به گزارش «نود اقتصادی» نفت ایران در قالب محمولههای کوچک و متوسط به مشتریانی از بخش غیردولتی که هویت آنها برای آمریکا قابل شناسایی نیست، فروخته شود. - تسویه وجوه حاصل از فروش نفت در بستری خارج از بستر نظام بانکی بینالمللی و با ارزی غیر از دلار و یورو و به صورت ریالی انجام شود. روش و تعیین قیمت نفت در بورس باعث میشود هزینه فروش نفت ایران با وجود اجرایی شدن تحریمهای آمریکا در این زمینه واقعی شود و هزینه اضافی به کشور تحمیل نشود. - بسیاری از کارشناسان و مراکز پژوهشی اعتقاد دارند «عرضه ریالی نفت در بورس» بهترین راهکار بیاثر کردن تحریمهای نفتی آمریکاست.
با توجه به اعلام خروج آمریکا از برجام در اردیبهشت 97، فرآیند اجرایی شدن تحریمهای آمریکا از جمله تحریمهای فروش نفت، 180 روز بعد از این اعلام یعنی در روز 14 آبان امسال آغاز خواهد شد. با اعمال این تحریمها بیم آن میرود صادرات نفت ایران با مشکل جدیای مواجه شود و فشار اقتصادی سنگینی به کشور وارد شود. کما اینکه این شرایط در اوایل دهه 90 نیز اتفاق افتاد؛ بهطوریکه با اجرایی شدن تحریمها در اواخر سال 90 و اوایل سال 91، میزان صادرات نفت ایران از حدود دو میلیون و 200هزار بشکه در روز در سال 90 به حدود یک میلیون و 100هزار بشکه در روز در سال 91 کاهش یافت. براساس آمارهای رسمی وزارت نفت، میزان صادرات نفت خام در 10سال گذشته، در نمودار روبهرو قابل مشاهده است.
آغاز روند کاهش صادرات نفت ایران قبل از اجرایی شدن تحریمها
البته تا قبل از تاریخ بازگشت کامل تحریمها و بهخصوص تحریم فروش نفت، برخی کشورها خرید نفت از ایران را متوقف کردهاند. براساس گزارشی که توسط سایت S & P Global Platts منتشر شد، برخی کشورهای آسیایی و اروپایی میزان واردات نفت خام و میعانات گازی از ایران را در ماه جولای 2018 مصادف با اواسط تیر تا اواسط مردادماه امسال به صفر رساندهاند. براساس این گزارش، واردات نفت خام و میعانات گازی کره جنوبی و فرانسه از ایران در ماه جولای به صورت کامل قطع شده و به صفر رسیده است. قطع واردات نفت خام فرانسه از ایران درحالی صورت گرفته است که بعد از خروج آمریکا از برجام، مذاکرات ایران با اتحادیه اروپا با محوریت سه کشور حاضر در برجام یعنی آلمان، انگلیس و فرانسه برای حفظ این توافق بینالمللی ادامه دارد و تداوم خرید نفت ایران توسط اتحادیه اروپا، یکی از مهمترین درخواستهای ایران و مهمترین وعدههای اتحادیه اروپا به کشورمان بوده است. همچنین کره جنوبی، بزرگترین خریدار میعانات گازی ایران در سال گذشته بوده است بهگونهای که براساس آمارهای گمرک، سال96 بیش از 55 درصد از این محصول کشورمان راهی این کشور آسیایی شده بود. لیست خریداران نفت خام و میعانات گازی ایران و میزان خرید آنها در ماههای می تا جولای 2018 مصادف با اواسط اردیبهشت تا اواسط مردادماه در جدول زیر قابل مشاهده است.
براساس گزارش بلومبرگ، خریداران نفت خام و میعانات گازی و میزان خرید آنها در 6 ماه ابتدایی سال 2018 یعنی ماههای ژانویه تا ژوئن معادل اواسط دیماه 96 تا اواسط تیرماه 97 در عکس ذیل قابل مشاهده است.
