به گزارش «نود اقتصادی» حسین شیرزاد، مدیرعامل شرکت پشتیبانی امور دام در یادداشتی نوشت: طی دو دهه گذشته به شکلی نسبتا پایدار، محصولات حیوانی 16 درصد از کل تجارت محصولات کشاورزی را تشکیل میدادند اگرچه نگرانی های فزاینده ای در مورد پایداری غذاهای حیوانی از نظر سلامت انسان و سیاره وجود دارد ؛ اما ارزش تولید جهانی گوشت از حدود 65 میلیارد دلار در سال 1961 به 366 میلیارد دلار در سال 2014 (در دوره ثابت 2004-2006 دلار آمریکا) افزایشی بیش از 500 درصد داشته است . شاید این اتفاق در سال 2024 هم بیفتد. انتظار میرود برخی از بزرگترین شرکتهای فراملیتی کشاورزی-غذایی (TNCs) مانند JBS، Tyson Foods، Cargill و Smithfield - - که چهار هولدینگ بزرگترین های گوشت جهان را در بر میگیرد. -شرکت های تولید کننده این شرکت های TNC نزدیک به 11 درصد در این بخش سرمایه گذاری خود را تا 2027 افزایش دهند. تعداد انگشت شماری از این شرکت ها (مانند JBS در برزیل، WH Group در چین و تایسون در ایالات متحده) با گسترش صنعت گوشت در پنج دهه گذشته بر زنجیره این صنعت بطور کامل تسلط یافته اند. این TNC ها صرفاً تولید را کنترل نمی کنند، بلکه نهاده های مورد نیاز (بخش بالادستی) و فرآوری محصولات گوشتی (فعالیت های پایین دستی) را نیز کنترل می کنند. به عنوان مثال، Cargill، که مقر آن در ایالات متحده و یکی از پیشروترین تاجران غلات در جهان است، دومین تولید کننده بزرگ خوراک دام و سومین پردازشگر و فرآوری کننده گوشت در جهان به شما می رود. نکته مهم این است که هر یک از این TNC ها نه تنها از افزایش تصاعدی تقاضای گوشت در سراسر جهان بهره مند شده اند. آنها همچنین از کمک های قابل توجهی از سوی دولت های مربوطه خود بهره مند شدند. به عنوان مثال، در ایالات متحده، تایسون مجموعه متنوعی از یارانه ها را دریافت کرد، که از جمله مهمترین آنها کاهش هزینه های ذرت و سویا برای تغذیه دام بود. تخمین زد که بین سالهای 1997 تا 2005، از طریق یارانه های مستقیم ارائه شده توسط برنامه های مختلف وزارت کشاورزی ایالات متحده (USDA)، تایسون موفق شد سالانه 288 میلیون دلار آمریکا به نفع شرکت پس انداز کند. حتی اسمیتفیلد - دیگر شرکت بزرگ مواد غذایی کشاورزی درگیر در تولید و فرآوری گوشت خوک -نیز معادل 284 میلیون دلار در سال برای مدت مشابه پس انداز کرد. در چین نیز، صنعت گوشت خوک حمایت گسترده ای از دولت مرکزی و استانی دریافت کرده است. به عنوان مثال، در سال 2013، زمانی که گروه WH اسمیتفیلد را خریداری کرد و عملاً تبدیل به بزرگترین تولید کننده گوشت خوک در جهان شد، این معامله به لطف وام 4 میلیارد دلاری ارائه شده توسط بانک چین به عنوان بخشی از استراتژی گسترده تر دولت مرکزی چین امکان پذیر شد.