«نود اقتصادی»- علی سرزعیم اقتصاددان و عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی در گفتگوی تفصیلی با «نود اقتصادی» در خصوص عملکرد اقتصادی دولت روحانی در 4 سال گذشته اظهار کرد: چهار سال اول دولت آقای روحانی را میتوان به دو قسمت سالهای 92 و 93 و سالهای 94 و 95 تقسیم کرد. دو سال اول ریاست جمهوری آقای روحانی دو سال خیلی موفق بود، به این دلیل که اقتصاد کشور ثبات گرفت و فضای اقتصاد کلان کشور تا حدی آرام شده و روابط خارجی تا حدی ترمیم شد و همچنین شکنندگی و عدم قطعیتی که از قبل وجود داشت، کاهش یافت.
دولت باید از سال 94 اصلاحات اقتصادی را شروع میکرد
وی افزود: اما نقطه افتراق از سال 94 به بعد بود. تصور من این است که ما جز با اصلاح ساختار اقتصادی، رشد خیلی بالایی نخواهیم داشت. دولت باید از سال 94 به بعد اصلاح ساختاری را شروع میکرد و ما هم این را به دولت گوشزد کردیم. دو مشکل در این راه وجود داشت، یکی افت شدید درآمدهای نفتی در سال 94 بود و دیگری هم این که سال 95 سال قبل از انتخابات بود. بنابراین به نظر من اصلاح ساختار انجام نشد. بخشی از انجام نشدن اصلاح ساختار به این دو عامل بر میگشت و بخشی دیگر هم به این مربوط میشد که خود تیم اقتصادی دولت زیر بار این کار سخت نرفتند.
این اقتصاددان تصریح کرد: دست اندرکاران دولت دوست دارند، شرایط بیرونی را عامل انجام نشدن اصلاحات ساختاری در اقتصاد ایران معرفی کنند اما من احساس میکنم که اصلاح ساختار کار سختی است و لزوما افراد تن به اجرای آن نمیدهند. برای اصلاح ساختاری ابتدا باید حاکمیت باید با افرادی که میخواهند اصلاح ساختاری انجام دهند همراه شود. در وهله دوم باید رسانهها و روشنفکران به سیاستمداران در اجرای اصلاح ساختاری کمک کنند. هر کدام از این عوامل اتفاق نیفتد به طور طبیعی سیاستمداران زیر بار اصلاح ساختاری نمیروند.
سرزعیم خاطرنشان کرد: این را نمیتوانیم کتمان کنیم که خود دولت هم در اجرا نشدن اصلاح ساختاری مقصر است و همچنین این را هم نمیتوانیم کتمان کنیم که همه وزرای دولت جسارت لازم برای انجام اصلاحات ساختاری نداشتند. ما انتظار داشتیم که آقای روحانی در کابینه دوم کسانی را بیاورد که اهل تغییر قاعده بازی باشند.
وی گفت: اگر قرار باشد قواعد بازی مثل گذشته دنبال شود، ما نمیتوانیم بیشتر از 2 یا 3 درصد رشد کنیم و رشد 2 یا 3 درصدی هم دردی را از اقتصاد کشور دوا نمیکند. ما برای این که بتوانیم به برخی از مشکلاتی که از گذشته باقی مانده مانند ایجاد شغل، افزایش بدهیهای دولت و مسائلی از این دست غلبه کنیم، باید رشد اقتصادی بالایی را داشته باشیم.
کابینه دوم روحانی نمیتواند تحولات اساسی در اقتصاد ایجاد کند
سرزعیم بیان کرد: کابینهای که آقای روحانی برای دولت دومشان معرفی کردند کابینهای نبود که بتواند تحولات اساسی را در اقتصاد کشور ایجاد کند. کابینه محافظه کارانهتر از آن شد که انتظار آن وجود داشت. نماد آن هم این است که میانگین سنی کابینه کماکان بالاست. سوال اینجاست که چرا نیروهای جوان علیرغم وعدههایی که داده شد در کابینه به کار گرفته نشدند؟ این یک سوال مهم است که دولت هنوز در مورد آن اطلاع رسانی کافی انجام نداده است.
وی اظهار کرد: پارادایم فکری دولت یازدهم در این دولت هم عوض نشده و همان فکر و منطق تصمیم گیری دوباره در دولت دوازدهم هم وجود دارد. برخلاف تصور خیلیها، من فکر میکنم که دولتهای یازدهم و دوازدهم دو تصمیم گیر اصلی به نامهای آقای نوبخت و آقای سیف دارد. بقیه افراد سهم خیلی کمتری در تصمیمات دارند.
سیف با معرفی نهاوندیان وارد کابینه شد ولی کم کم وزنش از خود نهاوندیان بیشتر شد
این اقتصاددان با اشاره به جایگاه رئیس کل بانک مرکزی در تصمیم گیریهای دولت به «نود اقتصادی» گفت: شاید آقای سیف ابتدا با معرفی آقای نهاوندیان وارد دولت شده باشد ولی در ادامه وزن ایشان در دولت افزایش یافت و حتی بیشتر از خود آقای نهاوندیان شد. قدرت اصلی و تصمیم گیریهای مهم در بانک مرکزی و سازمان برنامه و بودجه انجام میشود. منابع دست این دو سازمان است و آنها هستند که افراد را تایید، معرفی و انتخاب میکنند.
