به گزارش «نود اقتصادی» محمد هاشم پسران استاد بازنشسته اقتصاد دانشگاه کمبریج انگلستان در خصوص تاثیر برجام بر اقتصاد کشور اظهار کرد: من فکر می‌کنم برجام برای ایران خیلی مهم بود. البته برخی‌ها از آن انتظار‌های زیادی داشتند که چندان معقول نبود. مهم‌ترین تأثیر برجام این بود که تولید نفت را به سطح قبل از تحریم‌ها بازگرداند و در نتیجه رشد اقتصادی منفی ایران به سرعت مثبت شد. البته برجام به تنهایی نمی‌تواند مشکلات داخل کشور را حل کند و چنین انتظاری را هم نباید می‌داشتیم. ما باید به داخل بیشتر نگاه بکنیم تا به خارج.

وی افزود: نباید انتظارات نابجا از برجام داشت. یادمان باشد که دولت آمریکا با ایران پس از انقلاب همیشه در مخاصمه بوده و مسئله داشته است. برجام نمی‌توانست و انتظار هم نبود که بتواند اختلافات بین ایران و آمریکا را حل کند. باید هر طور شده برجام را نگه داریم البته خروج آمریکا از برجام حتی ممکن است درنهایت به نفع ایران تمام شود و انسجام بیشتری بین ایران و مجامع بین‌المللی ایجاد کند، بنابراین ایران باید برجام را ادامه بدهد و با کشورهایی که در حوزه آمریکا نیستند ارتباط تجاری برقرار کند. به این‌ترتیب می‌توان آینده روشنی را برای اقتصاد ایران متصور شد.

این اقتصاددان بیان کرد: به‌ نظر من قطعی شدن خروج آمریکا از برجام به ‌مراتب بهتر از شرایط یک‌ سال ‌و نیم گذشته است که هر 3ماه یک ‌بار دولت آمریکا موجودیت برجام را زیر سؤال می‌برد و به نوسان ارزی و اقتصادی در ایران دامن می‌زد. نبود اطمینان از شرایط اقتصادی و نامعلوم بودن مقررات حاکم بر تجارت خارجی و نقل و انتقال منابع ارزی، اقتصاد ایران را تحت فشار قرار داده و اثرات منفی مهمی روی رشد و اشتغال داشته است. به احتمال زیاد این وضع نامطلوب لااقل برای 3ماه دیگر نیز ادامه خواهد داشت، تا مشخص شود آیا 5کشور خارجی باقی‌مانده در برجام (انگلستان، فرانسه، آلمان، روسیه و چین) می‌توانند یک نظام ارزی و معاملاتی جدید را طرح‌ریزی کنند که در قالب آن ایران بتواند به‌طور مؤثر از ارتباط تجاری و مالی با کشورهای دیگر جهان بهره‌مند شود؟

پسران عنوان کرد: البته با توجه به نقش تعیین‌کننده آمریکا در نظام تجاری و ارزی جهان و استفاده از دلار آمریکا به‌عنوان ارز مرجع، ایجاد یک حوزه اقتصادی جدید که تابع تحریم‌های ثانوی آمریکا نباشد، بسیار مشکل خواهد بود ولی من فکر می‌کنم با خروج آمریکا از برجام، شرایط برای ایجاد یک حوزه اقتصادی‌هم مستقل از آمریکا بسیار مساعد بوده و کوشش عمده از طرف ایران با همکاری کشورهای اروپایی، روسیه، چین و دیگر کشورهای منطقه و آسیای میانه می‌تواند احتمال موفقیت را در این زمینه افزایش دهد.

وی گفت: رفتار یکجانبه دولت ترامپ در زمینه‌های اقلیمی و محیط‌زیستی و توافق‌های تجارت بین‌الملل از قبیل NAFTA یا TPP به‌احتمال زیاد به تسلط (hegemony) اقتصادی آمریکا در جهان لطمه وارد خواهد کرد و در نتیجه شرایط مناسبی برای ایران ایجاد کرده است که بتواند در این جهت از کمک کشورهای دیگر عمده اقتصادی جهان بهره‌مند شود. به بیان دیگر، رفتار اخیر دولت ترامپ شاید در ایجاد حوزه‌های اقتصادی و ارزی مستقل از آمریکا نقطه‌عطف باشد و ایران می‌تواند نقش عمده‌ای در این زمینه بازی کند.

