«نود اقتصادی»- ماموریت عبدالناصر همتی با گذشت دو سال از حضور او در صنعت بیمه به پایان رسید، با این تفاوت که به جای حرکت از خیابان ماندلا به سمت میرداماد برای نشستن بر صندلی هم استانی خویش در بانک مرکزی، اینک به عنوان سفیر ایران، راهی سرزمین چشم بادامیهای چینی شده است.
افرادی که با روحیات عبدالناصر همتی آشنایی دارند، نیک میدانند که فرماندهی بر نظام بانکی از ساختمان فیروزهای میرداماد، یکی از بزرگترین آرزوهایی بوده که در این سالها او در سر پخت، اما این بار هم برای تصاحب این صندلی بخت یار او نشده است. حتی در شرایطی که گفته میشود برای جابجایی ولی الله سیف با هدف ترمیم تیم اقتصادی کابینه، گزینه چندان مناسبی هم یافت نشده است.
شکی باقی نمانده که رفتن به سفارت چین و نسپردن سکان بانک مرکزی به دست "همتی"، جدای از عوامل سیاسی، برخاسته از عملکرد نه چندان خوب او در بنگاههای اقتصادی تحت سرپرستی او در پنج سال اخیر به ویژه درصنعت بیمه بوده است.
منتقدان حضور دوباره "همتی" در صنعت بیمه، دو سال قبل، این نکته را یادآور شدند که داشتن سابقه چندین ساله او در ریاست کلی قبلی بیمه مرکزی، الزامی محکم برای موفقیت مجدد او در این صنعت به شمار نمیرود.
گذر زمان هم تا حدود زیادی این مدعا را به اثبات رساند چرا که رئیس کل سیاست ورز، مدتهاست که به مردی مصلحت اندیش و اهل تعامل تبدیل شده، حال آنکه حل آشفتگیها و رفع پیچیدگیهای صنعت بیمه در گروی حضور مردی بود با روحیات جنگندگی سرسختانه و مدارای توامان برای حفظ و بقای شرکتها.
روحیهای که در رئیس کل بیمه مرکزی دو سال گذشته کمتر دیده شد و در عمل بیمه مرکزی به نهاد ناظری صرفا همراه تبدیل شد.
"عبدالناصر همتی" در جریان حضور خود در ریاست کل بیمه مرکزی، سیاست بیمه مرکزی را افزایش توانگری مالی شرکتهای بیمهای و نظارت همراه با حمایت دانسته و درباره مشکلات توانگری مالی شرکت های بیمه ای، اصرار داشت که تا پایان سال 96 حداقل سرمایه لازم شرکتهای بیمه ای باید تامین شود زیرا که بیمه مرکزی اختیار لازم را برای برخورد داشته و تاکید کرد که شرکت های بیمه ای که سرمایه آنها به حد کافی نرسد چاره ای جز افزایش سرمایه،کاهش تعهدات و یا اخذ پوشش اتکایی ندارند.
اما رفتار توام با تساهل بیمه مرکزی در مقابل شرکت های بی توجه به موارد خواسته شده نهاد ناظر، درعمل نشان داد که دراین مسیر، صرفا تعامل گرا است تا اهل برخوردی قاطع!
صنعت بیمه یکی از اضلاع سه گانه بازار سرمایه به شمار می رود که درحال حاضر،ضریب نفوذ بیمه درآن حدود 2.2 درصد بوده و باید در برنامه ششم توسعه این رقم به عدد 6 درصد برسد.
مضاف بر این ،از۸۰ میلیون جمعیت کشور،تنها ۱۴ میلیون و ۲۰۰ هزار نفر یعنی ۱۸ درصد جمعیت بیمه عمر داشته و تعداد بیمه شدههای تکمیلی درمان کشور هم از مرز ۱۶ درصد فراترنرفته.
این آمار به خودی خود نشان می دهدکه صنعت بیمه کشور با قدمت بلند بالای خودتا چه میزان در کشور مغفول مانده و با شرایط فعلی هم، دورنمای چندان روشنی برای آن متصور نیست.
مشکلات عمده صنعت
واقعیت این است که با گذشت چند دهه از عمر صنعت بیمه در ایران،این صنعت، همچنان با مشکلات جدی دست و پنجه نرم می کند.
استمرار در جریان اداره دولتی شرکت های بیمه خصوصی، انحصار بیمه گری اتکایی نزد بیمه مرکزی و سبقت نهاد ناظر برای کسب منافع مادی در قیاس با شرکتهای بیمهای، وضع عوارض متعدد بر عملکرد صنعت بیمه، ناکامی در اجرای افزایش سرمایه و توانگری مالی شرکتهای بیمه ای،تساهل نهاد ناظر در الزام شرکت های بیمه ای برای گرفتن ذخایر کافی و کاهلی در به روز رسانی و حتی رعایت کامل آیین نامه 90 از جمله معضلاتی بوده که رمق صنعت بیمه را تا حدودی از آن گرفته.
بر این موارد باید، ممانعت از ورود نیروهای جوان و خلاق به صنعت بیمه از سوی تعدادی از مدیران سالخورده و فاقد قوای جسمی کافی را هم افزود که صنعت بیمه را با پدیده پیر مدیریتی شدیدی،مواجه ساخت.
