گروه اقتصادی «نسیم آنلاین»- سیدمحمد بذر افشان: صف آرایی پرشمار موافقان و مخالفان، برای اثبات پیروزی دیپلماسی ایران در نشست اخیر اوپک و یا اصرار برای شکست بیسرو صدای زنگنه در وین، قضاوت پیرامون این امر را به یک موضوع پیچیده و جالب این روزهای صنعت نفت کشور مبدل ساخته است.
به گزارش «نسیم آنلاین»، به دلیل حمایت پر فشار رسانههای حامی دولت از یکسو و نقد منتقدان دولت از سوی دیگر، هنوز هم قضاوت در خصوص این امر، سهل و آسان نیست، برای همین، رای دان به عملکرد وزیر نفت در دیپلماسی اخیر نفتی و یا رد عملکرد او، راهی جز تمرکز بر دستاوردهای مثبت و منفی نشست اخیر اوپک باقی نمیگذارد.
از نگاه گروه نخست، تصمیم اخیر اوپک یک فتح الفتوح برای ژنرال نفتی ایران به شمار میرود، به گونهای که چند روز پیش دهها تن از نمایندگان مجلس در نامهای از اقدامات اخیر زنگنه در اوپک تقدیر کردند!
اما مگر در اوپک چه رخداده که حامیان دولت چنین نظری دارند؟ آیا مجلسیها نمیدانند واقعا در اوپک چه گذشت؟
یکصد و هفتاد و یکمین نشست وزرای اوپک، با توافق اعضاء، کاهش تولید تا سقف 32 میلیون و 500 هزار بشکه ای نفت خام را در دستورکار خود قرار داده و این یعنی،تولید روزانه این سازمان نفتی، یک میلیون و 200 هزار بشکه در روز کاهش خواهد یافت. رقم تولید کنونی اعضای اوپک در محدوده 33 میلیون و 600 هزار بشکه در روز است.
بر این اساس کشورهای با نفوذی چون عربستان سعودی، عراق، امارات متحده عربی و ونزوئلا هر یک به ترتیب 486 هزار، 210، 139 و 95 هزار بشکه از حجم تولیدات خود خواهند کاست، آنهم از ابتدای سال جاری میلادی.
جدای از این امر، تقریبا برش بزرگی از 14 عضو این سازمان تن به کاهش تولید داده اند، منهای ایران که قرار شده برخلاف جهت سایرین، در مسیر افزایش تولید نفت خام حرکت کند.
استدلال این است که با رسیدن بهای نفت به عدد 50 دلار در هر بشکه بازار های جهانی و لحاظ افزایش 90 هزار بشکه ای نفت خام به صورت میانگین برای ایران، درآمد کشور نزدیک به 10 میلیارد دلار در سال آینده افزایش خواهد یافت.
موضوع دیگر، عقب نشینی عربستان سعودی و کشورهای عرب همراه او از ادامه تولید سرسام آور نفت و سرازیر ساختن آن به بازارهای جهانی بوده که به جرات می توان آن را یکی از دلایل افت بیشتر قیمت نفت در بازار های بین الملل برشمرد. به نظر می رسد سخن موافقان دولت دایر بر پیروزی ایران در نشست اخیر بر مدار درستی قرار گرفته است.
اما آیا این همه ماجرا است؟ پاسخ آن به طور قطع، خیر خواهد بود.
چرا که وزیر نفت خردادماه سالجاری به بلومبرگ گفته که تهران مستحق سهمیهای 14.5 درصدی از کل تولیدات اوپک است که این امر مبتنی بر سطح تولید تاریخی است.
از این رو، با توجه به در نظر گرفتن تولید روزانه اوپک در محدوده 32.5 میلیون بشکه نفت، سهمیهای 4.7 میلیون بشکهای نفت خام در روز به تهران خواهد رسید که بسیار بالاتر از تولید 3.9 میلیون بشکهای فعلی کشور است.
حال آنکه وزیر نفت بدون اشاره به سمهیه مذکور و افت 700 هزار بشکه ای سهم ایران در اوپک، اذعان داشته که ایران توانسته از فریز نفتی و کاهش تولید نفت خام بگریزد.
عربستان سعودی با تولید روزانه 10 میلیون و 58 هزار بشکه یعنی سه برابر تولید نفت خام ایران در نشست اخیر اکنون تن به کاهش 486 هزار بشکه ای نفت خام داده هر چند که هنوز هم سه میلیون بشکه نفت خام بیشتر از ایران تولید و به بازار عرضه می کند.
غیرقابل انکار است که ایران نخواهد توانست در سال آتی پیش رو تولید نفت خام خود را به رقم 4.7 میلیون بشکه در روز برساند.
جالب تر اینکه طبق جدول اوپک و با استناد به تولید فعلی کشور، ایران کاهش تولیدی به میزان 180 هزار بشکه ، یعنی 4.5 درصد کاهش را از ابتدای سال آتی میلادی پذیرفته است.
حال آنکه عربستان سعودی و عراق با توجه به تولید بیش از سهمیه نفتی، بیشتر کاهش تولید را به ایران تحمیل ساخته اند.
منتقدان دولت، معتقدند که نشست اخیر اوپک منهای برقراری نظام سهمیه بندی و بازگشت اوپک به موضع قبلی یعنی سیاست مدیریت عرضه، توفیق جدی برای ایران در بر نداشته چرا که وزیر نفت نتوانسته میزان تولید نفت خام کشور را به عدد پیش از تحریم ها، یعنی 4 میلیون بشکه در روز برساند.
سازمان اوپک، تولید روزانه سه میلیون و 707 هزار بشکه نفت خام را برای ایران از ابتدای سال جدید میلادی در نظر گرفته که با افزایش 90 هزار بشکه ای ایران باز هم رقم تولید نفت خام ایران به مراتب کمتر از رقم تولیدی کنونی است.
عقب نشینی عربستان از موضع قبلی خود و تن دادن به کاهش تولید یکی دیگر از دستاوردهایی است که تا اکنون به حساب دیپلماسی وزارت نفت نوشته شده ، اما واقعیت این است که نه تنها عربستان سعودی، بلکه تمامی اعضای حاضر در این سازمان نفتی از تصمیم اخیر اوپک خرسند بوده اند، چرا که عربستان سعودی از زمان کاهش 60 درصدی قیمت نفت با کسری 117 میلیارد دلاری درآمدهای نفتی خود مواجه شده است.
همین امر حجم ذخایر ارزی این کشور سعودی را از عدد 850 میلیارد دلار به 625 میلیارد دلار در سال جاری رسانده که این امر زنگ خطری برای این کشور بوده که گمان می رود در آستانه فروپاشی سیاسی است.
از این رو به هیچ عنوان نمیتوان موافقت عربستان و حامیان عرب او در اوپک را به حساب دیپلماسی قوی زنگنه گذارد.
فارغ از صدور رای بر درستی یا نادرستی زاویه دید هریک از دو طرف موافق و مخالف در داشتن دستاورد دیپلماسی زنگنه در نشست اخیر اوپک، اما با بررسی نتایج مورد اشاره میتوان جمع بندی کرد که وزیر نفت آنچنان که باید، نتوانسته دست بالاتر را در نشست اخیر از آن خود کند.
به بیان دیگر آیا تن دادن به پایین کشیدن فتیله تولید نفت کشور تا سطح 3 میلیون 707 هزار بشکه و در ادامه افزایش تولید تا سقف سه میلیون و 797 میلیون بشکه نفت در طول شش ماه سال آینده را می توان یک پیروزی برای وزیر نفت تلقی کرد؟