«نود اقتصادی»-بعد از توقف ناامیدکننده مذاکرات وین در اسفند سالگذشته اکنون روند مذاکرات به مرحلهای رسیده که امیدها برای رسیدن به توافق نهایی تا حد زیادی افزایش یافته است اما همچنان ایران و آمریکا بهعنوان طرفهای اصلی درحال کم و زیاد کردن متن نهایی هستند. در این بین اروپا هربار که یکی از طرفها پیشنهادهای خود را ارائه میدهد تصویری ایدهآل از توافق ارائه میدهد. بعد از آماده شدن متن پیشنهادی، اتحادیه اروپا آن را متن نهایی و ایران را ملزم به دادن پاسخ آری یا خیر میدانست. ارائه پیشنهادهای جدید از جانب ایران و ادامه روند مذاکرات نشان داد این الزام اروپا صرفا کارکرد اعمال فشار برای رسیدن به توافق را داشته است. اتحادیه اروپا حال همین رویکرد را در قبال آمریکا در پیش گرفته است. درحالیکه آمریکا همچنان درحال ارزیابی پیشنهادهای ایران است، جوزپ بورل پاسخهای ایران را بسیار منطقی توصیف کرده و ضمن اعلام خبر مخابره آن به ایالاتمتحده گفته است: «ما منتظر پاسخ آن هستیم و امیدواریم که این پاسخ به ما اجازه دهد مذاکرات را کامل کنیم.» چنین اظهاراتی را از جانب طرف اروپایی میتوان به تلاش برای جوش دادن یک توافق در کوتاهترین زمان ممکن تعبیر کرد؛ تلاشی که تا حد زیادی ناشی از فشار اروپا برای تامین انرژی است تا بتواند زمستان سرد این قاره را پشتسر بگذارد. چنین فضایی این امکان را بهوجود آورده است که ایران بتواند دربرابر مطالبات زیادهخواهانه طرف غربی مقاومت بیشتری از خود نشان دهد و امتیازات بهتری را برای قویتر کردن توافق برجام اتخاذ کند. در گفتوگویی که با میثم مهرپور، کارشناس مسائل اقتصادی داشتهایم با درنظر گرفتن تشدید بحران اقتصادی و همچنین بحران انرژی در اروپا به بررسی سناریوهای احتمالی در مورد آینده مذاکرات پرداختهایم. مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
درحالیکه طرف آمریکایی هنوز به پیشنهادهای ایران پاسخ قطعی نداده است، جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا مجددا موضع قبلی خود را تکرار و پیشنهادهای ایران را خوب توصیف کرده و گفته منتظر پاسخ آمریکاست. آیا میتوانیم بگوییم اروپا به خاطر بحران انرژی دنبال این است که سریعتر توافق را جوش بدهد، به همین دلیل طرفین را بعد از هر پیشنهاد تحت فشار پاسخگویی قرار میدهد؟
این بعید نیست. بالاخره شرایط اقتصاد دنیا بهخصوص اروپا شرایط ویژهای است. اروپا امروز با یک تورم تاریخی مواجه است؛ تورمی که از دهه 70 میلادی تا امروز سابقه نداشته است. در برخی کشورهای اروپایی حتی رکورد تورم نیمقرن اخیر نیز شکسته است. از طرفی وضعیت امنیت انرژی در کشورهای اروپایی متاثر از جنگ بین اوکراین و روسیه وضعیت مناسبی نیست. شهردار لندن همین چند روز پیش گفته بود که ما در زمستان امسال یا باید خانههای خودمان را گرم کنیم یا اصطلاحا شکم خودمان را سیر کنیم. این نشاندهنده ایجاد یک شرایط ریاضت اقتصادی شدید در اقتصاد اروپاست. تشدید بحران انرژی میتواند تبعات این ریاضت را بیشتر کند، لذا کشورهای اروپایی بهطورکلی آمادگی ورود به یک تقابل جدی را ندارند و دوست دارند اتفاقا تقابلهایی را که وجود دارد و هزینهها و موانعی را که برایشان وجود دارد از سر راه خود بردارند، لذا طبیعی است بهدلیل منافعی که میتوانند درمورد انرژی و سایر حوزههای اقتصادی از برجام داشته باشند از این موضوع استقبال کنند و این استقبال بیشتر از آمریکا باشد. در شرایط فعلی به نظر آنچه ضرورت دارد، دریافت تضمینهای اساسی از سوی طرف ایرانی است، چون حتی اگر این توافق بخواهد امضا شود و یکی از دلایل این امضا اصرار اروپا به آمریکا باشد، بههرحال آنچه تاریخ میگوید این است که آمریکا کشور قابلاعتمادی نیست و هر آن احتمال دارد اتفاقی که در خروج آمریکا از برجام رخ داد، تکرار شود. مجموعه رفتارهایی که آمریکا داشته طی این چندین دهه نشان میدهد کشور قابلاعتمادی نیست.
