به گزرش «نود اقتصادی» حسین شیرزاد، دکترای توسعه کشاورزی  در یادداشتی نوشت: چالش های پیش روی تجارت کالاهای اساسی کشاورزی چیز جدیدی نیست. به نظر می رسد بازارهای کالاهای اساسی دستخوش تحولات قابل توجهی هستند. قیمت محصولات کشاورزی که از سال 2012 به طور پیوسته رو به کاهش بود( سال های 2007 و 2008، و همچنین 2011، و دوره های نسبتاً ثابت یا کاهشی قیمت های جهانی غلات از سال 2012 )، در چند سال گذشته در سطح نسبتاً پایینی تثبیت شده است. پاندمی اخیر، جنگ اکرایین، جنگ در  دریای سیاه و سرخ،کرانه باختری و نوار غزه، فشارهای قیمت‌گذاری، در ترکیب با هزینه‌های عملیاتی و تورم تولید بالاتر، به عملکرد اکثر تولیدکنندگان (کشاورزان و تعاونی‌ها) و حتی بسیاری از تجار و شرکت‌های توزیع‌کننده مواد غذایی آسیب وارد کرده است. شروع جنگ روسیه و اوکراین منجر به افزایش نوسانات و تغییرات ناگهانی در بسیاری از قیمت‌های کالاهای اساسی شد. این تغییرات باعث بی ثباتی بازارهای آتی و اختیار معامله گردید. مثلا همبستگی قیمت نفت برنت با ذرت و سویا که در زمان های عادی کم یا حتی منفی هستند، به بیش از 0.7 افزایش یافت. کشاورزی از نظر تجاری و عملیاتی روز به روز پیچیده تر می شود و این احتمالاً ادامه خواهد داشت. لازم است شرکتهای بزرگ کشاورزی برای محافظت از خود اقداماتی را انجام دهند. به عنوان مثال  سرمایه گذاری در سراسر زنجیره ارزش، سرمایه گذاری در لجستیک (ذخیره سازی)، و مشارکت در دارایی های بنکداری و ادغام با سایر شرکتهای بالادستی زنجیره، راهبرد اصلی است تا بتوانند در دوره هایی که حاشیه های سود کم است، تاب آوری به خرج داده و ایمن بمانند. مثلا ، در اروپا و چین شرکت‌های بزرگی مانند COFCO خریدهایی انجام داده‌اند که منجر به تمرکز چند شرکت بزرگ با حجم عظیمی از قدرت بازار شده است. اما برای شرکت هایی که بیکار می نشینند، موفقیت چیزی تضمین شده نیست. ایالات متحده و کانادا، اروپا و اقیانوسیه صادرکنندگان عمده جهان هستند. آسیای شرقی و خاورمیانه واردکنندگان اصلی آن هستند. غذا هم به موضوعی محوری هم در توسعه ملی و هم به چشم‌اندازی برای ادغام و رسیدگی به طیف وسیعی از چالش‌های جهانی معاصر تبدیل شده است. در حال حاضر؛ پنج منطقه شبکه اصلی تجارت بین المللی غذا را تشکیل می دهند: ایالات متحده و کانادا، آمریکای لاتین، اروپا، آسیای شرقی و آسیای جنوب شرقی 88 درصد از تجارت مواد غذایی جهان از طریق آنها انجام می شود. علاوه بر این، سه الگوی تجاری اصلی در جهان وجود دارد:

1-تحرکات شرکتهای زنجیره ای تولیدی - تجاری غلات و دانه های روغنی اروپایی که عمدتاً برای خودکفایی اتحادیه اروپایی توسط نیروهای بازار تعبیه شده اند. بازار کالاهای مالی شده کشاورزی اروپا- که عمدتاً ابزار مشتقه مانند معاملات آتی و اختیار معامله را شامل می شود - نسبتاً متمرکز است و تحت تسلط چند معامله گر بزرگ کالا است. نقش اصلی این معامله‌گران واسطه‌گری بین تولیدکنندگان و مصرف‌کنندگان کالاها و استفاده از فرصت‌های آربیتراژ در زمان بروز آنهاست.