هرچند براساس آمارهای وزارت نفت در چهار ماه ابتدایی امسال، متوسط صادرات نفت کشورمان، دو میلیون و 300 هزار بشکه بوده ولی در هفتههای اخیر، روند کاهش صادرات نفت ایران آغاز شده و دولت هم این موضوع را به صورت رسمی تایید کرده است. در بخشی از کتابچه پاسخهای رئیسجمهور به سوالات نمایندگان که 6 شهریورماه در صحن علنی مجلس توزیع شد، آمده بود: «کاهش صادرات نفت ایران از اواسط سال 97 از مهمترین دلایل استمرار مشکلات حوزه ارز هستند.»
عرضه ریالی نفت در بورس، راهبردی کارآمد برای مقابله با تحریمهای آمریکا
تحریمهای فروش نفت ایران توسط آمریکا به سه زیربخش عرضه نفت، دریافت پول نفت و حملونقل نفت تقسیم میشود. آسیبشناسی صورتگرفته نشان میدهد برای بیاثر کردن تحریمهای آمریکا در زمینه فروش نفت ایران، لازم است راهبردی انتخاب شود که در آن اصول زیر رعایت شده باشد:
الف- نفت ایران در قالب محمولههای کوچک و متوسط و به مشتریانی از بخش غیردولتی که هویت آنها برای آمریکا قابل شناسایی نیست، فروخته شود. این بخش با وجود اجرایی شدن تحریمهای آمریکا در زمینه فروش نفت ایران که همانگیزه، انعطافپذیری و توانایی به مراتب بیشتری برای فروش آن دارد و هم توانایی آمریکا برای تحریم کردن آنها نسبت به شرکت ملی نفت ایران به مراتب کمتر است.
ب- تسویه وجوه حاصل از فروش نفت در بستری خارج از بستر نظام بانکی بینالمللی و با ارزی غیر از دلار و یورو و به صورت ریالی انجام شود. در این صورت، کشورمان دوباره با مشکل بلوکه شدن درآمدهای خود در سایر کشورها به خاطر تحریمهای آمریکا درباره پول فروش نفت مواجه نمیشود و این تحریمها عملا بیاثر میشود. در نتیجه لازم است فرآیند صادرات نفت کشورمان به جای تمرکز در مدیریت امور بینالملل شرکت ملی نفت ایران، از طریق فروش ریالی نفت به بخش غیردولتی متنوع شود تا تحریمهای نفتی آمریکا بیاثر شود.
در حالت کلی، دو روش برای فروش ریالی نفت صادراتی کشورمان به بخش غیردولتی وجود دارد: الف- مذاکره مستقیم، ب- بورس. بررسیهای صورتگرفته نشان میدهد بهدلایل زیر فروش نفت در بستر بورس بهمراتب مناسبتر از فروش آن از طریق مذاکره مستقیم است:
1- تعیین قیمت منطقی و بهینه: فروش و تعیین قیمت نفت در بورس باعث میشود، هزینه فروش نفت ایران با وجود اجرایی شدن تحریمهای آمریکا در این زمینه واقعی شود و هزینه اضافی به کشور تحمیل نشود. درواقع، وقتی نفت ایران بهواسطهای فروخته شود، باید با بالاترین قیمت فروخته شود ولی وقتی در شرایط تحریم این کار در بستر غیر بورسی صورت میگیرد، ممکن است نهایتا این امر محقق نشود. اما در صورت فروش نفت در بورس به دلیل اینکه این کار در فضای رقابتی و شفاف صورت میگیرد، بیشینه قیمت ممکن محقق میشود. درواقع، در صورت عرضه نفت در بورس، هر خریداری که بالاترین قیمت را پیشنهاد دهد، میتواند نفت را خریداری کند و این بدان معناست که با ایجاد رقابت میان خریداران، اثر منفی ناشی از تحریمها حتیالامکان خنثی میشود و قیمت تا جایی که ممکن و بهصرفه باشد، بالامیرود.
