«نود اقتصادی»-دکتر عبدالمجید شیخی، استاد دانشگاه و کارشناس اقتصادی: روزنامه دنیای اقتصاد در نسخه شماره 5068 تاریخ شنبه 6 دی ماه 1399 مطلبی را با عنوان «جای کدام هدف کلیدی روی میز سیاستگذار خالی است؟ راز سردرگمی اقتصادی» به نقل از هفتهنامه «تجارت فردا» چاپ کرده که حاصل میزگردی است که با حضور دو اقتصاددان، آقایان فرهاد نیلی و داود سوری برگزار کرده و در این نشست به بررسی دلایل کاهش رشد اقتصادی و آسیبهایی که بر اقتصاد بهخصوص رفاه مردم داشته، پرداخته اند.
متاسفانه بسیاری از اساتید رشته های علوم انسانی عادت کرده اند که همچون تئوری بافی های مکتوب غربی در کتابهای مربوطه وارداتی که بخش اعظمی از آنها به عنوان سر فصل دروس، ظالمانه بخورد دانشجویان این رشته ها می شود،اولاً با واژه ها بازی می کنند. ثانیاً کلی گویی می کنند، مغالطه می کنند، تناقض گویی دارند و خواننده را در یک فضای نامتعین سر در گم می کنند. ثالثاً، بخصوص اخیراً در تحلیل های علمی اغراض پنهان وآشکار سیاسی را قاطی می کنند. در منطق انواع مغالطه تعریف شده است. از جمله انواع مغالطه« جمله های دو پهلو» و «معنی کردن عبارت بر خلاف ظاهر یا مراد گوینده» و « تحلیل نادرست پدیده ها» است.
یکی از انواع مغالطه ترکیب صغرا جزئی وکبرای کلی و بلعکس و اخذ نتیجه غلط است. در گفته های آقایان دکتر نیلی و سوری اولاً فعل را به صورت کلی طرح می کنند ولی فاعل پنهان است. گویی که از صدر تا ذیل نظام حاکمیتی ما همه ید واحده و فکر و عمل همسان دارند. در هر نظام برنامه ریزی سیاستهای کلی را فرمانده کل نظام و شخص اول نظام صادر می کند.
سیاستهای کلی نظام (مثل قانون سیاستهای اصل 44،سیاست های کلی برنامه ششم،خانواده، انتخابات، محیط زیست، اقتصاد مقاومتی، جمعیت،سلامت، نظام قانونگذاری، آب، انرژی، نان و غیره که معین است) این سیاستها توسط مجمع تشخیص با ترکیبی از افراد خبره با گرایش های متنوع سیاسی و فکری تهیه وتوسط ولی فقیه تایید و ابلاغ شده است.
حال جناب دکتر نیلی و سوری که می گویند: «رشد اقتصادی اولویت اول سیاستمداران نبوده است » و یا می گویند: «مساله رشد اقتصادی در سطوح تصمیمگیری و سیاستگذاری نه مشاهدهپذیر است، نه تعیینکننده؛ درحالی که رشد باید تبدیل به هدف اصلی تصمیمات بلندمدت کشور میشد. اما مشاهده نمیشود» بفرمایند در کجای سیاستهای کلی که اسناد دائمی و بلند مدت کشور و نظامند سیاستگذاری رشد اقتصادی مشاهدهپذیر نیست؟ دو پهلو صحبت نکنید و کلی گویی نفرمایید. اصلاً توسعه و رشد از صدر سند چشم انداز تا ذیل سیاستهای کلی کیفی و کمی نظام آمده است.