2-نقش چین در شرق آسیا و خاورمیانه به عنوان بزرگترین منطقه واردکننده مواد غذایی در جهان.

3-نقش ایالات متحده و کانادا و آمریکای لاتین به عنوان بزرگترین مناطق صادرکننده مواد غذایی.

با تمام این تحرکات؛ شرکتهای اروپایی همچنان بیشترین منطقه درگیر در تجارت بین المللی هستند. درصد تجارت جهانی به صورت انبوه شامل جابجایی محصول بین کشورهای آن یا خارج از مرزهای منطقه ای آن است که 30 درصد تجارت غذا درجهان کاملاً در این منطقه انجام می شود. تنها با در نظر گرفتن تجارت خارج از منطقه، اروپا 11 درصد از صادرات جهانی و 18 درصد از واردات جهانی را تامین می کند که منجر به کسری خالص تجاری منطقه ای هم می شود.

ایالات متحده و کانادا و آمریکای لاتین با هم بیش از 60 درصد تجارت بین منطقه ای جهان را تشکیل می دهند. دو سوم کل صادرات آمریکای لاتین به اروپا و شرق آسیا می رسد. منطقه آمریکا و کانادا 43 درصد از صادرات خود را تنها به شرق آسیا می فروشند. این امر چرخه صادرات به مقصد تجارت بین آمریکا و متحدانش را که تنها 18 درصد از صادرات را تشکیل می دهد، کاهش می دهدآسیای جنوب شرقی اگرچه سومین صادرکننده بزرگ مواد غذایی است، اما با نسبت بسیار کمتری در بازار جهانی حضور دارد. آسیای شرقی 35 درصد از محصولات غذایی تجارت شده جهان را خریداری می کند که با آن تنها 8 درصد از عرضه غذایی خود را تامین می کند. شرکای تجاری اصلی آن کشورهای مناطق اطراف اقیانوس آرام هستند (آسیای شرقی 43٪ از صادرات ایالات متحده و کانادا، 24٪ از صادرات آمریکای لاتین، 39٪ از صادرات آسیای جنوب شرقی، 40٪ از صادرات اقیانوسیه، و 44٪ از صادرات خود را وارد می کند. صادرات آن به صورت جریان های درون منطقه ای ختم می شود).

منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا 13 درصد از صادرات فرامنطقه ای جهان را خریداری می کنند. این مقدار یک سوم عرضه غذای منطقه ای را به خود اختصاص می دهد و این منطقه را به بیشترین وابستگی به تجارت بین المللی برای تامین نیازهای موجود در غذا تبدیل می کند.

اقیانوسیه بیشترین مشارکت را در تجارت بین‌الملل نسبت به تولیدات داخلی خود دارد، اما به صورت مطلق کمتر از 3 درصد از حرکات تجاری را به خود اختصاص داده استمنطقه آسیای مرکزی و جنوبی دخالت کمی در تجارت بین المللی مواد غذایی داردبه طور کلی، این منطقه ، حوزه ای خودکفا با مازاد تجاری کم است. در نهایت، کشورهای جنوب صحرای آفریقا از نظر تجارت مواد غذایی بیشترین ارتباط را با جهان دارند. مشارکت آن کمتر از 3 درصد از جنبش‌های تجاری فرامنطقه‌ای جهان با کسری تجاری کوچک است. سیستم غذایی فعلی محصول یک مسیر توسعه تاریخی است. چندین فرآیند اقتصادی وجود دارد که می تواند بر تولید مواد غذایی تأثیر بگذارد، از جمله:

الف)عرضه و تقاضا: اصل اساسی اقتصادی عرضه و تقاضا می تواند بر تولید مواد غذایی تأثیر بگذارد. اگر تقاضا برای نوع خاصی از غذا زیاد باشد و عرضه کم باشد، قیمت آن غذا رو به افزایش است که می تواند تولیدکنندگان را برای افزایش تولید تشویق کند. از سوی دیگر، اگر تقاضا کم و عرضه زیاد باشد، قیمت به سمت کاهش می رود که می تواند تولیدکنندگان را از تولید آن غذا منصرف کند.