( صنعت گوشت خوک در چین در اوایل دهه 2010 حدود 22 میلیارد دلار دریافت کرده است که معادل 47 دلار یارانه برای هر خوک است). الگوی مشابهی در برزیل هم مشاهده شده است. اگر بررسی کنیم که چگونه - JBS - که در حال حاضر بزرگترین تولید کننده گوشت گاو، گوشت خوک و مرغ در جهان است – به چنین قدرتی دست یافته در می یابیم که از حمایت های مالی قابل توجهی از طریق یارانه های خوراک فدرال و همچنین وام های بسیار سودمند کم بهره، می برد. حتی در مقطعی نیز دولت فدرال سهامدار JBS شد. این "تدارکات" بخشی از "استراتژی توسعه قهرمانان ملی" برزیل بود، که به موجب آن دولت برزیل در برخی از بزرگترین شرکت های ملی، به ویژه در بخش گوشت، به دلیل موقعیت پیشرو در جهان در تجارت بین المللی، سرمایه گذاری کرد. برزیل به لطف 240 میلیون هکتار زمین کشاورزی قابل استفاده و تلاش های انجام شده برای مدرن کردن مجتمع کشاورزی و غذایی خود، یکی از تولیدکنندگان پیشرو کشاورزی در جهان است. صنعت گوشت گاو برزیل طی دهه گذشته با کمک تغییرات سیاستگذاری، فناوریهای جدید و توسعه زنجیرههای تامین، تحت یک فرآیند مدرنسازی سریع قرار گرفته است. این تغییرات منجر به کاهش بیشتر هزینه های تولید و کارایی بیشتر شده و به نوبه خود باعث افزایش صادرات شده است. اینکه برزیل در آینده به دلیل افزایش بهره وری چقدر مزیت رقابتی را به دست آورد، پیامدهایی بر تجارت جهانی گوشت خواهد داشت. گزارش های مفصلی از آن مداخلات مختلف دولت های ملی و فدرال در اقتصاد و امور مالی صنعت "گوشت " در نقاط مختلف جهان وجود دارد . این شواهد نشان میدهند که چگونه منافع مالی و برنامه سیاسی دولتها چنان با منافع صنعت گوشت درگیر شده است که اکنون برای آن دولتها بسیار دشوار است که موج را معکوس کنند و درگیر انواع تغییرات شدید سیاستی شوند که برای حفظ آن ضروری است.
تجارت بین المللی گوشت گاو و گوساله (از نظر ارزش) معادل 73 درصد گوشت منجمد، 23 درصد گوشت تازه و سرد شده و 4 درصد گوشت فرآوری شده است. طی دو دهه اخیر چهار کشور که مجموعاً حدود دو سوم صادرات جهان را تشکیل می دهند، درسیستم بین المللی صادرات جهانی غلبه دارند.
برزیل (18 درصد حجم و 16 درصد ارزش در سال 2018)، هند (به ترتیب 14 و 9 درصد)، استرالیا (16 درصد و 17 درصد) و ایالات متحده (14 درصد و 20 درصد) هستند. کشورهای بعدی نیوزلند (6 درصد حجم)، آرژانتین (6 درصد)، اتحادیه اروپا (5 درصد)، کانادا (5 درصد)، اروگوئه (5 درصد)، پاراگوئه (4 درصد) و مکزیک (3 درصد) هستندالبته مدل های تولید اتخاذ شده در چهار کشور پیشرو از یکدیگر متفاوت است (از نظر نژاد، جیره، ساختار مزرعه و غیره) و انواع محصولات تولید شده توسط صنعت گاو نیز با قیمت های فروش متفاوت یکسان نیستند. توسعه صادرات گوشت گاو هند یکی از بارزترین عناصر سال های اخیر است. در این کشور که مصرف سرانه گوشت گاو بسیار پایین است (کمتر از 2 کیلوگرم در سال) اما تولید شیر به سرعت در حال افزایش است، عمده صادرات هم مربوط به محصولاتی است که با قیمت پایین و عمدتاً به مقصد کشورهای آسیایی از جمله ویتنام و چین صادر میشود. توجه داشته باشید که هند فقط گوشت گاو را از بوفالوهای نر صادر می کند. از زمانی که حزب "بهاراتیا جاناتا" به قدرت رسید، احکام مذهبی سختگیرانه علیه کشتار سختتر شد و حملاتی علیه مردم (عمدتاً مسلمانان و طبقه پایینتر) درگیر در صنعت گوشت گاو گزارش شد وبه همان اندازه محدودیتهایی برای توسعه صادرات گوشت گاومیش از هند و وضعیت بهداشتی نامطلوب کشتارگاه ها وجود دارد.
