به گزارش «نود اقتصادی» سیدحسین هژبری، پژوهشگر اقتصاد بخش عمومی در یادداشتی نوشت: بررسی بخش اول لایحه بودجه ۱۴۰۳ در مجلس شورای اسلامی به پایان رسید. با وجود تلاش دولت در تدوین بودجه تراز، مجلس شورای اسلامی در ۲۰ مصوبه خود بیش از ۴۰۰ هزار میلیارد تومان بار مالی بر دوش دولت گذاشته است. مصوبات نمایندگان شاکله لایحه دولت را تغییر داده است. لذا با توجه به این گزاره، ذکر چند نکته حائز اهمیت است:
1. تاریخ بودجهریزی عمومی، همواره عرصه جدال بین دو رویکرد سیاسی و رویکرد برنامهای بودهاست و این دو رویکرد در انتخاب شیوههای بودجهریزی منعکس میشود.
2. دامنه انتخابهای بودجهای در هرسال محدود است؛ لذا در هرسال راجع به بخش کوچکی از منابع و مصارف میتوان تصمیمات جدید اتخاذ کرد. بیش از 80درصد هزینهها، تعهداتی است که دولت طبق قانون موظف به پرداخت آنهاست؛ مثلِ (حقوق و دستمزدها، هزینههای مصرفی، برنامههای حمایتی و یارانهها،
بخش آموزش، بهداشت و درمان، دفاع و...)؛ به همین جهت اقداماتی در راستای اصلاح ساختار بودجه برای رسیدن به انضباط مالی، یک شبه و ناگهانی رخ نمیدهد
و نیاز به استمرار و تغییرات تدریجی دارد. نیاز است تا به مرور زمان، ماهیت ِبودجه را از وابستگی به درآمدهای نفتی به سمت اتکا بر درآمدهای پایدار، تغییر داد و
همچنین در بخش هزینهها و مصارف، با اولویت دادن به اصول فنی و برنامهای به جای سهمخواهی و دیدگاههای صرفاً سیاسی، به امر تخصیص منابع پرداخت.
3. واقعی دیدن درآمدها و هزینهها اهمیت بسیار بالایی دارد. برآوردی که از سمت منابع میشود باید با دقت صورت گیرد و درآمدها کاملاً واقعی، شفاف و منطقی باشد. از طرفی آنچه در بودجه قطعیت دارد، هزینههایی است که در سند بودجه فهرست شده و متناظر با ردیفهای مختص خود
پیشبینی شده که منابع مالی مربوط، تأمینشود. وقتی بودجهای برای دستگاهی در نظر گرفتهشود، بر اساس آن، بودجههای درونسازمانی در آن
نهاد تهیه و تنظیم شده و بر اساس آن برنامهریزی صورت میگیرد؛ لذا در صورت بر هم خوردن نظم و انضباط مالی در لایحه بودجه، صدر تا ذیل
نظام اداری کشور تحت تأثیر قرار میگیرد.
اکنون باتوجه به احوالات امروز لایحه بودجه لازم به ذکر است که اگر مجلس بنا دارد هر مصوبهای را جایگزین پیشنهادهای دولتکند، در خصوص تامین منابع آن پیشنهاد ایجابی بدهد؛ یا برای وضعیت جدید منابع پایدار توجیهپذیر معرفی کند و یا اینکه صراحتاً مردم و دولت را قربانی استقراض
و عواقب آن کند.
4. حتی در خصوص منابع پیشبینی شده فعلی(بخش درآمدهای پایدار مالیاتی)، با وجود اینکه برکسی پوشیده نیست که نظام مالیاتستان ما در حال
رسیدن به یک بلوغ نوآورانه میباشد، اما نمایندگان شاید آن طور که انتظار میرفت، حمایتهای لازم و همه جانبهای نداشتند و در این جنگ رسانهای بیشتر فشار روی دوش دولت بود؛ به تعبیری، برخوردی که نمایندگان در خصوص سهم مالیات در بودجه داشتند، مصداق عینیِ ضرب المثلِ با دست پس زدن و با پا پیش کشیدن هست. از طرفی مدام پیشنویس طرحهای مالیاتی را برگشت میزدند و تبصره برایش قائل میشدند به نحوی که قانون در عمل خاصیت خودش را از دست میداد و از طرفی هزینههای بودجه را افزایش میدهند. خب با کدام منبع مالی این 500همت تامین شود؟
5. از جمله هزینههایی که ظاهراً توجیه پذیر و متعارف نیست، افزایش سهم بعضی دستگاهها هست که تحت عناوین مختلفی مثل حق فوقالعاده و...
مدنظر قرار گرفتهاست. انتظار میرود که رؤسای قوای مجریه و مقننه نسبت به چانهزنیهای دستگاهها حساسیت به خرجدهند.
6. بر اساس مستندات مرکز آمار ایران، تحقق درآمدهای مالیاتی بر اساس پیشبینی قانون بودجه امسال بیش از 95درصد بودهاست. همینطور تحقق منابع 10ماهه اول امسال نسبت به سال گذشته، 40درصد رشد داشتهاست که با وجود این دستاورد باز هم برای هزینهها کفایت نمیکند. اتکای به درآمدهای حاصل از فروش نفت، در بودجه 1402 کاهش محسوسی داشته و از طرفی دیگر تراز عملیاتی از450- همت در قانون بودجه سال جاری به حدود 300- همت در لایحه 1403 کاهش پیدا کرده است؛ یعنی توانستیم تراز عملیاتی را تقریباً یک سوم کاهش دهیم.
حال اگر این برنامهریزی و هدفگذاری با افزودهشدن بار مالی سنگین از سمت مجلس شورای اسلامی تحت تاثیر قرارگیرد، عملا نسبت به راهبرد کلان در امر اصلاح ساختار بودجه بیتوجهی صورت گرفته است.
7. ناترازی در بودجه به صورت دومینووار، ناترازی در بخشهای دیگر را در پی خواهد داشت. از طرفی شتاب موتور سیکلهای تورمی را تشدید میکند و مقدمهای بر ناکامیهای اقتصادی سالهای آتی میشود. این که آثار کسری بودجه و ناترازی بودجه چیست بر همگان عیان بوده و اظهر من الشمس است. لذا از نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی انتظار میرود که همچون دولت، نسبت به عواقب لایحه بودجه احساس وظیفه کنند، خود را مسؤل بدانند و پاسخگو باشند. تک تک نمایندگان مجلس در توفیقات و ضعفهای ناشی از بودجه احساس تکلیفکنند.