ب)هزینه های تولید: هزینه های تولید مواد غذایی مانند نیروی کار، زمین و نهاده ها نیز می تواند بر تولید مواد غذایی تأثیر بگذارد. اگر هزینه های تولید بالا باشد، ممکن است تولید انواع خاصی از مواد غذایی برای تولیدکنندگان سودآور نباشد که می تواند منجر به کاهش تولید شود. با توجه به علاقه فزاینده بازیگران مالی به مواد غذایی و کشاورزی و شرکت های کشاورزی-غذایی درگیر فعالیت های مالی خطوط بین تامین مالی و تامین مواد غذایی در دهه های اخیر به طور فزاینده ای مبهم شده است، این پدیده؛ مالی شدن موقعیت زنجیره ها و شبکه هایپر مارکتها و سوپر مارکتهای مواد غذایی را به عنوان بازیگران غالب در سیستم کشاورزی-غذایی تقویت کرده است

ج)سیاست‌های دولت: سیاست‌های دولت مانند یارانه‌ها، تعرفه‌ها، بیمه کشاورزی و مقررات نیز می‌توانند بر تولید مواد غذایی تأثیر بگذارند.به عنوان مثال، یارانه ها می تواند باعث سود بیشتر تولیدکنندگان برای تولید انواع خاصی از مواد غذایی شود، در حالی که تعرفه ها می تواند واردات مواد غذایی از کشورهای دیگر را گران تر کند که می تواند تولید داخلی را تشویق کند.

د)شرایط متلاطم بازار: شرایط بازار مانند رقابت، قیمت کالاهای مرتبط و ترجیحات مصرف کننده نیز می تواند بر تولید مواد غذایی تأثیر بگذارد. به عنوان مثال، اگر رقابت شدیدی بین تولیدکنندگان وجود داشته باشد، ممکن است کاهش قیمت ها برای فروش کالا ضروری باشد که می تواند بر سودآوری تأثیر بگذارد.

ه) تغییرات اقلیمی و بلایای طبیعی: بلایای طبیعی مانند خشکسالی، سیل و طوفان نیز می توانند بر تولید مواد غذایی تأثیر بگذارند. این بلایا می تواند به محصولات کشاورزی و دام آسیب برساند و زنجیره تامین را مختل کند که می تواند منجر به کاهش تولید مواد غذایی شود.