واردکنندگان اصلی جهانی گوشت گاو و گوساله عبارتند از: چین (21 درصد از حجم واردات جهانی در سال 2018)، ایالات متحده (12٪)، ویتنام (9٪)، ژاپن (8٪)، کره جنوبی (6٪) و روسیه (6٪). 5 درصد. ویتنام یک کشور واردکننده نسبتاً غیر معمول است زیرا بخشی از واردات آن مربوط به محصولاتی است که سپس دوباره به بازار چین ارسال می شود. اتحادیه اروپا با 3 درصد واردات جهانی، گوشت گاو کمتری نسبت به کره جنوبی یا مصر وارد می کند. بنابراین
تجارت بین المللی محصولات حیوانی که از سال 2018 تا 2024 با نوساتی بالغ بر 152 میلیارد یورو تحت سلطه صادرات چند کشور از جمله اتحادیه اروپا، ایالات متحده آمریکا، نیوزلند، برزیل و استرالیا است. استراتژی های صادرکنندگان متفاوت است. برخی از کشورها، مانند برزیل یا نیوزیلند، به ویژه از نظر "رقابت قیمتی" موفق هستند، در حالی که برخی دیگر، از جمله کشورهای عضو اتحادیه اروپا، به دنبال افزایش "رقابت غیر قیمتی" (کیفیت یا معمول بودن محصولات، درجه بالای پردازش محصول هستند.
اگرچه افزایش تقاضای گوشت گاو به طور مستقیم به نفع تولیدکنندگان گاو است. با این حال، این ارزش اقتصادی به طور مساوی در بین کشاورزان، کارگران و شرکت ها یا حتی بین کشورها پخش نمی شود. در عوض، این افزایش عظیم در تولید گوشت عمدتاً به نفع شرکت های بزرگ بین المللی در شمال جهانی و در برخی از کشورهای بزرگ صنعتی (به ویژه برزیل و چین) بوده است. اما بخش دیگری از پازل صنعت گوشت به سرنوشت دیگر بازیگران اصلی یا میلیونها خردهمالک مربوط میشود،که معیشتشان تا حد زیادی به پرورش دام بستگی دارد و انتظار میرفت از انقلاب به اصطلاح «دامداری» بهره ببرند.( اصطلاح انقلاب دامی در ابتدا توسط "کریس دلگادو و همکارانش" در یک مقاله احتمالاً با هدف برجسته کردن برخی دستاوردهای انقلاب سبز و پیامدهای کاهش فقر در بین روستاییان و اصلاحات در بخش دام و طیور ابداع شد،.) رشد تقاضای داخلی گوشت گاو در دهه گذشته به طور قابل توجهی قیمت گاو و گوساله پرواربندی شده را بویژه پس از پاندمی کرونا افزایش داده است و ارتباط نزدیکی با بهبود کیفیت گوشت دارد. مصرف کنندگان به طور مداوم طعم، تازگی، قیمت و امنیت غذایی محصول گوشت گاو را به عنوان اولویت های اصلی خود رتبه بندی می کنند. رونق بازار تولید کننده گاو به ارائه محصولات گوشت گاو مطابق با ترجیحات مصرف کننده بستگی دارد. نوآوری در قراردادهای بازاریابی که به تولیدکنندگان برای تولید گوشت گاوهای با کیفیت بالاتر پرداخت می کند، تقاضای گوشت گاو را افزایش داده است. سیاست هایی که پیشرفت صنعت را در ارائه محصولات گوشتی مورد نظر مصرف کنندگان تهدید می کند، یا هزینه ها را بدون جبران منافع اضافه می کند، به گروه هایی که دولت قصد کمک به آنها را دارند آسیب می رساند. سیاستهایی که از نوآوری حمایت میکنند، تمایز محصول و راستیآزمایی فرآیند را تسهیل میکنند، اطلاعات مربوط به بازار را ارائه میکنند و صادرات را رشد میدهند، پایداری اجتماعی در صنعت گوشت گاو و مزایای قابلتوجهی را برای تولیدکنندگان گوشت گاو و گوسفند فراهم میکنند. حال چرا در دهه گذشته، جمعیت همه انواع گونه های دام در اتحادیه اروپا کاهش یافته است. البته جمعیت گاو کمترین کاهش را داشته است، کاهش جمعیت دام اتحادیه اروپا در سال 2023 میتواند یک زنگ خطر باشد. در