سیاستهای اقتصاد مقاومتی فراتر از رشد اقتصادی مجموعاً سیاستهای توسعه اقتصادی و همه جانبه درون زا وبرون گرا و بلند مدت را دنبال می کند و در 40 سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی عمل، تقریر وکلمه ای بر خلاف سیاستهای کلی و بخصوص سیاستهای اقتصاد مقاومتی از رفتار، زبان وبیان امامین انقلاب اسلامی ندیده و نشنیده ایم. لطفا یک دفعه هم شده این اسناد را قبل از دعوا بخوانید. پس دنبال پرتقال فروش باشید و پنهان کاری نکنید که از جنس مغالطه است. بیایید حال دنبال آشکار کردن اغلاط تصمیم گیران اجرایی بگردید. فعل را مشخص کردید ولی فاعل کیست؟ مگر کم مسئله ای است شما فاعل فعل مقصر را معرفی نکنید فردا مردم دوباره به مقصران رای خواهند داد اگر رسالت شما متفکران هدایت جامعه نیست پس به چه دردی می خورید؟
حال پس شما انگشتر خود را همان جایی که گم کرده اید باید پیدا کنید. یعنی در عمل و فکر تصمیم سازان که عمدتاً اقتصاد دانان درس خوانده و شیفته اقتصاد سرمایه داری هستند و تصمیم گیران که در این چهل سال بیش از 37 سال آن حاکمیت قوه مجریه را در دست داشته و مشاوران آنها همین اقتصاد دانان درس خوانده اقتصاد سرمایه داری بوده و هستند و از جمله چند سال برادر جناب دکتر نیلی نیز جز تصمیم سازان همین دستگاه مجریه بوده است. آقایان در این گفتوگو، «بر ضرورت تغییر پارادایم گفتمان قدرتمحوری بر گفتمان رفاهمحور تاکید کرده اند.»
بسیارخوب!. آیا تصویب نیم ساعته برجام توسط شخص علی لاریجانی رئیس مجلس دهم و دور زدن روال قانونی آن و همچنین تخطی دولت روحانی و وزیر امور خارجه اش آقای ظریف از 9 شرط منبعث از سیاستهای کلان نظام اسلامی که توسط رهبر انقلاب اسلامی برای حفظ و حراست از منافع و عزت و مصلحت نظام تعیین شد آیا از جنس قدرت محوری و دیکتاتوری قوه مجریه یعنی لابی رئیس مجلس دهم و رئیس و وزیر دولت یازدهم بود یا از جنس رفاه محوری آنها؟ چرا به رسالت اعتراض وهدایت گری خود عمل نمی کنید؟ فاعل را و مصداق را مشخص و دو پهلو صحبت نکنید. واضح صحبت کنید. شما می فرمایید«تصمیمهای کوتاهمدت نباید روی تورم اثر بگذارد؛ تصمیمهای بلندمدت هم نباید روی رشد اثر بگذارد؛ کیفیت رشد هم با اثر آن روی کاهش فقر، بیکاری و حفظ محیط زیست و منابع طبیعی مشخص میشود.» حال این رکودتورمی عظیم بی سابقه در اقتصاد نتیجه واضعان سیاست های کلی است یا(به قول خودتان) نتیجه مجریان سیاست های کلی، یعنی تصمیم گیرندگان قوه مجریه که افسار شتر اقتصاد را بخصوص در این 7 سال به دم خر کدخدا بستند، می باشد؟ واضح تحلیل کنید.
جناب نیلی افزوده: «از نگاه ایشان رشد اقتصادی اولویت اول سیاستگذاران کشور نیست.». ما هم حرف شما را تایید می کنیم ولی کلام شما ناقص است. فاعل ندارد فاعل مشخص نیست. تعمیم عیب به کل سیاست مداران از جمله واضعان سیاستهای کلی غیر اخلاقی و غلط است. باید واضح صحبت کنید. اتفاقاً فعل این دولت با توسل به آمار مقطعی کوتاه مدت مانند نرخ تورم نقطه به نقطه، سکوت معنا دار دو ساله در هنگام افزایش نرخ بیکاری و تورم و شاخص فلاکت و در مقابل چهچه زدن در هنگام رشد اندک مقطعی کوتاه در این 7 سال نشان دهنده فقدان راهبرد رشد اقتصادی واولویت نداشتن اول تصمیم سازان و تصمیم گیران لیبرال در این دولت است.
آنقدر اقتصاد را خراب کرده اند که بودجه های اخیر آنها نه تنها متکی به نفت نیست (چون نمی توانند برغم امضای ننگین برجام نفت بفروشند) بلکه متکی به استقراض همه جانبه است. این بودجه ها متکی به انواع استقراض شامل فروش اوراق بدهی، خزانه، اوراق مشارکت، استقراض از صندوق توسعه ملی، تورم که منجر به غصب قدرت خرید مردم می شود، بالابردن پایه پولی با استقراض از بانک مرکزی، ایجاد بدهی بیشتر برای پیمانکاران و موسسات مالی و پولی و بالاخره فروش احتمالی نفت به مردم است.
