گروه اقتصادی «نسیم آنلاین»- عصبانی و نگران است، از آنچه میخواهد به زودی رخ دهد میترسد و میگوید "اشکالات جدی در قراردادها وجود دارد که اعلام نمیشود وگرنه چه دلیلی دارد که نهادهای نظارتی از جزئیات خبردار نیستند. بس چرا آمریکاییها و وزارت خزانه داری آمریکا از جزئیات قراردادها به طور کامل خبر دارند؟"
مهدی هاشمی رئیس سابق کمیسیون عمران مجلس شورای اسلامی است. میگوید با اینکه خرید هواپیما مهم و قابل توجه است اما مگر چند درصد مردم هواپیما سوار میشوند. او بر این باور است که خرید هواپیما در الویت نیست و بر همین اساس نیز به حرفهای رهبری اشاره میکند " همین عدم الویت را در حرفهای آقا هم میتوان یافت". هاشمی در این گفتگو که با رنگ و بوی خرید هواپیما و رابطه آن با سیاستهای اقتصاد مقاومتی ترتیب داده شده به تناقضات رفتاری در این باره میپردازد و معتقد است: "با پول خرید هواپیما میتوان خیلی از پروژهها در حوزه حمل و نقل جادهای و ریلی کشور را انجام و راه اندازی کرد."
آقای دکتر! حضرتعالی سالها رئیس کمیسیون عمران مجلس بودید و تجربه بسیار زیادی در حوزه صنعت راه و شهرسازی دارید. به نظرتان آیا خرید هواپیما جز اولویتهای اصلی دولت است؟ لطفا دلیلتان را توضیح دهید؟
علیرغم اینکه موضوع حمل ونقل هوایی و خرید هواپیما مهم و قابل توجه است، لیکن قطعا خرید هواپیما جزء اولویتهای اول تا پنجم و شاید بالاتر هم درکشور نیست و موضوعات بسیار مهم دیگری از اولویتها وجود دارد. مضاعف بر اینکه در این زمینه باید دید که اولویت توسعه حمل و نقل کشور در چه حوزهای است. در این زمینه پیشتر رهبرمعظم انقلاب در خصوص قرارداد خرید هواپیما از شرکت ایرباس فرموده بودند: ( در تصمیمگیریهایی که ما در زمینهی مسائل اقتصادی میکنیم، اولویّتها را باید در نظر بگیریم. گاهی یک کاری خیلی مهم است، خیلی لازم است امّا [دارای] اولویّت نیست؛ یعنی از آن کارِ لازمتری وجود دارد. این خیلی به نظر من مهم است … حالا فرض کنیم که پولهای ما در بانکهای بیگانه آزاد شد -که البتّه آزاد نشده، معلوم هم نیست کِی آزاد خواهد شد، حالا [به آن مطلب] خواهم رسید- بنا است صرف چه چیزی بکنیم؟ این خیلی مهم است. اولویّتها را باید رعایت کرد. خب، حالا من یک مثال بزنم، البتّه این مثال را به خود وزیر محترم هم به نظرم گفتم؛ فرض کنید ناوگان هوایی ما نوسازی بشود؛ خب، خیلی کار مهم و لازمی است امّا اولویّت است؟ آیا این اولویّت کشور است؟ فرض کنیم مثلاً سیصد هواپیما بخریم؛ این معلوم نیست اولویّت باشد. این باید بررسی بشود؛ من نظر کارشناسی نمیدهم، من تذکّر میدهم برای اینکه کار کارشناسی بشود؛ من تذکّر میدهم که اولویّتها باید رعایت بشود. این یکی از مسائل بسیار مهم است)
اگر بررسی شود میبینیم که کمتر از 10% از مبلغ این قرارداد برای تکمیل راه اهن چابهار-مشهد کافی است .
