«نود اقتصادی»-امیر آشتیانی عراقی، کارشناس بازار سرمایه: در روزهای اخیر مسائلی که تا پیش از این خیلی به چشم نمی آمد، مهم شده است؛ اولین نیازهای زندگی که به دلیل همیشه در دسترس بودن توجهی به آن نداشتیم؛ «برق و آب» اما حالا بیش از گذشته به اهمیت آن پی میبریم، درست وقتی کلید را میزنیم و چراغی روشن نمیشود. بررسی دلایل بروز هر مشکلی هم بهریشه اقتصادی آن بر میگردد؛ قطعی برق به دلیل کاهش سرمایه گذاری در تولید و چراییاش نبود صرفه اقتصادی در تولید و سرمایه گذاری!
این شرایط دو نتیجه در پی دارد یا باید خود دولت با صرف هزینه زیاد به سرمایه گذاری اقدام کند که مغایر اصل 44 و اراده نظام درباره خصوصیسازی است و یا اینکه دچار بحران برق شویم و با کنترل مصرف و زورگویی به بخش صنعت، فارغ از زیانهای اقتصادی، برق صنعتی را وارد مدار مصرف خانگی کنیم چرا که زیان تولید پنهان است و برای عامه جامعه غیر قابل درک. درک زیان تولید البته آنجا قابل لمس میشود که بسیاری از صنایع که برق مصرف میکنند با کاهش تولید دچار کاهش سودآوری شده و این خود گام بزرگی برای تعدیل نیروی انسانی و افزایش بیکاری در جامعه می شود اما از آنجایی که دولتمردان عادت کردهاند به جای دلیل اتفاق، به نتایج آن نگاه کنند این اشتباه را بارها و بارها و بارها تکرار میکنند و هر بار با همین روش بخشی از صنعت و اقتصاد را ویران.
دولتها بهجای عذرخواهی طلبکارانه رفتار میکنند و بهجای جبران خسارت صنایع را تهدید.
نگاهی کلانتر به مسائل شبیه این اتفاق در بسیاری از محصولات دیده میشود و راهکار معمول دولتها استراتژی قیمتگذاری، سهمیه بندی و یا واردات محصول نهایی است، فارغ از اینکه این تصمیم تیشه ای است به ریشه تولید و اشتغال.
در این میان البته هرازگاهی هم یک یا چند سلطان پیدا میکنند و به بهانه مبارزه با رانت و فساد سلطانکُشی راه میاندازند؛ سلطانهایی گاه خیالی که حتی کشتنشان هم تسکینی مقطعی بر درد بی درمان این روزهای مردم نیست و حتی گاه به برهم زدن چرخه بازار تبدیل میشود، درست وقتی ترس از سلطان شدن، سرمایه گذاران را از بازار آن فراری می دهد. با این حال باز هم این قصه تکرار میشود و تکرار؛ یک روز مرغ نایاب است و فردا همه به دنبال تخم مرغ و روز بعد داستان گرانی و نایابی روغن است و این داستان ادامه دارد.
به نظر میرسد دولتها باید یکبار برای همیشه به جای تجویز مسکن، تشخیص درست بدهند و تصمیم صحیح بگیرند، یعنی خود را از قید و بند قیمتگذاری محصولات آزاد و هزینه یک جراحی اقتصادی را یک بار برای همیشه پرداخت کنند و خود را از دام رفتارهای عوام پسندانه رها کنند تا دیگر مجبور نباشند گرهای بر گره زده و آنچه با دست باز میشده را به دندان بسپارند.