به گزارش «نود اقتصادی» حسین راغفر استاد اقتصاد دانشگاه الزهرا اظهار کرد: مدافعان اقتصاد آزاد مرتب اتهام میزنند که هرکس مخالف ماست، چپ است. بنده خود را نه نهادگرا و نه چپ میدانم. من از هر آنچه علم اقتصاد را که یک علم پراگماتیسمی است و میتواند از شرایط موجود تحلیل بدهد، استقبال میکنم. طبیعی است که امروز هیچ کس نقش نهادگرایی و نقش نهادها را هم انکار نمیکند.
وی افزود: از ۹۸ شاخصی که یکی از راستترین نهاد جهانی برای اصلاح اقتصاد کشورها و ایجاد رقابت و آزادی اقتصادی مطرح کرده است،۲۲ شاخص آن اصلاحات نهادی است. اگر دستگاه قضایی مستقل نداشته باشیم، قوانین و مقررات به نفع عموم مردم دیده نشود، فرصتهای دفاع از گروههای مختلف به خصوص گروههای آسیبپذیر جامعه نهادینه نشده باشد و امکان شنیدن صدای معترضان نباشد، آن وقت اقتصاد آزاد یعنی اقتصاد مافیایی. یعنی همین اقتصادی که ما امروز داریم.
راغفر عنوان کرد: مدافعان اقتصاد آزاد، تئوریسینهای غارتها و چپاولهای اخیر در اقتصاد ایران هستند. اینکه استعفا دادند و بیرون رفتند حرف بیربطی است. همین امروز نیروهایشان در سازمان برنامه، مرکز پژوهشها و وزارت اقتصاد تفکرات آنها را پیش میبرند. ظرف چند ماهه ۹۷ فقط ۶۲ تن شمش طلا را ذوب کردند و تبدیل به سکه کردند. سکه یک و نیم میلیونی را به پنج میلیون تومان از طریق همین بانکها فروختند. این مابهالتفاوت را از جیب مردم درآوردند و به جیب دزدهایی که در نظام بانکی حضور داشتند، ریختند.
این اقتصاددان گفت: به نظر من تحریمها بهانهای برای چپاولگران بوده است. تحریمها همواره نقش فرعی داشته است. آنچه اهمیت دارد، فسادهایی است که در اثر سیاستگذاریهای غلط در اقتصاد کشور شکل گرفته است. مادامی که این نگاه اصلاح نشود، هیچ چیز اصلاح نمیشود. به دنبال این نوع تغییر است که سیاستگذاریها تغییر میکند. سیاستگذاریها اصلیترین محل نابرابریها هستند. هر سیاستی که در بخش عمومی اتخاذ میشود پیامدهای توزیعی دارد یعنی یا به نفع یک گروه است یا به زیان گروه دیگر.بنابراین تحریمها ذاتا خود مانع نیستند. این زمینههای اقتصادی است که مانع است.
راغفر بیان کرد: اگر ما یک اقتصاد سالم عاری از فساد داشتیم، اصلا تحریمها کارساز نبود. ما در جنگ هم تحریم داشتیم. با شش میلیارد دلار درآمد ارزی اقتصاد کشور و جنگ اداره میشد، اما بعد که درهای واردات باز شد بسیاری از بنگاههای کوچک و متوسط ورشکسته شدند. بنابراین این نوع سیاستگذاری است که اقتصاد را اداره میکند. اگر امروز مردم ناراضی هستند، علت آن فقر و نابرابریهاست. این نابرابریهای فاحش است که فقر را تولید میکند.