«نود اقتصادی»، دکتر عبدالمجید شیخی کارشناس اقتصادی، استاد دانشگاه: آقای دکترمسعود نیلی اقتصاددان و مشاور اقتصادی پیشین حسن روحانی در یادداشت خود در روزنامه دنیای اقتصاد در مورخه ی 21 اسفند 1398 متوهمانه و از سر ناامیدی (که در سوابق ایشان و امثال ایشان وجود دارد) به آسیب‌شناسی اقدامات دولت در مواجهه با بحران کرونا پرداخته است. جالب این است که در آخر یادداشت خود می نویسد:« اما آنچه امروز به جد به آن نیازمندیم، یک آینده‌نگری غیر‌رویایی و واقعی چند ماهه برای اجتناب از بروز یک فاجعه است. مطمئنا تعداد زیادی از افراد از جمله نگارنده این سطور که احساس نگرانی نسبت به پیامدهای ادامه وضع موجود می‌کنند، آمادگی دارند تا در جهت اجرای آنچه در این نوشته آمد هرآنچه می‌توانند به خدمت بیاورند تا شاید بتوانند از فاجعه کرونای تورمی جلوگیری کنند.». 

قبل از پرداخت به محتوا لازم است نظر خوانندگان عزیز به این نکته جلب گردد که با مشاهده و تجربه شاخص هایی چون بزرگترین رکود تورمی، افزایش ضریب جینی و فاصله طبقاتی، کسری شدید بودجه، از دست رفتن بسیاری از فرصت های اقتصادی در تجارت خارجی با کشورهای دور و نزدیک بخصوص کشورهای آفریقایی و آسیایی و آمریکای جنوبی به دلیل دنبال کردن «برجام»، حقوق های نجومی و رانت خواری های بی سابقه، توافق نامه ها و قراردادهای ننگین چون: سند 2030 ، توتال، کرسنت، سیتروئن، تعطیل کردن ضابظه ها و ابزارهای نظارتی بر تجارت و توزیع کالا، حراج زدن 18 میلیارد دلار بیت المال و...در دولت یازدهم و دوازدهم ایشان استعفا داده اند.

دلیل استعفای ایشان از دو حال خارج نیست یا ایشان خود به بن بست رسیده اند و یا با به بن بست رسیدن دولت ادامه همکاری را غیر ممکن دیده اند. بارها نگارنده به این نکته اشاره داشته ام که در چهار دهه گذشته بیش از سه دهه ی آن عنان و سکان اقتصاد در دست اقتصاد دانان(اقتصاد خوانان) لیبرال بوده است.گویی پست های اقتصادی قوه مجریه ارث پدری ایشان بوده است.در این چند دهه بر سر مال و دارایی مردم چنبره زده اند. لذا ما در حوزه اقتصاد تقریباً انقلاب نکرده ایم، یا به عبارت دیگر اقتصاددانان غرب زده اجازه نداده اند انقلاب کنیم و یا انقلاب را اینان دزدیده و به نفع الگوی های منسوخ اقتصادی سرمایه داری غصب کرده اند. جناب آقای نیلی! « گر اگر طبیب بودی سر خود دوا نمودی!» شما و دولت شما عملاً نشان دادید که به بن بست رسیده اید دیگر چه حرفی برای گفتن دارید؟ چگونه به خود اجازه می دهید که مجدداً توصیه‌هایی به دولت ارائه دهید؟