با تحمیل رکود تورمی توسط این دولت پایه های مالیاتی نیز که نیمه فروریخته بود کاملاً فروریخت. چرا درباره مشکل فرار مالیاتی، ضعف پایه ها و لزوم اصلاح پایه های مالیاتی، ضرورت پیاده سازی نظام یکپارچه اطلاعات تراکنش های پولی و مالی، لزوم اخذ مالیات بر عایدی سرمایه،لزوم اصلاح روشهای اخذ مالیات به عنوان ضعف های نظام بودجه و اجرایی صحبتی نمی کنید؟ مثال «باغبان پیر، باردهی درخت میوه را از قوت تنه و شاخههای اصلی درمییابد نه شیرین و پرآب یا نارس بودن چند میوه نورس.» زده اید. آیا تاکیدات الگوی اقتصاد مقاومتی چیزی جز تقویت تنه و شاخههای اصلی اقتصاد است. چرا اجرا نکردند؟ چرا حاشیه می روید؟
گزارش می افزاید:«نیلی چند عامل را در کاهش تولید بالقوه اقتصاد ایران دخیل میداند: «تولید بالقوه اقتصاد ایران، هم در تحلیل گذشتهنگر و هم آیندهنگر، بهدلیل حذف ایران از بازار نفت، قطع ارتباطات پایدار با اقتصاد جهانی و عدمجایگیری در زنجیرههای تولید جهانی (Global Value Chains)، ناشی از رفتارهای سیاستی ایران افت کرده و ظرفیت رشد را کاهش داده است.»»
چند سئوال از آقای نیلی: اول، آقای دکتر حذف ایران از بازارخام فروشی نفت بهتر است یا عدم حذف که به ثمن بخس فروختن ثروت ملی است؟. دوم آمار فروش نفت قبل از برجام بیشتر است یا بعد از برجام که سیاست دروغین خروج از انزوا و تحریم را بدنبال داشت؟ سوم، تحریمها قبل از برجام بیشتر بود یا بعد از برجام؟ چهارمم، اینهمه خلاقیت و پر کردن خلاء های بازار محصولات با فناوری بالا( های تک-Hi tec) قبل از تحریم بود یا بعد از تحریم؟ شما که صحبت ازضرورت « قوت تنه و شاخههای اصلی(اقتصاد) » می کنید این ابداعات با تحریم بدست آمده یا بدون تحریم؟ پنجم، قطع ارتباطات پایدار با اقتصاد جهانی و عدمجایگیری در زنجیرههای تولید جهانی Global Value Chains)، ناشی از رفتارهای سیاستی ایران است یا قلدری غربی ها و روحیه استکباری آنها؟ شما یک مسلمان و شخصیت مثبت شناخته شده ای هستید، آیا نمی دانید که بنا بر قاعده تسلیط که مبتنی بر آیات قرآن کریم از جمله آیه شریفه 141 سوره مبارکه نساء که می فرماید:« وَلَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکَافِرِینَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلًا »خداوند تبارک و تعالی بازی در زمین دشمن و به نفع دشمن و زیر سلطه دشمن در تمام ابعاد زندگی اجتماعی را منع کرده و هرگز و هرگز اجازه سلطه پذیری را نمی دهد و نفی ابدی کرده است؟ پس با کنایه و یا غافلانه نگویید: « ناشی از رفتارهای سیاستی ایران» است. بلکه بگویید ناشی از رفتار سلطه گری و قلدری دشمن است.شما که جزء دین فروشان و وطن فروشان که نیستید؟
ما باید رفتارمان را عوض کنیم که دنبال(آزادی) استقلال هستیم یا دشمن که می خواهد(آزادی) استقلال را از ما بگیرد؟ دولت های گذشته و حال شعار بودجه بدون اتکا به فروش نفت خام داده و می دهند شما اقتصاد دانان لیبرال هم که قبول دارید پس چرا شکوه از حذف ایران از بازار نفت دارید و دغدغه ای راجع به صدور فرآورده های نفتی که یک فرصت مغتنم برای کشور است و وجود (به ظاهر)نقمت نفت را تبدیل به نعمت می کند نشان نمی دهید؟ شما صحبت از« قطع ارتباطات پایدار با اقتصاد جهانی و عدمجایگیری در زنجیرههای تولید جهانی (Global Value Chains)» را طرح کرده اید.
آیا شما هم مثل دولت دوازدهم چند کشور فاسد اروپایی را «جهان» می پندارید؟ چرا دولت دنبال استفاده از فرصتهای اقتصادی مبادله وتولید با آسیا، افریقا و آمریکای جنوبی و ... نیست؟ چرا دلارو یورو را از سامانه مبادلات حذف نکرده تا هشتش گرو نه آمریکای جنایتکار و اروپای فاسد نباشد؟ اصولاً آیا مطالعه در باره مقایسه سازمانها، توافقات وپیمانهای منطقه ای و در ابعاد جهانی داشته اید که ملاحظه کنید امروزه وابستگی و تقید و عمل به توافقات منطقه ای بسیار بیشتر از توافقات بین المللی است و روز بروز هم افزایش می یابد.
