به گزارش «نود اقتصادی» زهرا کریمی، اقتصاددان و استاد دانشگاه، به دلایل مختلف بیکارشدن شاغلان اشاره میکند و میگوید: خانوارهایی که شاغل ندارند به دو گروه عمده تقسیم میشوند. خانوارهایی که شاغلانشان بازنشسته دولتی یا بخش خصوصی هستند و بهمرور با پیرشدن جمعیت به طور طبیعی افزایش مییابند، اما گروه دوم خانوارهای فقیری هستند که نه منبع درآمدی دارند و نه کمکی از جایی دریافت میکنند. اگر به آمارها نگاه کنید، خواهید دید سرمایهگذاری در بخش ساختمان در سال ٩٥ نزدیک به ٢٠ درصد کاهش یافته که به معنی بیکارشدن عمده کارگرانی است که در این بخش فعال بودهاند. در بخش صنعت نیز میبینیم بسیاری از کارفرمایان مجبور به تعدیل نیرو میشوند و این به جمعیت افراد بیکار اضافه میکند. اما توجه کنید که وضعیت اشتغال کارکنان کمسواد و بیسواد در ایران بهمراتب بهتر از نیروی کار باسواد و متخصص است. نرخ بیکاری در بین کارکنان کمسواد و بیسواد بسیار کمتر از نرخ بیکاری افراد باسواد است و از طرفی افراد کمسواد انتخابهای بیشتری نیز برای اشتغال دارند و مرتبا شغل عوض میکنند ولی در مورد نیروی کار تحصیلکرده این حق انتخاب چندان وجود ندارد. اگر به مدت بیکاری این افراد هم نگاه کنید، درخواهید یافت مدت بیکارماندن افراد کمسواد بسیار کمتر از نیروی کار تحصیلکرده است. بهطورکلی وضعیت نیروی کار تحصیلکرده و فرصت اشتغال فارغالتحصیلان دانشگاهی را بهمراتب نگرانکنندهتر از وضعیت اشتغال نیروی کار ساده و کمسواد میبینیم و مهاجرت بالای کارگران ساده خارجی به ایران نیز تأییدکننده همین ادعاست.