چنانکه در ادامه این اقتصاددان می نویسد :«گسترش سریع ویروس کرونا، چالش‌های مهمی را برای کشور ما به‌وجود آورده است. ...عدم رعایت توصیه‌های ایمنی اما می‌تواند به گسترش غیرقابل کنترل بیماری بینجامد و گسترش زیاد بیماری علاوه بر فشارهای سنگین روحی، بار هزینه‌ای سنگینی را متوجه دولتی می‌کند که بدون کرونا هم دست به‌گریبان کسری بودجه سنگین بوده است. در صورت مواجه شدن با چنین شرایطی، به‌لحاظ ملاحظات انسان‌دوستانه، کسی نخواهد توانست مانع از تامین پولی هزینه‌های سنگین بیمارستانی و غیربیمارستانی این بیماری در مقیاس گسترده شود. این شرایط اقتصاد را به «کرونای تورمی» مبتلا خواهد کرد. تورم بیشتر، فشار هزینه‌ای سنگین‌تری را متوجه خانوارها می‌کند و در نتیجه سطح رعایت‌های بهداشتی کمتر و کمتر خواهد شد و این چرخه معیوب می‌تواند بدون انتها تا بروز یک فاجعه انسانی بزرگ ادامه پیدا کند.»

در پاسخ ایشان باید گفت : که کرونای تورمی از آغاز چنبره زدن شما اقتصادخوانان غرب زده بر دار و ندار مردم آغاز شده است. در شش سال و نیم گذشته لااقل سه فاجعه و انفجار کرونای رکود تورمی را بر مردم تحمیل کردید.آخرین انفجار کرونای تورمی شما در فروردین سال 1397 بود که قدرت خرید مردم را به کمتر از یک سوم تنزل دادید. بالاتر از سیاهی دیگر چه رنگی باشد؟ باز هم می خواهید با اظهار این آمادگی چه شق القمری بکنید تا شاید بتوانید به قول خودتان از فاجعه کرونای تورمی جلوگیری کنید؟ بقول ملاصدرا «معطی شی نمی تواند فاقد شی باشد» شما خود چهار دهه است کرونای تورمی و رکود تورمی را ایجاد کرده اید چگونه شما می خواهید آن را برطرف کنید؟ خون را که با خون نمی شویند! ظاهراً هنر شما فقط خلق واژه های متوهمانه نو است و قصد پاک کردن صورت مسئله را دارید. 

در سال 1396 نیز در مصاحبه ای از «بحران منابع آب کشور»، «مسائل زیست محیطی»، «صندوق بازنشستگی»، «بودجه دولت»، «نظام بانکی» و «بیکاری» به‌ عنوان 6 ابرچالش اقتصاد ایران یاد کردید. کدام ابر چالش؟ تمام اینها با رونق بخش حقیقی برطرف می شوند. صورت مسئله این است که الگوی اقتصادی غرب در کشورما کارآیی ندارد. قالب های دگم فکری خود را شما نمی توانید از خود دور کنید. دست از سر کچل اقتصاد ما بردارید. صورت مسئله توجه عمیق به بخش حقیقی اقتصاد است. الگوی اقتصاد مقاومتی همین توجه عمیق به بخش حقیقی اقتصاد را دنبال می کند و متاسفانه از دانشجویان شما خبر داریم که شما با این قالبهای فکری شکل گرفته در دوران تحصیل خود در خارج، الگوی اقتصاد مقاومتی را نه تنها قبول ندارید که مسخره نیز کرده اید. لااقل به تجربه غرب توجه بکنید. تجربه ای که غرب تحت لوای «حمایت از تولید داخلی» بیش از دو قرن است پیش گرفته و هنوز حاضر نیست از این سیاست های حمایتی خود دست بردارد. اگرقبول ندارید به عنوان نمونه به گزارش های سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه( OECD) مراجعه کنید که این سازمان متشکل از بیش از 30 عضو کشورهای پیشرفته است. لذا مواظب باشید در نظام خلقت الهی بن بستی وجود ندارد. اگر شما به بن بست رسیده اید مشکل خودتان و دولت ناامید از رحمت خدا و بی تدبیراست و بیخودی جرم قوه مجریه و مشاورین نئولیبرال قوه مجریه را به گردن حاکمیت نیندازید. بزرگترین مشکل شما عدم اعتقاد به اقتصاد اسلامی است. هرجا بر اساس دستورات اقتصاد اسلامی عمل کرده ایم موفق بوده ایم.