2- جلوگیری از فساد و رانت: روش قیمتگذاری فعلی نفت ایران روشی غیرشفاف و مبتنیبر تجربه و شناخت مدیران و کارشناسان امور بینالملل شرکت ملی نفت ایران است و نهایتا قیمتگذاری با توجه به مذاکره مستقیم آنها با متقاضیان خرید نفت کشورمان تعیین میشود. همین موضوع باعث شده است نگرانیهایی درباره ایجاد فساد و رانت در فروش نفت کشورمان به بخش غیردولتی از طریق مذاکره مستقیم بهخصوص در شرایط تحریم وجود داشته باشد، این در حالی است که کارکرد اصلی بورس شفاف شدن و شکل گرفتن قیمت است. با توجه به آنچه گفته شد، بسیاری از کارشناسان و مراکز پژوهشی اعتقاد دارند «عرضه ریالی نفت در بورس» بهترین راهکار بیاثر کردن تحریمهای نفتی آمریکاست.
تاکید قوانین بالادستی و معاون اول رئیسجمهور بر عرضه نفت در بورس
از سوی دیگر، عرضه نفت در بورس در سیاستهای کلی و برنامههای توسعه کشور نیز مورد تاکید قرار گرفته است. بهعنوان مثال، در بند 13 سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی بر «مقابله با ضربهپذیری درآمد حاصل از صادرات نفت و گاز از طریق ایجاد تنوع در روشهای فروش و مشارکت دادن بخش خصوصی در فروش» تاکید شده است. همچنین در بند «ح» ماده 4 قانون برنامه ششم توسعه بر «توسعه بازار سرمایه با تاکید بر طراحی و مهندسی ابزارهای مالی و کالایی، توسعه بازار انرژی و عرضه نفت خام و فرآوردههای نفتی در بورس انرژی، اصلاح نهادهای حاکمیت شرکتی برای شرکتهای عام و نهادهای مالی» تاکید شده است.
از سوی دیگر، اخیرا اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهور هم به جمع حامیان عرضه نفت در بورس پیوسته و خواستار اجرایی شدن این راهکار در راستای مقابله با تحریمهای آمریکا شده است. جهانگیری در مراسم روز ملی صنعت و معدن (10 تیرماه) با اشاره به تحریمهای نفتی آمریکا گفت: «نفت خام ایران در بورس داخلی عرضه خواهد شد و بخش خصوصی، شفاف نفت بخرد و صادر کند.» معاون اول رئیسجمهور در جلسه شورای عالی اداری استان اصفهان در تاریخ 19 تیرماه هم موضوع تحریمهای نفتی آمریکا را مطرح کرد و گفت: «ما حتی اعلام کردهایم که در بورس، نفت میفروشیم و فروش نفت در بورس شفافترین و سالمترین روش معامله است، زیرا در مقابل انظار عمومی مردم صورت میگیرد.»
سکوت عجیب وزارت نفت درباره فروش نفت در بورس
بهرغم آغاز روند کاهش صادرات نفت ایران، تاکید چندباره معاون اول رئیسجمهور و فرصت اندک باقیمانده تا زمان اجرایی شدن تحریمهای نفتی آمریکا، وزارت نفت درباره پیشنهاد فروش نفت در بورس بهعنوان راهکاری برای بیاثر کردن این تحریمها روزه سکوت گرفته و همچنان هیچ خبری از اجرایی شدن این راهکار نیست. این اتفاق عجیب در حالی رخ میدهد که به جرات میتوان ادعا کرد، وزارت نفت مخالف فروش نفت در بورس نیست. شواهد زیادی وجود دارد که وزرای نفت دولتهای دهم تا دوازدهم مخالف فعالیت بخش خصوصی در زمینه فروش نفت ایران بهخصوص از طریق سازوکار بورس نیستند و حتی تلاش کردهاند زمینه لازم برای این موضوع را فراهم کنند. عرضه نفت در بورس با هدف صادرات در تابستان و پاییز 90 و با هدف فروش داخلی در بهار و تابستان 93 بهرغم عدم تمایل امور بینالملل شرکت ملی نفت ایران از مصادیق صحت این تحلیل است. حال این سوال مطرح میشود که پس مشکل کجاست و چرا این بار زنگنه در این زمینه روزه سکوت گرفته است؟
