«نود اقتصادی»-نسیم توکل، کارآفرین، فعال بخش خصوصی و عضو اتاق بازرگانی تهران: با داشتن سابقهای قریب به 20 سال در فضای اقتصادی کشور، با بسیاری از چالشها و مشکلات بخش خصوصی دستوپنجه نرم کردهام. بر همین اساس، در این نوشتار کوتاه قصد دارم به عنوان یک کارآفرین و فعال بخش خصوصی، موانع و مشکلاتی را که در زمینه شرکت در مناقصات و گرفتن پروژهها وجود دارد، با شما در میان بگذارم و در پایان، راهکارهای پیشنهادی خود را بیان کنم.
به منظور تحقق اهداف خود به عنوان یک کارآفرین فعال در صنعت الکترونیک، یعنی تبدیل شدن به لیدر مدیریت زنجیره تأمین صنعت الکترونیک تا سال 1403، آشنایی با تجربه زیسته کارآفرینان بزرگ را یک هدف عمده برای خود قرار دادم و وارد جزئیات راهکارهای توسعه فردی و کسبوکار آنها شدم؛ اما متأسفانه نتیجه درخشانی از این جستجو به دست نیاوردم و در عوض، با حقایق تلخی روبهرو شدم. بیش از 80 درصد شرکتهایی که به عنوان صنایع بزرگ، موفق و پیشرفته ایران میشناختم، شرکتهایی کاملا وابسته هستند که مشخصه بارز آنها عدم شفافیت است. این شرکتها عموما شرکتهای دولتی هستند که یا به صورت شرکت تابعه شناخته میشوند و یا توسط اقوام نزدیک اشخاص دولتی اداره شده و عملا یک شرکت تابعه به شمار میروند، به طوری که حتی زیر 50 درصد از شرکت به اسم سازمانهای دولتی است. از سوی دیگر برخی از شرکتهای دولتی به منظور دور زدن تحریمها، نماینده خود را عضو هیأت مدیره شرکت میکنند تا اسم شرکت دولتی در لیست نبوده، اما عملا زیر نظر آنها قرار داشته باشد. این روند در بورس نیز قابل مشاهده است، به طوری که بسیاری از شرکتهای بزرگ و رؤسای آنها که به عنوان کارآفرین بخش خصوصی وارد تشکلها شده و در اتاقها حضور پیدا میکنند، در اصل، شرکتهای تابعه بوده و متعلق به بخش خصوصی نیستند.
راه رشد بخش خصوصی در فضای مناقصات مسدود است
حال در نظر بگیرید که یک فعال بخش خصوصی که به دنبال توسعه و پیشرفت است، بخواهد در مناقصات شرکت کند، احتمالا در بین این شرکتهای تابعه و اقماری شانس موفقیت زیادی نخواهد داشت! روندی که من در مقابل چنین وضعیتی در پیش گرفتم، اضافه کردن یک فاز جدید به فرایند قراردادها و پروژههای بزرگ است که من اسم این فاز را رقیبشناسی میگذارم. رقیبشناسی به این معنا که به صورت شفاف رقبای خود را بشناسیم. متأسفانه در اکثر مناقصات، رقبای بخش خصوصی، شرکتهای دولتی یا افراد دولتی هستند که از سازمان جدا شده و با شرایط بهتر و نقدتری پروژهها را میگیرند، ضمن اینکه شرکتهای اقماری نیز در بین این رقبا حضور دارند. در این میان من به عنوان یک شرکت خصوصی، به این نتیجه میرسم که نباید مستقیم با دولت کار کنم، بلکه باید با شرکتهای اقماری وارد مذاکره شده و به عنوان واسط چندم، ورود پیدا کنم که این روند نیز در نهایت جلو رشد و پیشرفت بخش خصوصی را خواهد گرفت.
متأسفانه علیرغم اینکه یک دسته میگویند فضای کشور را سیاه و سفید نشان ندهید و امید را به کشور تزریق کنید، میبینیم که در فضای مناقصات، فقط تا حد خاصی میتوان رشد کرد، یعنی تا زمانی که خرد یا متوسط هستیم، اجازه کار داریم و از یک حد خاص که بیشتر رشد کنیم، گرفتار سنگاندازیهای رقبای غیرشفاف میشویم، رقبایی که با عدم تأیید کیفیت پروژهها، عدم تأیید نمونهها و عدم پرداختها، سنگاندازی میکنند؛ به طوری که در نهایت، حتی در صورت گرفتن یک پروژه نیز ضرر کرده و عطای این بیزینس را به لقایش خواهیم بخشید. بر این اساس اگر بخواهیم از یک حد مجاز بیشتر رشد کنیم، یا باید راه شرکتهای تابعه و اقماری را در پیش بگیریم، یا با روشهای مختلف، ذینفعان دولتی را وارد شرکت کنیم و یا راه قرار گرفتن در سیستم رانت و فساد را بلد باشیم.
چگونه هم رشد کنیم و هم سالم بمانیم؟
با توجه به چنین شرایطی، سالم ماندن و رشد کردن، بسیار عجیب است. اگر شرکتی بخواهد به عنوان یک کسبوکار نوپا، چشمانداز رشد خود را توسعه دهد، با این فضایی که توصیف کردیم، چه باید بکند؟ به بیان دیگر چگونه یک شرکت خرد و متوسط قادر خواهد بود راههای توسعه را در ایران طی کند، اما در عین حال وارد سیستم فساد نشود؟ من برای رسیدن به این هدف، دو راهکار پیشنهاد میکنم:
راهکار اول: در گام اول باید توانمند بود و با مبارزهطلبی وارد این میدان شد. در این میان، توانمندی مالی، بسیار مهم است، یعنی یک شرکت باید از لحاظ توان مالی در سطحی باشد که اگر بر زمینش زدند، بتواند دوباره برخیزد؛ به بیان دیگر نباید تخممرغهای خود را در یک سبد بچیند تا اگر در یک حوزه رشد کرد و او را بر زمین زدند، بتواند در سایر حوزهها رشد خود را جبران کند.
راهکار دوم: شرکتمان را به شرکتهای وابسته به هلدینگ تبدیل کنیم. به عنوان مثال اگر به دنبال گرفتن یک قرارداد 10 میلیاردی هستیم، ولی با وجود شرکتهای تابعه و اقماری و رقبای غیرشفاف، قادر به دستیابی به چنین قراردادی نیستیم، در مقابل، از طریق شرکتهای زیرمجموعه هلدینگ خود میتوانیم براحتی در یک قرارداد 5 میلیاردی شرکت کنیم، مثلا 10 شرکت داشته باشیم که هر کدام بتوانند یک قرارداد 5 میلیاردی انجام دهند که جمعا به 50 میلیارد تومان دست پیدا کنیم.
در غیر این صورت، اگر بخواهیم به عنوان یک شرکت بزرگ در این مناقصات حضور پیدا کنیم، نوک پیکانها به سمتمان نشانه میرود و هر کدام خواستار سهم خود هستند. بنابراین پیشنهاد من به بخش خصوصی این است که در درجه اول رقبای خود را بشناسند و در گام دوم، در مقابل رقبای غیرشفاف خود، دو راهکار توانمندی مالی و راهاندزی هلدینگ را در پیش بگیرند.