«نود اقتصادی»: حذف برچسب قیمت از برخی کالاها در کنار افزایش نرخ ارز این نگرانی را دامن زده است که گویا موجی از گرانی‌ها در پیش است و مردم بازهم باید خود را برای تورم بیشتر آماده کنند و ثبات نسبی قیمت‌ها در سال‌های اخیر را نادیده بگیرند! اگر تصمیم‌گیران اقتصادی برای رسیدن به رونق و دوری از رکود خود را برای رهاسازی قیمت‌ها گرم می‌کنند باید آنها را به تامل جدی توصیه کرد. تجربه ثابت کرده است که حداقل در کشورما امکان رسیدن به رونق اقتصادی از طریق رهاسازی قیمت‌ها چندان امکان بروز و ظهور ندارد و با مقاومت جدی جامعه روبه‌رو می‌شود. فشاری که از این ناحیه متوجه مردم و خصوصا اقشار محروم جامعه می‌شود چیزی نیست که مجموع حاکمیت بتواند برای مدت طولانی آن را بپذیرد و بر آن صحه بگذارد. بحث من در اینجا یک بحث اقتصادی نیست و آن را به کارشناسان باید سپرد، بحث این است که آیا مردم توان تحمل فشاری بیش از فشار کنونی بر معیشت خود را دارا هستند یا خیر؟ با همه افزایش‌هایی که دولت در حقوق کارمندان و خصوصا بازنشستگان انجام داده است خوب می‌دانیم که دارندگان حقوق‌های ثابت همچنان با مشکلات مختلفی روبه‌رو هستند و هنوز تا رسیدن به یک زندگی کم‌دغدغه فاصله زیادی دارند. در کنار این اقشار جامعه اوضاع حاشیه‌نشین‌ها و بیکاران و افراد تحت پوشش سازمان بهزیستی و کمیته امداد امام خمینی به مراتب بدتر است و قطعا نخستین و بیشترین اثرات منفی افزایش قیمت‌ها متوجه این دهک‌های پایین خواهد شد و چه بسا بازتاب‌های اجتماعی گسترده‌ای از خود بجا بگذارد. معلوم نیست چرا هر زمان قرار می‌شود که اقتصاد کشور آهنگ رشد به‌خود گیرد بیشترین فشار آن و سنگینی بارش متوجه اقشار آسیب‌پذیر می‌شود و راه‌های دیگر رونق اقتصادی مورد آزمون قرار نمی‌گیرد!؟ چرا دولت در بخش هزینه‌های جاری (به جز بخش حقوق و دستمزد) انضباط جدی و همه‌جانبه‌ای اعمال نمی‌کند؟
چرا جلوگیری از ریخت و پاش‌های دایمی و مستمر برای یک‌بار هم که شده با جدیت دنبال نمی‌شود؟ نکند دستگاه عریض و طویل کارشناسی دولت که از قضا در این زمینه‌ها مشورت‌دهنده و حتی تصمیم‌گیرنده هستند به وضع موجود و تمتع مستقیم و غیر مستقیم از خوان گسترده دولت خوگرفته‌اند و سراغ هر راه‌حل اقتصادی بروند سراغ کم کردن هزینه‌های جاری نمی‌روند؟ شاید مدعی پاسخ دهد که سرجمع این هزینه‌ها چندان نیست که با تزریق آن به اقتصاد کشور گشایشی حاصل شود و رونقی پدیدار شود! اما پاسخ به این پاسخ هم روشن است که اگر دولت خود به ریاضت اقتصادی روی آورد و بدون مجامله در صدها وزارتخانه و سازمان و شرکت و موسسه و بنیاد دولتی صرفه‌جویی ملموسی از خود بروز دهد قطعا مردم هم می‌پذیرند که برای حرکت و رشد اقتصادی دوره‌ای از سختی هوشمند و مفید را تجربه کنند. آثار روانی گسترده صرفه‌جویی در هزینه‌های جاری دولت به حدی گسترده و مثبت است که حتی جراحی اقتصادی را با کمترین هزینه‌ها امکان‌پذیر خواهد ساخت.
دولت و وزیران کابینه بر اساس شرایط موجود مسوولیت به عهده گرفته‌اند و باید راه‌های رسیدن به توسعه اقتصادی را از راهی غیر از فشار به مردم عملی سازند. همگان خوب می‌دانیم که مردم تا چه حد نسبت به گرانی حساس هستند و نیک می‌دانیم که امام راحل هم تا چه حد نسبت به گرانی کالاها حساس بودند. خاطراتی که از آن امام فرزانه حتی از نخست‌وزیر دوران دفاع مقدس نقل شده است می‌رساند که پیر مردم‌دوست و آینده‌نگر ما گاهی برای جلوگیری از یک گرانی شخصا دخالت می‌کرد و گفته شده است که حتی به گرانی سیگار هم رضایت نداد. اکنون در بدترین شرایط اگر هیچ راه کارشناسانه‌ای جز رها کردن قیمت‌ها وجود ندارد (که بعید به نظر می‌رسد) نه تنها همه باید فشار یکسانی را متحمل شوند بلکه دولت محترم باید از راه‌های گوناگون به امداد بیش از پیش محرومان جامعه برسد. هرچند در هر شرایطی متمولان و اشراف و مرفهان حتی نسبتی از سختی‌های مردم عادی را لمس و درک نمی‌کنند ولی آیا نمی‌شود بخشی از هزینه رونق اقتصادی را همین متنعمان بپردازند؟