انحصارگرایی امور بینالملل شرکت ملی نفت ایران، ریشه سکوت وزارت نفت درباره بورس
ماجرا از این قرار است که وزارت نفت و بهخصوص شخص زنگنه مخالف فروش نفت در بورس نیست، ولی امور بینالملل شرکت ملی نفت ایران بهعنوان فروشنده انحصاری نفت کشورمان، نهتنها با این روش بلکه اصولا با هر روشی که زمینه را برای فعالیت بخش خصوصی در زمینه فروش نفت ایران باز کند، مخالف است، زیرا جلوی تداوم انحصارش در زمینه فروش نفت کشورمان را میگیرد. با توجه به همین موضوع، وزارت نفت حوصله پیگیری جدی برای عرضه نفت در بورس را ندارد، زیرا به خوبی میداند حتی اگر امور بینالملل شرکت ملی نفت ایران را موظف به این کار کند، این بخش میتواند با عدم همکاری مناسب با سازمان بورس و متقاضیان خرید نفت از بورس، زمینه شکست این راهکار را فراهم کند. دقیقا همین اتفاق در تابستان و پاییز 90 و همچنین در بهار و تابستان 93 رخ داد و عرضه نفت در بورس ناکام ماند. بر همین اساس، وزارت نفت هم درباره پیشنهاد فروش نفت در بورس روزه سکوت گرفته و هم در حال انجام دادن فعالیتهای اندکی برای اجرایی شدن آن است. در این حالت، هرچند نهایتا خبری از اجرایی شدن این راهکار بیاثر کردن تحریمها نخواهد شد، ولی مجلس و سایر نهادهای حاکمیتی حامی فروش نفت در بورس، احساس میکنند این وزارتخانه به این راهکار بیاثر کردن تحریمها بیتوجه نبوده و در نتیجه، وزارت نفت و بهخصوص شخص وزیر نفت بهخاطر این کمکاری، مجبور به پرداخت هزینه سنگینی نخواهند شد.
در همین راستا، شاهد هستیم که علیاکبر پورابراهیم، مدیرعامل شرکت نیکو بهعنوان مسئول اصلی پیگیری عرضه نفت در بورس توسط زنگنه انتخاب شده است؛ مدیر بسیار جوان و دهه شصتی که سابقه چندانی در صنعت نفت ندارد و طبیعتا مدت زمان قابلتوجهی طول خواهد کشید که به خوبی بر کار خود مسلط شود و به جایگاه مناسبی در بین مدیران وزارت نفت برسد. البته مشکل اصلی، سن و سابقه پایین مسئول پیگیری عرضه نفت در بورس نیست، بلکه این قضیه است که وقتی به جای یکی از مدیران یا کارشناسان امور بینالملل شرکت ملی نفت ایران، مدیرعامل شرکت نیکو که به نوعی رقیب این شرکت در فروش نفت محسوب میشود و اختلافات زیادی با آنها دارد، بهعنوان مسئول پیگیری این موضوع انتخاب میشود، قطعا پیگیری برای اجراییسازی آن به مراتب پیچیدهتر و مشکلتر خواهد شد. قطعا تا زمانی که وزارت نفت به صورت جدی عرضه نفت در بورس را پیگیری نکند و نتواند با استفاده از ابزارهای مختلف مدیریتی، جلوی مخالفت و سنگاندازیهای امور بینالملل شرکت ملی نفت ایران درباره این موضوع را که ریشه در انحصارطلبی این بخش دارد بگیرد، این راهکار موثر بیاثر کردن تحریمهای نفتی آمریکا اجرایی نخواهد شد.
با توجه به فرصت کوتاه باقیمانده تا موعد بازگشت تحریمهای نفتی آمریکا، وزارت نفت فرصت زیادی برای موفقیت در این آزمون بزرگ و خارج کردن کشورمان از کابوس کاهش چشمگیر صادرات نفت که تبعات اقتصادی سنگینی خواهد داشت، ندارد.