علیرغم اینکه اروپا از پیشنهادهای ایران راضی بود این پاسخگویی از جانب طرف آمریکایی تا حد زیادی طول کشیده است. بهنظر شما از این انفعال میتوانیم این برداشت را داشته باشیم که ایران پاسخ هوشمندانهای به پیشنهادهای اروپا داده است؟
روند برخورد و رفتار ایران تا امروز رفتار هوشمندانهای بوده است؛ چراکه ما عجله غیرمنطقی برای به نتیجه رسیدن مذاکرات را در رفتار طرف ایرانی نمیبینیم. موضوع دیگر در مورد رفتار ایران در مذاکرات این است که امروز مهرههای بازی ایران شرایط بهتری نسبت به گذشته دارد. البته شاید اگر بعد از توافق برجام ایران میرفت بهسمت توافق با کشورهای شرقی مثل روسیه و چین و اقتصادهای دنیا غیر از غرب ابزارهای بازی خودش را بیشتر میکرد و شاید آمریکا این جرات را پیدا نمیکرد که از برجام خارج شود. الان این اتفاق افتاده است. ایران یک توافق با چین داشته و تصمیمات جدیدی برای گسترش تبادلات و مراودات خودش با روسیه دارد و اگر برجام هم انجام شود بهمعنی افزایش ابزارهای ایران است و میدان بازی ایران در اقتصاد بزرگتر و وسیعتر میشود. این یک نکته مثبت است که اگر ایران از آن بهره ببرد خودش یک تضمین محسوب میشود. آن متن اولیهای که منتشر شد نکات خوبی را شامل میشد. مثل اینکه در صورت خروج آمریکا شرکتهایی که قرار است با ایران فعالیت کنند بعد از بر هم خوردن توافق چند سال شامل جریمه نمیشوند.
سناریوهای احتمالی درمورد آینده مذاکرات را چگونه ارزیابی میکنید. در صورت رخ دادن هریک از این سناریوها مثلا شکست مذاکرات ایران باید چه کنشی را اتخاذ کرده و گام بعدی خود را چگونه بردارد؟
بههرحال در این توافق باید سناریوهای مختلف داشته باشیم. از خوشبینانهترین سناریو تا بدبینانهترین را باید ببینیم. هر تعهدی هم از طرف غربی گرفته شود باید فرض را بر این بگذاریم که آمریکا مجددا از برجام خارج خواهد شد و با در نظر گرفتن بدترین حالتها باید سناریوی مشخصی داشته باشیم، چون آمریکا چهارچوب مشخصی ندارد و آن حیثیت بینالمللی خیلی برایش مهم نیست. من فکر میکنم خروج یکجانبه آمریکا از مذاکرات محتمل نیست و اتفاق نمیافتد اما شاید بدعهدی آمریکا به بعد از توافق مربوط شود، نه قبل از انجام توافق. طرف ایرانی هم کاری که میکند این است که بهدنبال منفعت بیشتر از مذاکرات باشد. کاری که طرف ایرانی برای افزایش منافع اقتصادی خود میکند، این است که اصلاحات ساختاری اقتصاد را همزمان با انجام توافق شروع کند. توافق برجام امروز نقش یک مسکن را برای اقتصاد ایران دارد و نقش درمان ندارد. اینکه توقع داشته باشیم بعد از برجام اقتصاد ایران بهبود یافته و رشد قابلتوجهی داشته باشد، درست نیست. بهترین تصور برای برجام این است که به مسکنی برای اقتصاد ایران تبدیل شود. ممکن است یکسری از دردهای اقتصاد بهصورت موقت التیام یابد، لذا حتما باید بعد از توافق اصلاحات ساختاری در اقتصاد ایران آغاز شود و برجام میتواند درد این بیماری را کاهش دهد همچون مسکنی که بیماری را درمان نمیکند و صرفا درد را کاهش داده یا زمینه را برای آغاز روند درمان فراهم میکند، بنابراین بزرگترین منفعت ما از برجام زمانی تحقق مییابد که همزمان با آن اصلاحات ساختاری را نیز در دستورکار قرار دهیم.