و)قیمت انرژی: قیمت نفت و تولیدات کشاورزی ​​با سوخت های زیستی مرتبط است. جنگ روسیه و اوکراین بر قیمت برخی از کالاهای کشاورزی فشار صعودی وارد کرده استتا حدی، این فشار مستقیماً از محدودیت های عرضه ناشی می شود، زیرا سهم مشترک هر دو کشور در صادرات جهانی محصولات کلیدی قابل توجه است. اثر غیرمستقیم آن نیز از افزایش قیمت نفت خام و میعانات نفتی بوددر کوتاه مدت، افزایش قیمت گازوئیل و بنزین باعث افزایش هزینه های تولید و حمل و نقل کشاورزی می شود همچنین افزایش زیاد و مداوم در قیمت نفت ممکن است منجر به افزایش پایدار در قیمت محصولاتی شود که به عنوان نهاده اصلی برای تولید سوخت های زیستی مانند اتانول و بیودیزل استفاده می شود. صادرات روسیه و اوکراین سهم بزرگی از بازار جهانی چندین ماده غذایی اصلی را به خود اختصاص داده است.  سهم آنها به ویژه در گندم، تقریباً 25٪، اما در جو و ذرت نیز زیاد است . البته افزایش قیمت گندم پیشتر پس از شروع جنگ روسیه و اوکراین آشکار شد، زیرا انتظار می رفت که فصل برداشت گندم زمستانه را مختل کند با این حال، واکنش قیمت در سایر محصولات مانند ذرت محدودتر بود، زیرا تولیدکنندگان عمده در این بازار تحت تأثیر قرار نگرفتند، به ویژه ایالات متحده، بزرگترین تولیدکننده و صادرکننده این محصول. ذرت ؛ نهاده اصلی در تولید اتانول است، و اتانول سوخت زیستی است که معمولاً با بنزین مخلوط می شود. در واقع، تولید اتانول فقط متکی به تولید ذرت است که در طی 20 سال گذشته در ایالات متحده افزایش یافته است و به طور متوسط ​​در طول پنج سال گذشته حدود 40 درصد از محصول ایالات متحده را به خود اختصاص داده است بنابراین قیمت‌های ذرت و روغن از اواسط دهه 2000 با نوسانات مقطعی و انحرافات بزرگ که در نهایت با گذشت زمان کاهش می‌یابد، پشت سر هم حرکت کرده‌اند . قیمت های بالاتر نفت انگیزه هایی را برای مخلوط کن های بنزینی ایجاد می کند تا محتوای اتانول را در محصول خود افزایش دهند. چنین تغییری می تواند افزایش قیمت نفت را تعدیل کند، اما همچنین تقاضا برای ذرت (در کنار سایر مواد اولیه اتانول) را افزایش می دهد و قیمت آن را بالا می برد. تغییرات قیمت ذرت می تواند به سایر بازارهای کشاورزی نیز سرایت کنداز آنجایی که ذرت برای سطح زیر کشت با دانه های سویا رقابت می کند، تغییرات در قیمت ذرت معمولاً به سرعت به سویا منتقل می شود. علاوه بر این، هر دو محصول به عنوان خوراک دام استفاده می شونددر مجموع، اختلالات مداوم در بازارهای جهانی انرژی می تواند باعث افزایش قیمت طیف وسیعی از محصولات کشاورزی از طریق کانال های مختلف شود و همچنان کالاهای کشاورزی در مرکز بازی های ژئوپلیتیک باقی می مانند.

 