این اقتصاددان عنوان کرد: درست است که در 2سال گذشته رشد اقتصادی مثبت بوده ولی این رشد مثبت به‌دنبال یک رشد منفی 6تا 8درصدی اتفاق افتاده است. همانطور که اطلاع دارید، به‌خاطر کاهش عمده تولید نفت از 4میلیون به 2میلیون بشکه و کاهش صادرات به یک میلیون بشکه و اثرات مالی ناشی از کاهش صادرات نفت، اقتصاد ایران با مشکلات عمده‌ای روبه‌رو بوده و در نتیجه نمی‌توان گفت رشد اقتصادی مثبتی که تجربه کرده‌ایم طولانی‌مدت بوده است. اگر 5سال پیاپی را درنظر بگیرید روند اینگونه است: 2سال منفی و 2سال دوم مثبت، در واقع در دوران 4یا 5سال گذشته مجموع کل رشد اقتصادی صفر بوده و در نتیجه نمی‌توان انتظار داشت که رشد مثبت 2سال گذشته بتواند اثر عمده‌ای در زندگی مردم و اشتغال داشته باشد.

پسران تصریح کرد: من فکر می‌کنم 5سال مدت زمان بهتری برای ارزیابی اثرات رشد اقتصادی بر رفاه و اشتغال است و با توجه به اینکه در 5 سال گذشته مجموع رشد اقتصادی ما صفر یا اندک بوده است نباید انتظار داشت که تأثیر مثبت عمده‌ای را روی اشتغال و معیشت خانواده‌ها شاهد باشیم. از طرف دیگر نیز یادتان باشد که جمعیت ایران هم در حال افزایش است و بنابراین رشد اقتصادی نه‌تنها باید مثبت باشد بلکه باید بالاتر از رشد جمعیت نیز باشد تا بتواند اثر قابل لمسی بر زندگی مردم و اشتغال کشور و نیروهای تولید کننده، مثل خانواده‌ها و بخش‌های اقتصادی بگذارد. ولی چنانچه این رشد 4درصدی کنونی برای چند سال دیگر ادامه پیدا کند، من فکر می‌کنم آن وقت اثرات مثبت آن را می‌توان در زندگی خانواده‌ها و مردم دید.

وی بیان کرد: چون ایران تابع تحریم‌های مالی و تجاری به‌خصوص تحریم‌های آمریکا در مسائل مالی است مشکل است که بتواند یک نظام ارزی آزاد را اداره کند. به‌نظر من شرایط کنونی اقتصاد به‌خصوص در زمینه ارزی اضطراری است. من به‌عنوان اقتصاددان فکر می‌کنم آزادی در معاملات خیلی مهم است اما فعلا در این شرایط اضطراری اقدامات موقت بانک مرکزی درست است، ولی این سیاست اگر درست اجرا نشود مسائل عمده‌ای را در برخواهد داشت. یا اگر این سیاست بخواهد در بلندمدت ادامه پیدا کند نیز مشکل‌آفرین خواهد شد.

این اقتصاددان گفت: نرخ ارز را نمی‌شود تثبیت کرد. اگر تورم ایران از تورم اروپا و آمریکا 8درصد بالاتر است، ریال ایران نسبت به یورو و دلار کاهش پیدا خواهد کرد. اگر این نرخ به اجبار در سطح 4200 تومان تثبیت شود هرچه زمان بگذرد فشار بیشتر خواهد شد تا این سد شکسته بشود. ممکن است در یک سال اتفاق محسوسی رخ ندهد اما به‌احتمال زیاد بالاخره این بحران رخ خواهد داد. از طرف دیگر باید دید که آیا می‌خواهیم همزمان تورم را هم زیر 5درصد بیاوریم؟ بدون کنترل تورم به زیر 5درصد و حتی کمتر، این سیاست فعلی ارزی بانک مرکزی مشکل گشا نخواهد بود. اما خب فکر می‌کنم در شرایط کنونی شاید چاره‌ای نبوده است که فعلا یک مقررات ارزی گذاشته بشود تا تلاطم‌های ارزی را کاهش بدهد. اما این برای کوتاه‌مدت و موقت است و باید سیاست‌های بلندمدتی را اتخاذ کنند که به‌تدریج به طرف یکسان‌سازی‌ ارز به‌صورت آزاد ولی مدیریت‌شده برود.