سال 2023، جمعیت دام های اتحادیه اروپا در مقایسه با سال 2022، کمتر از یک سال قبل بود. بگونه ای که جمعیت خوک و گاو 1٪ کاهش یافت در حالی که گوسفند 3٪ و بز 5٪ کاهش یافت. در سال 2023، اتحادیه اروپا 133 میلیون خوک، 74 میلیون گاو، 58 میلیون گوسفند و 11 میلیون بز داشت. این اطلاعات برگرفته از داده های موقت جمعیت دام اتحادیه اروپا است که توسط یورواستات منتشر شده است . اما بخش دام در سطح جهان بسیار پویا است. نظام بهره برداری دام در کشورهای در حال توسعه، در پاسخ به تقاضای فزاینده سریع برای محصولات دامی در حال تکامل است . دام نه تنها توان تولید غذا، درآمد، کشش و کود را برای مردم فقیر فراهم نموده، بلکه به عنوان کاتالیزوری عمل می کند که کشاورزی معیشتی را به شرکت های درآمدزا تبدیل و به خانوارهای فقیر اجازه دهد به اقتصاد بازار بپیوندند. بخش دام یکی از ستونهای سیستم غذایی جهانی و کمککننده به کاهش فقر، امنیت غذایی و توسعه کشاورزی است. تولید غذای حیوانی مستقیماً بر امنیت غذایی از طریق تأمین غذا و کاهش ریسک تأثیر میگذارد و بهطور غیرمستقیم به عنوان وسیلهای برای تولید کشاورزی، تأمین اشتغال، درآمد، سرمایه، نیروی کششی، کود و بازیافت فضولات و انرژی از طریق سوزاندن کود دامی تأثیر میگذارد .طبق گزارش فائو، دام 40 درصد از ارزش جهانی محصولات کشاورزی را تشکیل می دهد و از معیشت و امنیت غذایی و تغذیه تقریبا 1.3 میلیارد نفر پشتیبانی می کند. در عین حال، دامنه وسیعی برای بهبود کارایی شیوههای بخش دام وجود دارد تا پایدارتر، عادلانهتر و خطرات کمتری برای سلامت حیوانات و انسان ایجاد کنند. تولید جهانی دام از دهه 1960 به طور قابل توجهی افزایش یافته است. تولید گوشت گاو بیش از دو برابر شده است، در حالی که در همان زمان تولید گوشت مرغ تقریباً 10 برابر افزایش یافته است که هم از افزایش تعداد حیوانات و هم درارتقای پارامترهای بهره وری ناشی شده است . وزن لاشه برای هر دو یعنی گاو- مرغ افزایش یافته است. بر اساس شواهد آماری، گوشت گاو از اوایل دهه 1960 تا اواسط دهه 2000 حدود 30 درصد و برای خوک ها حدود 20 درصد افزایش یافته البته افزایش وزن لاشه به ازای هر رأس برای شتر و گوسفند بسیار کمتر بوده است و فقط در این بازه زمانی حدود 5 درصد ارتقا یافته است. دام ها نقش عمده ای در سیستم های غذایی پایدار ایفا می کنند به عنوان مثال، کود یک منبع حیاتی برای کود طبیعی است، در حالی که دام هایی که به عنوان حیوانات باردار استفاده می شوند می توانند به افزایش بهره وری در مناطقی که مکانیزاسیون پایین وجود دارد کمک کنند. دام ها دارایی های مهمی برای جوامع آسیب پذیر هستند. دام به عنوان نوعی پسانداز عمل میکند که به راحتی میتواند با قابلیت نقد شوندگی بالا، نقد شود و مزایای بسیاری را هم بهطور مستقیم و هم غیرمستقیم فراهم کند . در سراسر جهان، حدود 500 میلیون دامدار برای غذا، درآمد و به عنوان ذخیره ثروت، وثیقه یا شبکه ایمن در مواقع ضروری به دامداری متکی هستند. به صورت محلی، سیستم های تولید دام پتانسیل کمک به حفظ تنوع زیستی و ترسیب کربن در خاک و زیست توده را دارند. در محیطهای خشن، مانند کوهها و زمینهای خشک، دام اغلب تنها راه برای تبدیل پایدار منابع طبیعی به غذا، فیبر و نیروی کار برای جوامع محلی است. افزایش درآمد، تغییر رژیم