به بیان ساده، اقتصاد سیاسی بخش کشاورزی و نحوه تولید مواد غذایی تا حد زیادی توسط شرکتهای زنجیره ای فرآوری مواد غذایی، تاثیر صرفه‌جویی در مقیاس، سیستم‌های توزیع و سیاست‌های مالی -پولی دولت تعیین می‌شود. این در پس زمینه ای قابل تحلیل است که تغییرات آب و هوایی شدید و تغییر جغرافیای تولید غذا؛ امنیت غذایی و معیشت را در آفریقا و آسیا در سال جاری به خطر انداخته است. حدود 20 درصد از زمین های زراعی جهان عمدتاً در آسیا فاریاب اند و آبیاری می شود و حدود 40 درصد از محصول سالانه محصول را تولید می کند. سال 2022 نشانه بازگشت ترس از بحران های بزرگ مواد غذایی در اقتصادهای نوظهور و کمبود مواد غذایی در اقتصادهای پیشرفته بود. سال 2023 نگرانی های مشابهی را به همراه داشت، زیرا برداشت ذرت نیمکره شمالی در سه ماهه سوم و چهارم 2022 ضعیف بود. پس، دیجیتالی کردن کشاورزی به یک ضرورت برای مبارزه با تغییرات آب و هوا و محافظت از قشر آسیب پذیر تبدیل شده است. ادغام فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) با کشاورزی و دیجیتالی کردن کشاورزی یا کشاورزی الکترونیکی به عنوان یک زمینه نوظهور با تمرکز بر افزایش توسعه کشاورزی و روستایی از طریق بهبود فرآیندهای اطلاعاتی و ارتباطی ظهور جدی در جهان پیدا نموده است.  مداخلات دیجیتالی سازی به دنبال دستیابی به نتیجه سه گانه است: افزایش بهره وری و درآمد مزرعه به طور پایدار، کمک به کشاورزان برای سازگاری با تغییرات آب و هوا و کاهش انتشار گازهای گلخانه ای در صورت امکان؛ در سال 2024 تامین نهاده های دامی از طریق نوآوری دیجیتال و استارت آپ ها کشاورزی بازتعریف می شود. در واقع، در طول دهه گذشته، دیجیتالی شدن مواد غذایی کشاورزی به سرعت افزایش یافته است و سرمایه گذاری در استارتاپ های دیجیتالی جدید کشاورزی و فناوری غذایی به ابعاد ناشناخته قبلی رسیده است. سرمایه گذاری سالانه در استارتاپ های فناوری کشاورزی از 2.9 میلیارد دلار در سال 2012 به 29.1 میلیارد دلار در سال 2022 افزایش یافته استارت‌آپ‌های فناوری کشاورزی در حال رشد هستند و راه‌حل‌هایی را برای بسیاری از مسائل حیاتی در سیستم غذایی، از «تغییر آب و هوا گرفته تا آلودگی مواد پلاستیکی » نوید می‌دهند. امروزه 81 درصد تجارت جهانی کالاها در امتداد زنجیره‌های ارزش انجام می‌شود که در آن هر حلقه نشان‌دهنده وظیفه‌ای متفاوت است و کل مسیر یک محصول از مواد خام تا مصرف‌کننده را پوشش می‌دهد فناوری اینترنتی در عصر اینترنت با ارتقای سطح فناوری اطلاعات و فناوری بلاکچین، به طور گسترده در خدمات بازاریابی محصولات کشاورزی مورد استفاده قرار گرفته است که نوآوری را در روش های بازاریابی سنتی نهاده های کشاورزی به ارمغان می آورد. در عصر اینترنت، نوآوری و اصلاح مدل بازاریابی نهاده های دام و طیور را تا حد زیادی با ارتقاء کیفی نهاده ها ارتقا یافته است. دسترسی به منابع مالی و سرمایه گذاری برای توسعه شرکت های استارتاپ تامین نهاده بسیار مهم است، زیرا شدت جریان سرمایه این بخش به حمایت های دولتی به مثابه ورودی های مالی اولیه اصلی نیاز دارد. منابع تامین مالی کم هزینه و مطمئن، نوآوری را در لجستیک نهاده ها تحریک می کند و ظرفیت جذب دانش و موفقیت شرکتهای دانش بنیان و ریسک پذیر را در این بخش افزایش می دهد. حمایت دولت به دلیل سطح بالای خطرات و ریسک مهم است چنانکه در ایران؛ رقابت پذیری این بخش منظورم دانش بنیان های کشاورزی؛ در نبود بودجه دولتی و شرایط نامطلوب برای کسب منابع مالی از منابع دیگر مانند بانک های تجاری محدود شده است. لذا  دسترسی به سرمایه در گردش به اعتبار مقرون به صرفه و کم ریسک بستگی دارد و کشورهایی که در صنعت لجستیک دام و طیور خود سرمایه‌گذاری می‌کنند در واقع یک محیط مالی مطلوب ایجاد می‌کنند، تا با عملکرد بالا و رقابتی، قادر به غلبه بر محدودیت‌ها باشند. سیستم مدیریت اطلاعات ردیابی و قابلیت ردیابی سیستم انبارش در بافرها، توزیع و مصرف در مرغداری ها و گاوداری های مدرن؛ استفاده از ابزارهای هوشمند، اسکن کد QR یا برچسب الکترونیکی  و کد ردیابی