چسبیدن به چند (کمتر از10) کشور با قالبهای منسوخ سرمایه داری با استیصال توسط دولت، می شود انزوا و خود تحریمی،؟ یا دنبال نکردن استفاده ازفرصت های بیش از 190 کشور دنیا؟ لذا وقتی شما می گویید« دیگر رشد سرزمینی نیست و بخش قابل ملاحظهای از آن، حاصل سرریزی است که از اقتصاد جهانی، از طریق فناوری، حکمرانی، یادگیری و سهمگیری در زنجیرههای تامین میآید؛ و ما مدتی طولانی است که در این فرآیندها غایب هستیم.» و یا می گویید«از سوی دیگر هم رشد ما محدود به ظرفیت سرزمین خودمان شده» به انحصار دادن وقفل کردن اقتصاد به پای لنگ و لرزان چند کشور غربی دولت بطور صریح هم اشاره کنید تا دیگران متهم نشوند!شما از حذف ایران از بازار نفت اظهار نگرانی دارید. با این خام فروشی می خواهید سهم دربازارو اقتصاد جهانی داشته باشید؟ آیا کسی این تناقض گویی شما را می پذیرد؟
اصولاً اگر کتاب انداختن نردبان هاجون چانگ که متکی به اسناد بسیار موثق و ارزشمند و یا پژوهش میدانی عمیق است، خوانده باشید متوجه می شوید که این حرف شما یعنی «عدمجایگیری در زنجیرههای تولید جهانی» به دست خود ما غلط است. بلکه آنها نردبان ترقی را پس از اینکه خودشان با حدود 300 سال حمایت ازفناوری درون زا و اقتصاد وتولید داخلی با تمام ابزارهای حمایتی بالا رفته اند، انداخته و اجازه نمی دهند که شما در اقتصاد جهانی جایی بگیرید و مثل آنها بالا بروید.
راه حل همان اجرای منهیات آنها {یعنی اجرای نسخه های ویژه خودشان در 3 قرن گذشته واجتناب ازاجرای نسخه هایی که الان برای ما می نویسند} است. مثلاً به ما دیکته می کنند رقابت، ولی خودشان با حمایت شروع کرده و دست بردار نیستند.اسناد سازمان همکاری های اقتصادی و توسعه(OECD ) و اسناد کمیسیونهای اتحادیه اروپا را بخوانید تا به صحت این عرایض پی ببرید. راه حل اجرای الگوی اقتصاد مقاومتی است. پس آنها به ما اجازه جای گیری در اقتصاد جهانی را نمی دهند.
سازمان تجارت جهانی راه انداخته اند پس چرا تبعیض قائل می شوند؟ چرا نفت تحت پوشش توافقات نیست؟ چون می خواهند نفت را همانند قرن گذشته مفت از ما بدزدند و ملل مستضعف منطقه را مثل گاو شیرده بدوشند. دوم اینکه ما طبق الگوی اقتصاد مقاومتی ونتایج برجسته هاجون چانگ و بسیاری ازمتفکران اقتصاد توسعه باید با درون زایی و خود کفایی و سپس خود اتکایی سهم خود را با دست خودمان در بازار جهانی بگیریم. آنها نردبان ترقی را برای ما پرت کرده و انداخته اند تا به آنها نرسیم.
نکته دیگر اینکه ای عزیز! نگفتن کلمه رشد به معنای عدم توجه بلند مدت به رشد یا توسعه نیست .مگر اینکه طبق عرایض بالا همانند رئیس و برخی وزرای دولت کنونی اینها دنبال محافظت از سبد تخم مرغ های برجام مورد نظر حزب خود باشند. اتکای به لفظ شما را از محتوا دور می کند و از دیدگاه آموزه های منطق اسلامی غلط است.
همانطور که عرض شد سیاستهای کلی همه مشحون از محتواهای رشد و توسعه است و سخنگویان سیاستمدار هم باید با زبان عامه صحبت کنند نه زبان خواص. با زبان خواص در جمع خواص صحبت می شود نه در جمع عوام. و... والسلام علی من اتبع الهدی