برای تکمیل این پروژه یک هزار و ۴۵۷ کیلومتر ریل به ۴ هزار میلیارد تومان اعتبار نیاز دارد. با تکمیل این راه آهن و تکمیل کریدور شمال-جنوب سالانه بیش از ۷ میلیارد دلار درآمد نصیب ایران خواهد شد. این درآمد صرفا از طریق ترانزیت بار نصیب ایران میشود. علاوه برآن به دلیل توانایی و ظرفیتهای موجو د در صنعت ریلی، اشتغال زیادی بر اثر تولید واگن، ریل و صنایع وابسته ایجاد خواهد شد.
چند درصد مردم از هواپیما استفاده میکنند؟ به نظرتان چرا دولتمردان از ابتدا بر روی خرید هواپیما تاکید و اصرار فراوان داشتند؟ برخی از منتقدان میگویند خرید هواپیما انتخاباتی و پوپولیستی است. نظر شما چیست؟
در ایران حدود 5/0 درصد از هواپیما استفاده میکنند و این نسبت در دنیا هم خیلی تفاوت واختلاف زیادی ندارد . اما خرید هواپیما چون یک اقدام زود بازده و با مانور تبلیغاتی بالا میباشد و شاید از جمله کارهای نمایشی مورد توجه باشد که البته خیلی هم پر هزینه است .
مقامات دولت، بارها در توجیه خرید هواپیما گفتهاند: «مردم ما سالانه ۴ میلیارد دلار بابت خرید بلیت به شرکتهای هواپیمایی خارجی پرداخت میکنند؛ چه اشکالی دارد این مبلغ به جیب شرکتهای داخلی برود؟» این جا یک سوال پیش میآید و آن اینکه دولت دقیقا با چه مکانیسمی میخواهد از هزینه این ۴ میلیارد دلار برای خرید بلیت ایرلاینهای خارجی جلوگیری کند؟ آیا رویکرد دولت در سایر حوزههای اقتصادی نیز جلوگیری از خروج ارز از کشور است که چنین ادعایی را مطرح میکنند؟ یا اینکه پروژههای چند میلیارد دلاری را از شرکتهای داخلی میگیرند و کار را به بیگانگان واگذار میکنند.؟!
دولت یازدهم با انگیزه سیاسی، بدون در نظر گرفتن اولویتهای کشور که به صراحت گفته میشود برای آنها «پول نیست»، بدون محاسبه سود و زیان اقتصادی و با استدلالها و توجیههای بیربط و فاقد منطق، پول ملت را صرف امری کرد که اولا توسط شرکتهای خصوصی در حال انجام بود و ثانیا به دلیل همین هزینه، از انجام بسیاری از وظایف اساسی خود که نیازهای حیاتی کشور هستند بازماند.
به نظر میرسد فارغ از میزان هزینههای صورت گرفته و اولویتهای خرید آن ، همچنان بسیاری از حقایق و واقعیتهای موجود در بوق و کرنای تبلیغاتی عدهای خاص کمرنگ شده است.
خرید هواپیما چقدر میتواند معضلات اقتصادی کشور را حل کند؟
تاثیر بسیار کم و شاید ناچیزی میتواند داشته باشد و شاید بدلیل پر هزینه بودن وایجاد وابستگی بیشتر نقش فزاینده در ایجاد مشکلات هم داشته باشد و اساسا بیش از آنچه که به نفع ما باشد به نفع اقتصاد ابرقدرتهاست.
وزیر راه و شهرسازی میگوید "صرفا طی قرارداد بوئینگ، در صنعت هوانوردی بیش از ۸ هزار شغل ایجاد خواهد شد.”
و همچنین این قرارداد را گامی در جهت نوسازی ناوگان حمل و نقل هوایی میداند و آن را تلاشی برای استفاده از ظرفیتها و مزیتهای نسبی ایران عنوان میکند. این در حالی است که این قرارداد از نظر بوئینگ از ۱۰۰ هزار فرصت شغلی در صنعت هوافضای آمریکا پشتیبانی می کند
به هر حال به نظر می رسد ایجاد ۸۰۰۰ فرصت شغلی با هزینهای تقریبا برابر بودجه عمرانی سال ۹۶ برای کشور، در برابر دستاورد بوئینگ از این قرارداد جای تامل داشته باشد.
