید پسماند بیانگر شیوه زیست سه گروه اقتصادی-اجتماعی در تهران است.
گروه اول طبقه متوسط شهری هستند که میزان تولید پسماند آنان بهتناسب مصرف مواد خوراکی و غیرخوراکی تا قبل از افزایش تورم رقم قابلتوجهی بوده و با افزایش تورم و کاهش قدرت خرید، میزان مصرف کاهش و به تناسب آن میزان تولید پسماند کاهش چشمگیری یافته است. (عمدتاً در مناطق ۲، ۲۱، ۶ و ۵).
گروه دوم، طبقه اجتماعی کمدرآمدتر از طبقه متوسط شهری است. این گروه که بخش عمده جمعیت شهر تهران را شامل میشود؛ گرچه با افزایش تورم و کاهش قدرت خرید خانوار، از مصرف مواد خوراکی و غیرخوراکی آنها کاسته و بهتناسب آن تولید پسماند آنها نیز کاهشی بوده، اما این کاهش کمتر گروه اول بوده است. با توجه به اینکه بخش عمده مصارف گروه دوم از نوع اقلام خوراکی است، مصارف این گروه همواره بهینه بوده و کاهش مصرف عمدتا مربوط به حذف برخی مواد غذایی از سفره روزانه است.
گروه سوم افراد پردرآمد هستند که عمدتاً در منطقه یک تهران ساکن هستند. طبق آمارها، میزان تولید پسماند این گروه گرچه کاهشی بوده، اما نسبت این کاهش، کمتر از کاهش تولید پسماند در دو گروه اول و دوم است. این موضوع میتواند بیانگر آسیب کمتر قدرت خرید طبقه مرفه شهری از تورم در سالهای اخیر باشد.
در پایان، این نکته را نیز باید متذکر شد که ممکن است در کنار کاهش مصرف اقلام خوراکی و غیرخوراکی خانوار، بخشی از کاهش تولید پسماند در شهر تهران ناشی از افزایش فعالیت زبالهگردها در داخل شهر باشد که موجب شده میزان پسماند ثبتشده در آمارهای شهرداری کاهش قابلتوجهی داشته باشد.