به گزارش «نود اقتصادی»، محسن رنانی، اقتصاددان و عضو هیات علمی دانشگاه علامه و یکی از حامیان روحانی در سالهای ۹۲ و ۹۶ اظهار داشت: در همان سال ۹۲ پس از پیروزی آقای روحانی و پیش از تحلیف، باز هم پوشیده، نامهای ۲۵ صفحهای به ایشان نوشتم که در آن برای موفقیت دولت نکاتی را پیشنهاد کردم. آن نامه را چهار سال بعد (در خرداد ۹۶) خودم منتشر کردم. تا پایان دوره اول آقای روحانی هم سالی یک نامه تحلیلی مفصل برای آقای روحانی میفرستادم؛ اما هیچگاه هیچ بازخوردی از طرف ایشان یا دفتر ایشان ندیدم.
وی بیان کرد: حتی نمیدانم نامهها به دستشان رسیده است یا نه. به جز سالهای ۹۲ و ۹۳ که دفتر آقای جهانگیری در چند نوبت مرا به برخی از نشستهای کارشناسی دعوت کرد، دیگر هیچگاه در این دولت، در هیچ سطحی، از من مشورت گرفته نشد. از ۹۴ تاکنون نیز فقط سه بار، خودم از دفتر آقای جهانگیری درخواست وقت کردم برای دیدار معاون اول. یکی قبل از جهش ارزی ۹۷، یکی قبل از اعتراضات بنزین در ۹۸ و یکی هم قبل از سقوط بورس در سال ۹۹. در هر سه مورد، چند ماه قبل، بحران را پیشبینی کردم و هشدار دادم و و راهکارهایی دادم که متأسفانه به هیچکدام توجه نشد.
رنانی افزود: در انتخابات سال ۹۶ اما کاملا کناره گرفتم و علیرغم اصرار دوستان، هیچ مطلبی در مورد انتخابات ننوشتم و از آقای روحانی هیچ حمایتی نکردم (البته متأسفانه کسانی که اطلاعیه حمایت اقتصاددانان از آقای روحانی را تهیه کرده بودند بدون هماهنگی با من، نام مرا هم در فهرست حامیان زده بودند که آن زمان اخلاقی ندیدم که تکذیب کنم). بخشی از دلایل عدم فعالیتم در انتخابات ۹۶ را خرداد همان سال در رسانه ها گفتهام.
این اقتصاددان گفت:در انتخابات ۹۶، علیرغم اصرار همسرم، من حتی رأی هم ندادم و به هیچکس هم توصیه نکردم به چهکسی رأی بدهد. چون واقعا نمیدانستم کدام کاندیدا برای مصالح ملی بهتر است. در دوره اول، آقای روحانی اصولا براساس وعدههایش و انتظارات جامعه از او، عمل نکرد. یک مورد هم که واقعا عمل کرد، یعنی عادیسازی روابط با جهان خارج که به برجام انجامید، عملا مخالفانش اجازه نداند به ثمر بنشیند و آثارش در اقتصاد و زندگی مردم ظاهر شود. بنابراین چرا باید ایشان را دوباره انتخاب میکردیم؟ بااینحال مردم دوباره از جنس دهنکجی، به ایشان رأی دادند.
محسن رنانی بیان کرد: باوجود همه آن تلاشهای من در دوره اول، اما خبر دارم که یکی از اقتصاددانان منفور در نزد آقای روحانی هستم. همین وضعیت را هم در زمان آقای احمدینژاد، بهسبب انتقادهای گسترده از طرح هدفمندسازی یارانهها، داشتم. در هر دو مورد هم منفوربودن خودم نزد رئیسجمهور را از یکی از مقامات برجسته دولتی شنیدهام. باوجوداین، به خودم اجازه نمیدهم نکتهای که به مصلحت آقای روحانی و در راستای منافع ملی و انجام وظیفه روشنفکری خودم میدانم را به ایشان گوشزد نکنم. اگر میدانستم فرصت دیدار حضوری حاصل میشود یا میدانستم نامهام خیلی فوری به دست ایشان میرسد، حتما از آن طریق اقدام میکردم.
منبع: روزنامه شرق