ضمناً بهتر بود با این عدد و رقم به رفع مشکلاتی نظیر بیکاری و رکود و مشکل اب و برق مردم و الودگی هوا و ده ها مساله دیگر میپرداختند..
آیا از جزئیات قرارداد با ایرباس، بوئینگ و ATR خبر دارید؟ قرار است چه میزان پول(رقم قرارداد) برای خرید هواپیما صرف شود؟ با این پولها چه کارهایی می توان انجام داد ؟
متاسفانه نمیدانم به چه دلیل قرارداد ایرباس و بوئینگ از سوی دولتیها محرمانه اعلام شده است . (البته برای خودیها !) به نظر من اگر میخواهند پول به جیب خارجی بریزند حداقل در بخشهایی بریزند که اکثریت مردم منتفع بشوند مثل حمل ونقل ریلی ( شهری وبین شهری ) و یا ناوگان حمل ونقل عمومی، جادهای اعم از باری و مسافری.
مسئولان وزارت راه و شهرسازی ادعای محرمانه بودن ارقام مالی قرارداد خرید هواپیماها را مدام تکرار میکنند اما از آن طرف کمپانی بوئینگ یک نسخه از قرارداد نهایی را برای همه مراجع آمریکایی نظیر وزارت خزانهداری آمریکا جهت اخذ تأیید نهایی ارسال کرده و بدین معناست که ظاهراً فقط نهادهای نظارتی کشور و مردم نامحرم هستند.
از سوی دیگر بزرگترین ابهامات موجود در این قرارداد، نحوه تأمین مالی است و هنوز مشخص نیست که مکانیزم تأمین مالی آن چگونه است؟
همانطور که قبلا گفته شد با این پول خیلی از پروژهها در حوزه حمل و نقل جادهای و ریلی کشور انجام و راه اندازی میگردد.
همانطور که شما نیز اشاره کردید ایرباس و بوئینگ قرارداد با ایران را به وزارت خزانه داری امریکا نشان دادند، اما ایران هنوز هیچ نسخهای از قرارداد را در اختیار نهادهای نظارتی قرار نداده است. چرا واکنشی از سوی نهادهای نظارتی داده نمیشود؟
به نظر میرسد اشکالات جدی در قرارداد ها وجود دارد که اعلام نمیشود و ممکن است با انتشار جزئیات، دولتیها زیر سوال بروند. خوش بینانه بخواهیم نگاه کنیم اگر نگوییم ضد اقتصاد مقاومتی نیست باید گفت که هماهنگی با اقتصاد مقاومتی هم ندارد .
یکی از ادعاهایمسئولان از عدم تشریح جزییات قرارداد با ایرباس و بوئینگ، محرمانه بودن آن است، در حالی که این امر بهانهای بیش نیست و تنها توجیهی که میتواند داشته باشد این است که قرارداد مطابق با منافع ملی کشور نباشد.
محرمانه بودن در حالتی قابل توجیه است که نگرانی از افشای اطلاعات برای رقیب وجود داشته باشد، جالب آنجا است که تنها رقیب ایرباس در این زمینه شرکت بوئینگ آمریکایی است که طبق گفته ایرباس این شرکت یک نسخه از قرارداد نهایی را برای همه مراجع ممکن آمریکایی از جمله دفتر دولت آمریکا و اوفک (OFAC) برای اخذ تأییدیههای نهایی ارسال کرده است و در صورت استفاده از فاینانس چینی، قرارداد برای آنها نیز افشاء خواهد شد.
گرچه مسئولین وزارت راه و شهرسازی یک بار در میانه مذاکرات از واگذاری امتیاز ساخت قطعات هواپیما به ایران از سوی بویینگ و ایرباس در متن پیشنویس قراردادها خبردادهاند، اما پس از انعقاد قراردادهای نهایی در این خصوص شفاف سازی لازم صورت نگرفت.