غذایی و رشد جمعیت منجر به افزایش تقاضا شده و بخش دامداری را به یکی از سریعترین زیربخشهای کشاورزی در کشورهای با درآمد متوسط و پایین تبدیل کرده است. این یک فرصت بزرگ برای خرده مالکان، مشاغل کشاورزی و ایجاد شغل در سراسر زنجیره تامین دام است. با این حال، اگر به درستی مدیریت نشود، این رشد خطرات برجسته کردن مسائل پایداری را که شامل برابری، اثرات زیستمحیطی و سلامت عمومی میشود را تهدید میکند. تحولات همراه با رشد، فرصتی برای سوق دادن بخش دام به سمت توسعه پایدارتر و کمک به رژیم غذایی انسان است. سطوح و شیوه های بهره وری را می توان به گونه ای مدیریت کرد که اثرات نامطلوب بر زمین، آب و محیط زیست و همچنین خطرات ناشی از سلامت حیوانات و انسان ها را برطرف کند.در حال حاضر، بخش دام حدود 7.1 GT معادل CO2 در سال منتشر می کند که نشان دهنده 14.5٪ از انتشار گازهای گلخانه ای (GHG) ناشی از انسان است . افزایش کارایی زنجیره تامین دام کلیدی برای محدود کردن رشد انتشار گازهای گلخانه ای در آینده است. در حیات پساکرونا رشد مک دونالد( همبرگر پاتی)، برگر کینگ و سایر فست فودها تقاضای سیری ناپذیری برای گوشت گاو ایجاد کرده است. تولید گوشت گاو نیز در سطح جهانی با سرعتی باورنکردنی در حال گسترش است. بزرگترین تولید کننده گوشت گاو در جهان JBS، یک شرکت برزیلی است که در 38 سال گذشته برخی از شرکت های آمریکایی را خریداری کرده است.
مانند شکر، ذائقه انسان برای گوشت گاو بسیار فراتر از ترجیحات غذایی فردی است. این نتیجه فرهنگی است که در آن غذا به عنوان یک کالا، شکلی از ارزش مبادله به خود می گیرد که توسط روابط اقتصادی، سیاسی و اجتماعی تعریف می شود. افزایش تقاضا برای پروتئین حیوانی در کشورهای در حال توسعه محرکی برای حرکت از سیستم های سنتی به سیستم های فشرده بوده است. سیستم های حیوانی 45 درصد از مساحت زمین جهانی را اشغال می کنند، محصولی به ارزش 1.4 تریلیون دلار تولید می کنند و بین 60 تا 70 درصد از کل اقتصاد کشاورزی جهانی را تشکیل می دهند. این سیستم ها بیش از 1.3 میلیارد نفر را در سراسر جهان استخدام می کنند و به طور مستقیم از معیشت 830 میلیون نفر از افراد ناامن غذایی در سراسر جهان پشتیبانی می کنند. در این فرآیند، این سیستم ها 17 درصد از مصرف جهانی کیلو کالری و 33 درصد از مصرف جهانی پروتئین را تشکیل می دهند. با این حال، توزیع مصرف جهانی فرآورده های حیوانی به سمت کشورهای توسعه یافته که مصرف آن پنج برابر بیشتر از کشورهای کمتر توسعه یافته است، انحراف معیار دارد. تقاضا برای محصولات غذایی حیوانی در مناطق کم درآمد جهان مانند آسیای جنوب شرقی و آفریقا در نتیجه رشد جمعیت و درآمد سرانه به سرعت در حال افزایش است، در یک گزارش که سال 2018 منتشر شده تخمین زده می شود که بخش دام 14.5 درصد از انتشار گازهای گلخانه ای جهانی ما را تشکیل می دهد و همچنین، تحت برخی شرایط، باعث افزایش تخریب زمین، آلودگی هوا و آب و کاهش تنوع زیستی می شود. از سویی، "تولید مواد غذایی از منابع حیوانی با تبدیل میلیون ها تن محصولات جانبی کشاورزی و صنعتی که توسط انسان قابل مصرف نیستند به خوراک دام؛ کمک معنی داری به اهداف یک سیستم غذایی پایدار می کند ، به طور همزمان باعث کاهش ضایعات و آلودگی محیط زیست و افزایش مواد غذایی قابل مصرف انسان می شود."
