گروه اقتصادی خبرگزاری نسیم: جنگ سرد نفت‌کش‌ها در سازمان اوپک به نقطه جوش خود رسیده، در این سوی میدان عربستان، کویت و امارات متحده عربی و در سوی دیگر ایران و همقطاران خشمگین از افت بیش از پیش بهای طلای سیاه و شهوت سیری ناپذیر آل سعود در اشباع بازار نفت.

عربستان سعودی با اتخاذ مشی سکوت نزدیک به دو سال است که نبض 70 درصد نفت بازار آسیا و 30 درصد نفت ایالات متحده را در دست گرفته، آنهم، درست در هنگامه انزوای ایران به دلیل تنگ‌تر شدن حلقه‌ تحریم های بین المللی و در عین حال ضعف دیپلماسی وزیر نفت ایران.

بهای نفت خام ایران از 18 ماه قبل بدین سو از 120  دلار به محدوده 30 دلار سقوط کرده که برآورد می‌شود درآمدهای نفتی ایران از این محل دستکم 17 میلیارد دلار کاهش یافته باشد.

بدتر اینکه در دو سوی منازعه یکی ساز اقتصاد خود را با ذخیره ارزی 500 میلیارد دلاری کوک کرده و دیگری هم لحظه‌ها را برای رفع تحریم‌ها و صدور فرمان شلیک 500 هزار بشکه نفت خام ولو با قیمتی به مراتب پایین تر را شمارش می کند.

سقف تعیین شده کنونی برای تولید اعضای اوپک  30 میلیون بشکه در روزبوده، اما واقعیت این است که عربستان، امارات،کویت و حتی عراق افزایش تولید خود را در سکوت خبری دنبال کرده و با عبور از مرز وفاداری به سهمیه تولید،سقف تولید کنونی از  31 میلیون و 700 هزار بشکه هم فراتر رفته است.

به نظرمی رسد ترمز بازار نفت بریده شده و فقط در این بازار، قدرت از آن بشکه‌های سیاه نفت است.

با ادامه این روند بیم آن می‌رود که تماشاگران رفتار بازار طلای سیاه، درآینده ای نه چندان دور با نفت 20 دلاری هم شگفت زده شوند.

وجود مازاد 3 میلیون بشکه‌ای نفت در بازار، کسالت سنگین اقتصاد اژدهای زرد، بی میلی صنایع اتحادیه اروپا برای سرکشیدن نفت عرضه شده و رقابت کابوی‌های ایالات تگزاس و داکوتای شمالی برای استخراج نفت‌ صخره‌ای هم مضاف بر علت شده تا نفت سازمان اوپک هر روی بی مقدارتر شود.

این اواخراما یک دلیل دیگر هم بر افت بیش از پیش نبض بازار طلای سیاه اضافه شده و آن نیز اظهارات عجیب و ناپخته مدیران ارشد وزارت نفت دایر بر افزایش 500 هزار بشکه‌ای نفت ایران درست اندکی پس از رفع تحریم ها و افزودن 500 هزار بشکه دیگر هم کمی  بعدتر خواهد بود.

بیژن زنگنه اندکی پس از نشست 168 اوپک اعلام داشت که در صورت سقوط بهای نفت به بشکه‌ای 30 دلار هم توسعه نفت ایران در دوران پسا تحریم هم متوقف نخواهد شد.

گمان میرود این اظهارات او بعد از بی نتیجه ماندن دیپلماسی به شیوه نامه‌نگاری وی درآستانه نشست مذکور به سران نفتی کشورهای عضو این سازمان بوده که در این نامه ها، از آنها خواسته بود تا یک میلیون 300 هزار بشکه از تولید روزانه دیگر کشورهای عضو این سازمان کاسته شود.

البته تفکر چوب حراج زدن به نفت کشوردر دولت یازدهم، فقط مختص رأس هرم وزارت نفت نبوده چرا که این اواخر هم،معاون بین الملل وزارت نفت  اعلام داشته که ایران برای رو به رو شدن با بدترین وضعیت قیمت پایین نفت آماده است و افزوده که تحت هر شرایطی ایران، برنامه خود را برای افزایش توسعه صادرات به تاخیر نمی‌اندازد.

با اینهمه اظهار نظرمدیران ارشد وزارت نفت پیرامون افزایش صادرات  دربازارجهانی نفت انعکاس جدی داشته و طبق اعلام بلومبرگ اصرارمسئولان نفتی ایران دایر برافزایش فوری صادرات،دلیل اصلی سقوط بیشترقیمت نفت درا ین اواخر بوده است.

بخی  از دست اندرکاران امر، وزیر نفت ایران را به مماشات در برخورد با عربستان سعودی در اوپک متهم کرده واین عامل را یکی از عوامل مهم افت قیمت نفت ارزیابی کرده ‌اند.

از نگاه آنها راه حل به پایان رسیدن جنگ نفت‌کش‌ها در سازمان اوپک ایستادن در مقابل عربستان و وادار ساختن او به عقب‌نشینی به رعایت سهمیه کلی است که براین اساس تولید وعرضه نفت بدون سروصدا از ناحیه ایران است.

پرسش اساسی این است که مسئولان نفتی کشور چرا اصرار دارند با بیان سخنانی عجیب،روان بازار نفت را پریشان تر سازند.

اگر وزارت نفت توان افزایش یک میلیون بشکه‌ای نفت را دارد همانند عربستان آن را اجرایی کرده و نیازی هم به  رسانه‌ای کردن این ماجرا نیست.

راه حل دیگر هم تمرکز ایران بر اساسنامه اوپک بوده، چون عربستان با انجام برخی اقدامات اساسنامه را از بین برده است.

ازنگاه دست اندرکاران امر،ایران نباید درمقابل اقدامات نادرست عربستان سعودی سکوت کند،موضوعی که لااقل در دو سال اخیر هیچ انگیزه ای از ناحیه زنگنه برای مقابله با گسترش نفوذ بیشتر آل سعود در اوپک دیده نشده است.

آیا عربستان ایران را از  بازار نفت بدر خواهد برد؟