نهاده ها، اطلاعاتی و فناوری برای ایجاد یک سیستم قابلیت رصد و پایش را برای حصول به نهاده هایی کیفیت بالا در محیط های تولید اجتناب ناپذیر ساخته است. امروزه مرغداران می توانند در هر زمان و هر مکان در مورد مبدا، تاریخ تولید، اطلاعات زمینه ای و سایر اطلاعات مربوطه را درخصوص انواع نهاده ها جویا شوند تا اطمینان حاصل شود که کیفیت نهاده بالا و مکانیزم قیمت گذاری شفاف است. توانایی بلاک چین برای ردیابی سوابق مالک و دستکاری در امنیت می تواند برای حل مشکلات مبرم در سیستم غذایی فعلی مانند تقلب مواد غذایی، فراخوان ایمنی، ناکارآمدی زنجیره تامین و قابلیت ردیابی مواد غذایی مورد استفاده قرار گیردساختار غیرمتمرکز منحصر به فرد آن محصولات و شیوه های تایید شده را تضمین می کند و بازار شفافی را ایجاد می کند. قابلیت ردیابی مواد غذایی در مرکز بحث های اخیر ایمنی مواد غذایی، به ویژه با پیشرفت های جدید در کاربردهای بلاک چین بوده استبا توجه به ماهیت مواد غذایی فاسد شدنی، صنایع غذایی در برابر اشتباهاتی که در نهایت زندگی انسان ها را تحت تاثیر قرار می دهد بسیار آسیب پذیر است. بلاک چین می تواند برای حل مسائل فوری مانند تقلب مواد غذایی، فراخوانی ایمنی، ناکارآمدی زنجیره تامین و قابلیت ردیابی مواد غذایی در سیستم غذایی فعلی مورد استفاده قرار گیرد. قابلیت ردیابی برای زنجیره تامین مواد غذایی ضروری استچارچوب ارتباطی فعلی در اکوسیستم مواد غذایی، ردیابی را به یک کار وقت گیر تبدیل می کند، زیرا برخی از طرف ها هنوز اطلاعات را روی کاغذ ردیابی می کنند. ساختار "بلاک چین" تضمین می کند که نقاط داده می توانند به طور ایمن توسط همه طرف های زنجیره ارزش غذایی تولید و به اشتراک گذاشته شوند، یک سیستم پاسخگو و قابل ردیابی برای کشاورزی فرجام دیجیتالیزاسیون در کشاورزی است. البته موارد استفاده از بلاک چین در مواد غذایی فراتر از تضمین ایمنی مواد غذایی است. همچنین با ایجاد یک "دفتر کل در شبکه" و متعادل کردن قیمت‌گذاری در بازار، ارزش بازار فعلی را افزایش می‌دهد. مکانیسم سنتی قیمت برای خرید و فروش به جای اطلاعات ارائه شده توسط کل زنجیره ارزش، به قضاوت بازیگران درگیر متکی است. دسترسی به داده ها تصویری جامع از عرضه و تقاضای کالاهای اساسی ، بازاری با شفافیت بسیار زیاد ایجاد می کند. در حال حاضر برای تعیین قیمت جهانی غلات و نوسانات آنها پروفایل‌های ریسک متفاوت IGC  به ترتیب، از قیمت های قراردادهای آتی (یعنی قراردادهایی با کوتاه ترین زمان تا سررسید) معامله شده در CBOT، که بخشی از CME است، استفاده می کنیم. اما تجزیه و تحلیل نوسانات قیمت مواد غذایی، نیاز به مشاهدات روزانه قیمت دارد. چنین داده هایی برای بازارهای لحظه ای  به ویژه در سطح جهانی در دسترس نیست. انتظار می رود تقاضا برای تولید غلات کاهش یابد، عمدتاً به این دلیل که سرانه مصرف غذای بیشتر غلات در بسیاری از کشورها به سطوح اشباع رسیده است. تا سال 2030، تخمین زده می شود که 41 درصد از کل غلات تولیدی جهان فقط توسط انسان مصرف شود، 37 درصد برای خوراک دام و بقیه برای سوخت های زیستی و سایر مقاصد صنعتی استفاده خواهد شد. رشد در تولید جهانی محصولات زراعی با پیشرفت در اصلاح نباتات و تغییر به سمت تکنیک های تولید کارآمدتر حمایت می شود. علاوه بر این، افزایش مصرف شکر در سطح جهان عمدتاً به آفریقا و آسیا نسبت داده می شوداز سوی دیگر، کشورهای با درآمد بالا احتمالاً کاهش مداوم مصرف شکر را تجربه خواهند کرد. پیش‌بینی می‌شود مصرف سرانه گوشت در جهان 0.1 درصد در سال افزایش یابد که عمدتاً توسط کشورهای با درآمد متوسط ​​و کم‌درآمد افزایش می‌یابد. انتظار می‌رود که گوشت طیور تقریباً نیمی از افزایش کل تولید گوشت جهان را تا سال 2030 به خود اختصاص دهد. به ناگزیر؛ روبات های صنعت طیور هم در حال افزایش هستند وبا معرفی فناوری‌های جدید، شرکت‌ها به طور فزاینده‌ای از ربات‌ها، هوش مصنوعی (AI) و اینترنت اشیا (IoT) در فرآیندهای تولید استفاده می‌کنند و در نتیجه نیاز به استخدام کارگران زراعی با مهارت‌های پایین را کاهش می‌دهند.