سال 2023-24 با چالش های اساسی برای تولید دام در جغرافیای گوشت آغاز شد. انتظار و شروع شرایط خشکتر در اوایل بهار و کاهش رشد علوفه در مراتع، باعث افزایش شدید کشتار گاو و گوسفند شد. افزایش ناگهانی حجم باعث کاهش سریع قیمت ها به ویژه برای گوسفند داران شد، البته قیمت ها از آن زمان تا حدودی بهبود یافته اند، اما در فوریه 2024 حدود 15 درصد کمتر از میانگین قیمت های 10 ساله به صورت واقعی بوده اند. با وجود حجم بالاتر تولید گوشت، انتظار میرود ارزش ناخالص اسمی تولید دام با کاهش ۱۰ درصدی به ۳۲ میلیارد دلار در سالهای ۲۰۲۳ تا ۲۰۲۴ برسد که ناشی از قیمتهای پایین گاو و گوسفند است. زنجیره تامین گوشت گاو ایالات متحده در مقیاس های مختلف و در مناطق مختلف یکسان عمل نمی کند . با پایان یافتن سال 2022، تولید گوشت گاو در سراسر ایالات متحده به دلیل شرایط خشکسالی در بیشتر مناطق کشور با سرعتی بی سابقه افزایشی بوده است. تولید به دلیل خشکسالی افزایش یافته است و هزینه های تولید بالاتر دامداران را مجبور می کند گله های خود را حذف کنند. بنابراین، افزایش تعداد گاوها و تلیسه های معدوم شده تولید گوشت گاو را در حال حاضر افزایش می دهد. در حالی که تولید در آمریکا در حال حاضر بالا است، در آینده تولید گوشت گاو بسیار کمتری خواهند داشت و بر برزیل در سال 2024 فشار بیشتری برای تامین گوشت آمریکا وارد خواهد آمد. صادرات گوشت گاو ایالات متحده در سال 2023 -2022 به رکورد جدیدی با 3.5 میلیارد پوند رسید که نسبت به رکورد قبلی ثبت شده در سال 2021 بیش از 3 درصد افزایش داشت. دلیل اصلی این افزایش، افزایش 16 درصدی صادرات به چین بود که از بیش از 540 میلیون پوند در سال 2021 به حدود 627 میلیون در سال 2022 رسید. صادرات گوشت گاو ایالات متحده به چین از توافقنامه اقتصادی و تجاری بین ایالات متحده و جمهوری خلق چین - که به عنوان توافق فاز یک نیز شناخته می شود - که دسترسی به بازار را از 17 مارس 2020 گسترش داد، منتفع شده است. این توافق چندین تعرفه و موانعی که در بازگشایی بازار در سال 2017 به دنبال غیبت 14 ساله به دلیل BSE ایجاد شده بود را حذف کرد.. در سال 2019، سال قبل از اجرایی شدن توافق فاز یک، گوشت گاو ایالات متحده حدود 1 درصد از واردات چین را بر اساس حجم و ارزش تشکیل می داد. در سال 2022، سهم بازار ایالات متحده تقریباً به 7 درصد از نظر حجم و 10 درصد از نظر ارزش افزایش یافت. در سال 2023، پنج بازار اصلی صادرات گوشت گاو ایالات متحده که حدود 80 درصد از کل صادرات گوشت گاو (بر حسب حجم) را شامل می شد؛ عبارت بود از ژاپن، کره جنوبی، چین، مکزیک و کانادا. در این رابطه دو بازار بزرگ گوشت گاو ایالات متحده، ژاپن و کره جنوبی، حدود 46 درصد از صادرات ایالات متحده را به خود اختصاص دادند. سومین بازار بزرگ چین بود که 18 درصد از صادرات را به خود اختصاص داد. مکزیک و کانادا که نماینده تجارت گوشت گاو آمریکای شمالی هستند، 16 درصد از کل صادرات را به خود اختصاص دادند. به طور سنتی، ایالات متحده بیش از صادرات گاو وارد می کند. کانادا و مکزیک به دلیل نزدیکی جغرافیایی و به دلیل اینکه بخش گاو و گوشت گاو آنها مکمل بخش گوشت ایالات متحده است، تنها تامین کنندگان مهم گاو به بازار ایالات متحده هستند. از سال 2018 تا 2022، مکزیک حدود 63 درصد از واردات گاو ایالات متحده را تامین می کرد و تقریباً تمام واردات، گاوهای سبک وزن بودند که برای عملیات پارواربندی جهت تغذیه ایالات متحده در نظر گرفته شده بودند. هرساله حدود 28 درصد از گاوهای وارداتی از کانادا نیز به عملیات پروارهای ایالات متحده می روند.