شفافیت یکی از ارکان اصلی اقتصادهای دنیاست و دولتها خود را متعهد به شفاف سازی فعالیتهای خود برای عموم مردم میدانند؛ تا جایی که میتوان گفت شفاف سازی وظیفه اصلی دولت در اداره جامعه است. شفاف سازی میتواند موجب بالا رفتن تعهد عموم مردم به کشور گردد و از بروز بسیاری از سوءتفاهمات جلوگیری نماید.
برخی از کارشناسان میگویند خرید هواپیما به این شکل متناقص با اولویتهای اقتصاد مقاومتی است. خرید هواپیما با کدام بند سیاستهای کلی ابلاغی از سوی مقام معظم رهبری در تناقض است؟
به جرات و اطمینان میگویم که خرید هواپیما در شرایط کنونی با روح کلی اقتصاد مقاومتی و اولویتهای تعیین شده و استفاده از همه ظرفیتهای موجود کشور مغایرت دارد. آنهم به صورت انبوه وغیر تهاتری وحتی در کلاسهایی که ظرفیت داخل وجود دارد .
سیاستهای ابلاغ شده از سوی مقام معظم رهبری تاکید بر توان و ظرفیتهای داخلی و همچنین اولویت بندی مسائل کشور دارد . اما در این قرارداد متاسفانه نه اولویت بندی صورت گرفته و نه توجه به منابع و ظرفیت های داخلی!
گفته میشود نوع قرارداد با شرکتهای هواپیمایی فرانسوی و امریکایی "اجاره به شرط تملیک" است. نوع قرارداد اجاره به شرط تملیک چگونه است که کارشناسان صنعت حمل و نقل و اقتصاددانان برجسته این نوع قرارداد ها را برای کشور مناسب نمیدانند.
دولتیها ادعا میکنند دولت تعهدی به خارجیها نسپرده است. چه کسی است که امروز بپذیرد ایران ایر دولتی نیست . آیا سپردن تعهدات چند ده ساله برای کسانی که معلوم نیست چند روز دیگر در مسئولیت داشته باشند و اساسا در یک دوره کمتر از چهار سال دوبار استیضاح و چند بار مورد سوال واقع شدهاند جایز است و میتوان به آنها اعتماد کرد؟
نوع این قرارداد اجاره به شرط تملیک و به نوعی فاینانس است که بر این اساس ایران ایر در طول بهره برداری از این هواپیماها اقساط آن را به صورت ماهیانه به شرکت فاینانس کننده که یک شرکت خارجی است پرداخت خواهد کرد. یعنی ایران در ازای پرداخت اقساط تعهداتی به شرکت ایرباس میدهد که در صورت انجام این تعهدات و بعد از پایان آخرین قسط، هواپیما به نام شرکت ایرانی میشود.
استفاده از شرکتهای لیزینگ، اجاره به شرط تملیک و فاینانس بانکهای اروپایی و چینی از مهمترین روشهای تأمین مالی این قراردادها ذکر شده و همین امر نشان میدهد که فاینانس و تأمین مالی بین المللی تا اجرایی شدن فاصله زیادی دارد . یادمان نرود اگر ایران حتی قسط را نپردازد، هواپیما به مالکیت ایران درنخواهد آمد و این یک چالش بزرگ است.
اینجا بایستی میزان و حجم سرمایهگذاری را با درآمد حاصل از آن مورد توجه قرار داد. به وضوح مشخص است که این حجم هزینه و تعهد برای کشور با هیچ کدام از سیاستهای اقتصاد مقاومتی همخوانی ندارد.