در حال حاضر، مرغ؛ گوشت مورد علاقه آمریکایی ها و بخش های گسترده ای از خاورمیانه و اروپا است و از گوشت گاو و خوک پیشی گرفته است. مصرف سرانه مرغ در دهه های اخیر تقریباً دو برابر شده است، در حالی که مصرف گوشت گاو و خوک کاهش یا رکود داشته است. در سال 2007، 36 میلیارد پوند مرغ در ایالات متحده تولید شد، در حالی که تولید گوشت گاو و خوک به ترتیب 26 و 21 میلیارد پوند بود. با افزایش تولید و مصرف، در حال حاضر بیشتر آمریکایی ها نسبت به گذشته مرغ را خارج از خانه می خورند و به طور کلی مرغ فرآوری شده مصرف می کننددر سال 2005، رستوران ها 45 درصد از مرغ مصرف شده را تشکیل می دادند (در مقایسه با 25 درصد در سال 1970).  بیش از نیمی از مصرف خارج از خانه در رستوران های فست فود بوداز سال 2019 تقاضا برای مرغ فرآوری شده نیز به شدت تغییر کرده است. مرغ فرآوری شده - قطعات بریده شده و محصولات فرآوری شده بیشتر (مثلاً نان شیرینی، نان های غنی شده و ناگت) - سهم قابل توجهی از بازار داخلی را در اختیار دارد و کل مرغ تازه ای را که زمانی غالب بود بیرون می راند. این تغییرات به دور از خودکار بودن، نتیجه نوآوری‌های تکنولوژیکی و سازمانی است که محصولات مرغ را در قرن گذشته ارزان‌تر، فراوان‌تر و متنوع‌تر کرده است این دگرگونی مستقیماً با ظهور شرکت های پیشرو جدید و ساختارهای حاکمیتی در زنجیره ارزش مرغ مرتبط است. پیچیدگی فزاینده مرغ فرآوری شده باعث ایجاد مجموعه ای از شرکت ها به نام ادغام کننده و زنجیره ها شده است که به صورت عمودی از طریق مالکیت طیف گسترده ای از فعالیت ها از پرورش تا پردازش و توزیع را ادغام می کنند. تغییر از پخت مرغ درون خانه به "مصرف دور از خانه" به نفع زنجیره ها وغول‌های فست فود مانند KFC و مک‌دونالدز بود که تقاضای انبوه آنها برای مرغ فرآوری‌شده نیازمند سطوح بالاتری از هماهنگی صریح توسط ادغام‌کنندگان زنجیره ها است. بر اساس گزارش مجمع جهانی اقتصاد درباره آینده مشاغل در سال 2023 ، انتظار می‌رود ربات‌های انسان‌نما و غیرانسان‌نما در پنج سال آینده شغل‌های منفی را در صنعت طیور ایجاد کنند.داده های فدراسیون بین المللی رباتیک (IFR) نشان می دهد که موجودی عملیاتی ربات های صنعتی تا سال 2024 به حدود 3.5 میلیون نفر رسیده است که 15 درصد افزایش نسبت به سال گذشته نشان می دهد.  در طول دهه گذشته، موجودی عملیاتی ربات های صنعتی بیش از سه برابر شده و همچنان در حال رشد است.  تنها در سال 2021، بیش از نیم میلیون ربات جدید توسط شرکت های صنعتی به کار گرفته شدند. علاوه بر این، فناوری‌های جدید تولیدی که توسط هوش مصنوعی و چاپ سه‌بعدی تقویت شده‌اند منجر به "تولید قراردادی توزیع‌شده، سفارشی‌سازی انبوه و کالایی‌سازی تولید " می‌شود، از این رو شرکت‌ها به دنبال مکان‌های جدیدی برای ایجاد امکانات تولید مدولار و نزدیک‌تر به بازارهای نهایی خواهند بود.