در بخشهای مختلف جهان، نگرانیهای مربوط به امنیت غذایی، و همچنین سطوح فناوریهای تولید در پرورش حیوانات متفاوت است. در میان کشورهای آسیایی، چین بیشترین تعداد مرغ، خوک، بز و گوسفند را دارد که طیور و خوک به ترتیب حدود 50 درصد و 80 درصد از کل تولیدات حیوانی غذایی و 66 درصد از کل تولید گوشت در آسیا را به خود اختصاص داده اند. پیشبینی میشود طی 10 سال آینده، گوشت طیور 50 درصد از افزایش مصرف جهانی گوشت را نشان دهد و تقاضای جهانی برای گوشت و تخم مرغ تا سال 2030 تا 63 درصد افزایش یابد.
سخن پایانی اصرار بر درک این موضوع دارد که کل مصرف گوشت در کشورهای در حال توسعه از 47 میلیون تن به 137 میلیون تن بین سال های 1980 تا 2002 رسیده که تقریبا حدود سه برابر شده است و پیش بینی می شود که از سال 1980 تا 2050، کل مصرف گوشت در کشورهای توسعه یافته از 86 میلیون تن به 126 میلیون تن و کل مصرف گوشت در کشورهای در حال توسعه از 47 میلیون تن به 326 میلیون تن خواهد رسید. آمارها در سال 2023 نشان میدهد، تقاضا برای محصولات غذایی با منشأ حیوانی در دهه گذشته علیرغم نگرانی در مورد ابعاد زیست محیطی تولید آنها افزایش یافته است. علاوه بر این، نسبت پروتئین از غذاهای حیوانی و گیاهی علیرغم روایت منفی در مورد تأثیر آن بر سلامت انسان، نسبتاً ثابت مانده است یا به نفع منابع حیوانی افزایش یافته است. با این حال، اگر این سطح از مصرف سرانه تا سال 2050 حفظ شود، متوسط تقاضای جهانی برای کل محصولات غذایی با منبع حیوانی از 1.4 میلیارد تن به 2.0 میلیارد تن افزایش می یابد. علاوه بر این، افزایش مورد انتظار در تقاضای سرانه، به ویژه در مناطق کمتر توسعه یافته در حال حاضر منجر به سطوح بالاتر تقاضا می شود. از آنجا که به طور کلی پذیرفته شده است که سطح فعلی تولید در مقیاس متوسط جهانی پایدار نیست، بنابراین یک سوال مهم این است که چه سطحی از تقاضای آینده برای محصولات غذایی با منبع حیوانی را می توان به طور پایدار تولید کرد. پاسخ به این سوال مستلزم اقدام هم در سمت عرضه و هم در سمت تقاضا است. چون «تولید بیشتر اجتنابناپذیر خواهد بود، و راه پیش رو این است که این کار را با هزینه های کمتر انجام دهیم»، با پیش بینی جمعیت جهانی نزدیک به 10 میلیارد نفر تا سال 2050، افزایش بی سابقه تقاضا برای پروتئین حیوانی از جمله گوشت، تخم مرغ، شیر و سایر محصولات حیوانی اجتناب ناپذیر است. چالش جهانی در تامین مواد غذایی مقرون به صرفه، ایمن و پایدار است. تصور میشود که ارتباط بشر با حیوانات اهلی به حدود 10000 سال قبل از میلاد برمیگردد، تاریخی که تقریباً به اندازه ارتباط ما با گیاهان اهلی شده است. آنچه در انتظار این ارتباط در طول قرن آینده است، روشن نیست، اگرچه در چندین جبهه دچار استرس و آشفتگی است. بخش جهانی دام ممکن است در آینده دستخوش تغییرات اساسی شود، اما این صنعت هنوز برای رفاه میلیونها، احتمالاً میلیاردها انسان حیاتی است چون در بسیاری از کشورهای در حال توسعه، در این مرحله از تاریخ، هیچ جایگزین شناختهشده و قابل بحثی وجود ندارد.