سرزعیم خاطرنشان کرد: شاید تصور مردم این باشد که دکتر نیلی تصمیمات اقتصادی را میگیرد، ولی در نهایت تصمیم اصلی با کسی است که بودجه را در اختیار دارد که آن شخص آقای نوبخت است و تصمیمات در سیاستهای پولی هم بر عهده آقای سیف است. مطالبه اقتصاددانان برای دولت دوازدهم ابتدا تغییر آقای نوبخت بود و در مرحله بعدی آقای سیف که البته برای تغییر رئیس کل بانک مرکزی دو ملاحظه وجود داشت.
وی افزود: آقای سیف وسط یک جراحی بزرگ قرار داشت که مربوط به ساماندهی موسسه کاسپین بود. تغییر آقای سیف میتوانست به کسانی که در ماجرای موسسه کاسپین زیاده خواهی میکنند یک سیگنال بدهد. ممکن بود آنها تصور کنند که بانک مرکزی در آینده تسلیم خواهد شد. بنابراین برای تغییر آقای سیف یک ملاحظه وجود داشت.
سیف سال آینده از بانک مرکزی میرود
این اقتصاددان گفت: همچنین باید در نظر داشت که یک سال از دوره آقای سیف باقی مانده و بهتر بود روسای بانک مرکزی به طور طبیعی دوره پنج ساله خود را طی کنند تا این سنت شکل بگیرد که راحت نمیتوان رئیس کل بانک مرکزی را عوض کرد و در نهایت به استقلال بانک مرکزی کمک شود. پیش بینی من این است که آقای سیف سال آینده عوض میشوند.
نوبخت میخواهد فرد مورد نظر خودش را جانشین سیف کند
سرزعیم تصریح کرد: لیدر اصلی دولت آقای نوبخت است و ایشان به شدت تلاش خواهند کرد که فرد مورد نظر خودشان را برای ریاست کلی بانک مرکزی انتخاب کنند. فلسفه وجودی سازمان برنامه و بودجه این است که یک سازمانی وجود داشته باشد که بتواند نگاه بلند مدتی به اقتصاد کشور داشته باشد و بتواند مسیر پیش رو را حدس بزند و اگر به این نتیجه برسد که مسیر اقتصاد کشور خوب نیست، بتواند تغییر مسیر ایجاد کند. برای این که بتواند این کارها را انجام دهد باید یک بدنه کارشناسی بسیار قوی داشته باشد، که بتواند روند آینده را خوب پیش بینی کند.
وی افزود: همچنین باید اعتماد حاکمیت و شخص رئیس جمهور را به خودش داشته باشد و از قید و بند سیاسی تا حد ممکن رها باشد. چون قیود سیاسی عموما ناظر بر ملاحظات کوتاه مدت هستند. از این زوایا اگر به سازمان برنامه بودجه در دوره آقای نوبخت نگاه کنیم میبینیم که کارکرد لازم را نداشت. آقای نوبخت نیروهای قوی را وارد سازمان برنامه و بودجه نکرد. ما نیروهای جوان اقتصاددان بسیار قوی را داریم که در بهترین دانشگاههای دنیا تحصیل کردهاند ولی در این چند سال یک نفر از آنها هم در این سازمان مشغول به کار نشدهاند.
نوبخت کارشناسان قوی به سازمان برنامه و بودجه نیاورد و در قید و بند سیاست بود
این اقتصاددان عنوان کرد: کماکان همان افرادی در سازمان برنامه و بودجه مشغول به کارند که در زمان آقای احمدینژاد مشغول به کار بودند و بدنه کارشناسی این سازمان تقویت نشد. ولی آقای نوبخت نه تنها کارشناسان قوی را به سازمان برنامه نیاورد، بلکه همیشه خود را در قید و بند مسائل سیاسی نگه داشت و منافع بلند مدت را در نظر نگرفت.
سرزعیم گفت: بنابراین سازمان برنامه و بودجه در دوره آقای نوبخت نه تنها موتوری برای تغییر نبود، بلکه وزنهای برای حفظ وضع موجود بود. در سازمان برنامه و بودجه فقط تابلو تغییر کرد. ما نیاز به یک مجموعهای داریم که هم در بیرون و هم در درون، دولت را به سمت تغییر سوق دهد اما سازمان برنامه و بودجه در دوره آقای نوبخت گروه فشار برای تغییر و اصلاح ساختارهای اقتصادی کشور نبود. متاسفانه هم در دولت و هم در حاکمیت وزن کسانی که از عدم تغییر حمایت میکنند زیاد است.
نوبخت اجازه حذف یارانه ثروتمندان را نداد
وی با اشاره به تداوم پرداخت یارانه به همه افراد جامعه بیان کرد: درباره دلیل عدم حذف یارانه نقدی، آقای نوبخت باید جواب دهند، زیرا ایشان مخالف بودند. سازمان هدفمندی یارانهها زیر نظر سازمان برنامه و بودجه بود و وزارت رفاه چندین بار قصد حذف یارانه غیر نیازمندان را داشت که مسئولان سازمان برنامه بودجه مخالفت کردند و جالب اینجاست که شب انتخابات هم می خواستند یارانه حذف شدهها را دوباره وصل کنند!