بوئینگ و ایرباس اعلام کردند با سفارشاتی که ایرانیها برای خرید هواپیما به آنها دادهاند هر کدام از شرکتها حدود 100 هزار شغل ایجاد کردهاند. تحلیلتان چیست؟ آیا این اقدام یعنی ایجاد شغل برای خارجیها با اینکه جوانان بیکار داریم ضد اقتصاد مقاومتی نیست؟
اینکه این قراردادها به نفع شرکتهای خارجی است واشتغال زیادی را برای انها ایجاد میکند بحث وشکی نیست. لیکن واقعا سوال این است چرا هواپیما اولویت پیدا کرده و چرا این تعداد ؟؟ چرا این قدر تعهدات طولانی مدت ؟ چرا جزئیات قراردادها منتشر نمیشود ؟ چه کسانی دست اندرکار خرید هستند ؟ وهزاران چرای دیگر ... اینها باید پاسخ داده شود. تمام این سوالات و ابهاماتی که خدمت شما عرض کردم، تناقضات خرید هواپیما با سیاستهای اقتصاد مقاومتی است که باید به طور قطع مشخص شود.
همانطور که قبلا هم اشاره شد بنابر ادعاهای طرفهای خارجی این قرارداد برای آنها 100 هزار شغل ایجاد میکند و این در حالیست که ما در کشور خودمان با تعداد زیادی از جوانان بیکار مواجه هستیم و این نقض اقتصاد مقاومتی است.
قرار است 20 فروند هواپیمای ATR یا همان جتهای ملخ دار خریداری شود. در حالیکه مدیرعامل شرکت سما-شرکت صنایع هواپیمایی ایران- چندی پیش رسما اعلام کرد که قادر هستند چنین هواپیماهایی با قیمت بسیار ارزانتر از خارجیها بسازند. جالب اینکه الان آماده دارند. چرا به نظرتان دوستان وزارت راه و شهرسازی اصرار به خرید دارند؟ آیا این موضوع در حالیکه خودمان تولیدکننده هستیم ضد اقتصاد مقاومتی نیست؟ نکته بعد درباره اجباری بودن خرید چنین هواپیمایی است.
به جرات میگویم بسیاری از این تصمیمات تحت تاثیر تصمیمات خارجی گرفته میشود ، چرا که اعتقاد به کد خدای بینالمللی یک واقعیت مسلم این دولت است و وقتی اعتقادی به اصول و مبانی وارزشها نیست، جای ابهام نیست واین تصمیمات عموما با مدیریت مستقیم شخص وزیر با تفکرات خاص ایشان صورت میگیرد ، نه با کار کارشناسی . اساسا هیچ موقع شرکتهای خارجی منافع ما را ترجیح نداده وحتی حاضر نیستند شرکتهای ما اقدامات حداقلی را انجام دهند حتی تحت استاندارد آنها .
چندی پیش یک فروند هواپیمای ایرباس به آسمان تهران آمد. حاشیهها و عکسهایی که از آن مراسم منتشر شد از سوی منتقدان دولت به شدت مورد نقد قرار گرفت. خیلی از کارشناسان به دولت خرده گرفتند که خرید یک هواپیما این همه ذوق ندارد که برای افتتاح آن وزیر و برخی دیگر از افرادی که در جایگاه قانونگذاری کشور هستند شرکت کنند و از این اتفاق این همه ذوق زده شوند! آیا رفتار آن روز دولتیها را ضد اقتصاد مقاومتی نمیدانید؟ در دنیا چگونه است؟ ایا اگر در یک کشور دیگری یک فروند هواپیما وارد کشور شود این گونه رفتار میشود؟
این نوع رفتار سخیفانه و خارج از عرف آن روز، دفعه اول نبوده و دفعه آخر هم نخواهد بود . اینها اقدامات پوپولیستی و تبلیغاتی مورد نظر و خوشایند کدخداست. برگزاری جشن برای واردات هواپیما اقدامی نسنجیده بوده که با سیاستهای اقتصاد مقاومتی در تضاد میباشد. من توضیح دیگری نمیتوانم در این باره بدهم.