به نظر من؛ کشورهای در حال توسعه نمی توانند چندین دهه منتظر بمانند تا اقتصاد کشاورزی خود را متحول کنند. این کشورها می‌توانند از طریق سیاست‌های هوشمند و همکاری با ذینفعان ملی و بین‌المللی از وابستگی اجتناب کنند، مرکز انجمن جهانی اقتصاد برای انقلاب صنعتی چهارم با مشارکت فعال چین  (C4IR) - یک پلت فرم جهانی برای همکاری عمومی و خصوصی که به شکل‌دهی به توسعه و کاربرد فناوری‌های نوظهور در بخش کشاورزی کمک می‌کند، فراهم آورده است. به عنوانمثال؛  ترکیه با اذعان به نیاز به حکمرانی چابک و با توجه به سرعت تغییر و دگرگونی در تمام جنبه های زندگی مرتبط با انقلاب صنعتی چهارم،  در سال 2022 به شبکه C4IR پیوست تا پایگاه صنعتی خود را برای انقلاب تکنولوژیکی آماده کند.  بهرحال انتظار می رود مناطقی که تحت فشار آب هستند مانند شمال آفریقا، خاورمیانه، غرب ایالات متحده، شمال چین، بخش هایی از هند و استرالیا به دلیل کمبود آب و فرسایش خاک با محدودیت های شدید تولید مواد غذایی مواجه شوند. لذا برای دستیابی به اهداف توسعه پایدار، باید تلاش بیشتری برای جذب سرمایه‌گذاری بخش خصوصی انجام شود به حداکثر رساندن سرمایه گذاری در زنجیره ارزش کشاورزی می تواند زندگی صدها هزار نفر از مردم فقیر را که عمدتاً برای امرار معاش به کشاورزی متکی هستند، بهبود بخشد. بهبود فضای مناسب برای سرمایه گذاری بخش خصوصی، استفاده هوشمندانه از منابع مالی عمومی و ترویج سرمایه گذاری مسئولانه می تواند به حداکثر رساندن منابع مالی برای توسعه کشاورزی کمک کند. افزایش سرمایه گذاری بخش خصوصی و تامین مالی مربوط به آن مستلزم شناسایی و درک نارسایی های بازار است که در حال حاضر منجر به ارائه کالاها و خدمات خصوصی غیربهینه برای دستیابی به اهداف کلیدی امنیت غذایی می شود. در جایی که بخش خصوصی در حال سرمایه گذاری در زنجیره ارزش کشاورزی است، ترویج سرمایه گذاری مسئولانه می تواند به افزایش اثرات توسعه کمک کند.  افزایش در سرمایه گذاری خصوصی بیشتر مستلزم افزایش فضا برای فعالیت های بخش خصوصی، بهبود سیاست ها و محیط نظارتی و در نظر گرفتن گزینه هایی برای استفاده از منابع مالی عمومی برای بهبود مشوق های خصوصی و کاهش هزینه ها و ریسک های معاملاتی از جمله راه حل های مالی ترکیبی است . در حالی که این اقدامات می تواند به سرمایه گذاری خصوصی بیشتر کمک کند، هنوز نیاز اساسی به افزایش بودجه و منابع عمومی برای تامین مالی کالاهای اساسی و خدمات عمومی ضروری مانند توسعه سرمایه انسانی، تحقیقات و ترویج کشاورزی و زیرساخت های عمومی مکمل وجود دارد.