به گزارش «نود اقتصادی» نظر به انتشار مصاحبه ای با عنوان «برداشت قطری ها از پارس جنوبی 10 برابر ایران است» مورخ 18/4/1403 در پایگاه خبری 90 اقتصادی که حاوی مطالبی خلاف واقع است، توضیحاتی به منظور تنویر افکار مخاطبان آن رسانه به این شرح ارائه می شود:
- میدان مشترک گازی پارس جنوبی به مساحت 9700 کیلومتر مربع در آبهای خلیج فارس و میان ایران و قطر قرار دارد، موقعیت قرارگیری این میدان به گونه ای است که حدود یک سوم آن در آبهای ایران و دو سوم دیگر آن در آبهای قطر قرار دارد و بخشی نیز در قسمت خشکی این کشور واقع شده است. پس از کشف و اثبات ذخایر گازی آن، قطر حدودا 10 سال زودتر از ایران بهره برداری از این میدان را آغاز کرد و ایران به دلیل جنگ تحمیلی و عوارض آن با تاخیر کار توسعه و برداشت گاز را کلید زد. با این وجود در طول 22 سال از آغاز نخستین بهره برداری از این میدان (فاز 2 و 3) هم اکنون تولید روزانه ایران با توسعه 28 فاز استاندارد و نصب 39 سکوی بهره برداری بیشتر از طرف قطری بوده و میزان برداشت ناشی از تاخیر در آغاز برداشت از این میدان با وجود شرایط تحریمی رو به کاهش است.
- مقایسه سرمایه گذاری و درآمد گازی قطر و ایران از پارس جنوبی یادشده مبنای دقیقی ندارد چه آنکه تقریبا بخش اعظم گاز تولیدی قطر به دلیل جغرافیای محدود (مساحت تقریبی 11500 کیلومتر مربع)، شرایط اقلیمی گرمسیری و جمعیت کم (313 هزار نفر قطری و 2.3 میلیون نفر مهاجر) این کشور مصرف داخلی ندارد و سهم عمده گاز تولیدی این کشور به صادرات اختصاص می یابد و از این رو این کشور با درآمد سرانه 88 هزار دلاری چندین سال پی در پی بالاترین درآمد سرانه را در جهان دارد. در حالیکه ایران با وسعتی 147 برابر قطر و جمعیتی 33برابر این کشور تمام گاز تولیدی این میدان را خود مصرف کرده و سهم ناچیزی برای صادرات گاز این میدان دارد. بنابراین اطلاق مفاهیمی مانند اینکه قطر 10 برابر ایران از پارس جنوبی درآمد دارد و مقایسه های این چنینی از اساس نادرست است. علاوه بر اینکه اعداد ذکر شده از سوی مصاحبهشونده لااقل درباره میزان بهرهمندی ایران از این گاز به کلی غلط و خلاف واقع است.
- ایران با توجه به نیازهای خود، درآمدهای حاصل از این میدان را صرف توسعه زیرساختهای کلان در جغرافیای پهناور کشور می نماید که با توجه به وسعت آن شاید اگر قطر به لطف دلارهای گازی و جمعیت بسیار اندک خود در چند شاخه محدود توسعه یافته است، توسعه زیرساختهای گازرسانی و بهره مندی 98 درصدی جمعیت ایران از گاز طبیعی، توسعه صنایع انرژی بر، صنایع پتروشیمی، جاده ها و خطوط ریلی ایران، توسعه صنایع داخلی مبتنی بر تامین نیازهای صنعت گاز و اشتغال ناشی از آن و مزایای جمعیت جوان و پویای کشور نیز باید دیده و گفته شود.
- دولت سیزدهم در توسعه و نگهداشت تولید پارس جنوبی مصمم بوده و از شهریور 1400 تاکنون ضمن حفظ تولید حداکثری از فازهای قبلی این میدان، پالایشگاه فاز 14 پارس جنوبی را مورد بهره برداری قرار داده و شهریور سال گذشته نیز نخستین برداشت از فاز 11 پارس جنوبی را که مدت 20 سال بلاتکلیف بود آغاز نموده و به سرعت در حال تکمیل طرح توسعه این فاز است.
- توسعه در شرایط مطلوب و بهره مندی از حداکثر توان فنی و مالی خارجی و اصرار بر آن وقتی شرایط تحقق نداشته باشد سبب فرصت سوزی می شود کاری که متاسفانه در دولت قبل سبب معطل ماندن توسعه فاز 11 شده بود. ما نیز واقفیم که توسعه و بهره برداری حداکثری از میدانهای مشترک نیازمند چند صد میلیارد دلار سرمایه گذاری است اما واقعیت این است علیرغم تحریم و مشکلات ناشی از آن نباید توسعه و بهره برداری از پارس جنوبی معطل شود از همین رو وزارت نفت دولت سیزدهم با اتکا به توان داخلی و راه حلهای ابتکاری و ضربتی جلوی از دست رفتن منافع ایرانیان در پارس جنوبی را گرفته است و البته بدیهی است که از هرگونه گشایش و کمک به بهبود شرایط جهت توسعه بهره برداری از این میدان استقبال می کند اما هرگز دست بسته به انتظار نخواهد نشست.
- وزارت نفت برای پیشبرد پروژه های خود از تمام توان فنی، مهندسی و اجرایی کشور و متناسب با طرحها و استعداد شرکتها از مشارکت و همکاری بخش خصوصی، هلدینگها و نهادهای مختلف بهره میگیرد و همکاری با یک مجموعه یا نهاد نافی همکاری و مشارکت شرکتهای بخش خصوصی نیست. وزارت نفت با تهیه فهرست بلند چندین هزار شرکت اعم از دولتی و خصوصی و دانش بنیان، نسبت به تامین کالا و خدمات مورد نیاز خود اقدام می کند که حجم این همکاری در دولت سیزدهم نسبت به دولت قبل افزایش چشمگیری یافته است.