مدیرانی سالخورده که حضور آنها در مناصب مدیریت اجرایی لطمات جبران ناپذیری را به صنعت بیمه وارد کرده و با چسبندگی بالای خود، نشان داده اند که هیچ علاقه ای برای وضع حمل قدرت اجرایی به نیروهای جوان، با انگیزه و نوآور موجود درصنعت بیمه ندارند.
فراموش نشود که تعدادی از این مدیران بازنشسته در زمره حامیان رئیس کل بیمه مرکزی به شمار می روند که ازاین دست مدیران می توان در شرکت هایی چون بیمه های اتکایی ایرانیان و امین، پاسارگاد، میهن،تعاون، دانا،تجارت نو، کارآفرین و حتی آرمان هم پیدا کرد.
"محمدرضا پور ابراهیمی"رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی گفته که بسیاری از مدیران حال حاضر صنعت بیمه باید دو دهه قبل بازنشست می شده اند و صنعت بیمه با ذهن مدیران 50 سال قبل درحال اداره شدن بوده که نتیجه ای جز تمرکز بر فروش بیمه نامه های قدیمی و ناتوانی در خلق ابزارهای جدید بیمه ای نداشته است.!
او،درعین حال هشدار داده که وضعیت حاکم بر صورت های مالی شرکت های بیمه ای بسیار نگران کننده بوده و پرسیده که ادامه فعالیت برخی از شرکت های بیمه ای با چنین وضعیت نگران کننده ای با چه هدفی صورت می پذیرد و جمع بندی کرده که به دلیل ضعف نظارت بیمه مرکزی، شرایط نامطلوبی بر صنعت بیمه حاکم بوده، بنابراین صنعت بیمه باید به سرعت پوست اندازی کند.
این تاکید او،تا حدودی نشان دهنده آینده ناروشن صنعت بیمه و شکاف عمیق میان صنعت بیمه با برنامه های توسعه ای آن دارد.
بر این اساس،می توان باور کرد که ریشه بخشی از مشکلات کنونی صنعت بیمه، مربوط به مدیران سالخورده و کم توان و بخشی هم با ضعف نظارت بیمه مرکزی در پیوند بوده که این امر پیامدهای منفی خود را در سال های نه چندان دور نشان خواهد داد.
"حبیب میرزایی"،معاون نظارت بیمه مرکزی در گفتگوی خود با نود اقتصادی مدعی شده که بیمه مرکزی به عنوان نهاد ناظر، تمامی منافذ دور زدن آیین نامه ها را بسته و درباره روند ضعیف اجرا شدن آیین نامه 90 در شرکت های بیمه ای هم گفته که نمی توان گفت که این آیین نامه ضعف دارد!
آیا براستی بیمه مرکزی نمی تواند با به روز رسانی آیین نامه ها، دستکم جلوی بخش مهمی از مشکلات فراروی صنعت بیمه را بگیرد؟
پاسخ به طور قطع، آری است به شرط آنکه با آمدن رئیس کل جدید، درگام نخست،معاونت های ضعیف بیمه مرکزی عزل شده و این معاونت ها به دست افرادی سپرده شود که توامان دارای تجربه فعالیت در شرکت های بیمه ای و نهاد نظارتی باشند.
در اینصورت می توان امیدوار بودکه رفتار بیمه مرکزی با شرکت های بیمه ای برمدار تخصص خواهد چرخید.
برکنار از آن، تمرکز بر به روز رسانی آیین نامه های بیمهای از جمله آیین نامه توانگری و آیین نامه نود و تعیین سقف سنی برای فعالیت مدیران عامل بازنشسته در شرکت های بیمه ای بوده تا در اینصورت، شرکت ها با بهره گیری از مدیرانی جوان و خلق ابزارهای نوین،بستر مناسبتری را برای توسعه این صنعت مهیا کرده و در کنار آن، زمینه بروز تخلف تا حد امکان در آن کاهش یابد.
در شرایط فعلی، صنعت بیمه به دلیل مشکلات از پیش گفته، حال و روز چندان خوشی نداشته و صنعتی که با هدف پوشش ریسک در جامعه شکل گرفته، اکنون خود دچار ریسک شده، بنابراین نهاد ناظر و صنعت بیمه برای برون رفت از این چالش بزرگ، چارهای جز انداختن طرحی نو در شیوه نظارت و اجرا ندارد.
رئیس کل پیشین بیمه مرکزی، اکنون راهی چین شده تا خلعت سفارت را برتن کند هر چند که میراث جالبی برای جانشین بعدی خود برجای نگذاشته با اینهمه، ذکر این موارد،چیزی از قابلیتهای مهم "عبدالناصر همتی" کم نمیکند چرا که به نظر میرسد او مشق سیاست را به مراتب بهتر از مشق مدیریت اقتصادی آموخته است.
شاید حضور او در سفارت چین بسترساز تحولات بیشتری در روابط اقتصادی دو کشور ایران و چین شود،فراموش نکنیم که حضور او در بیمه مرکزی برای صنعت بیمه دستاورد چندانی نداشت!