به گزارش «نسیم»، زیگمار گابریل معاون صدراعظم و وزیر انرژی و اقتصاد آلمان دو روزی هست که به همراه تعدادی از فعالان اقتصادی کشورش به تهران آمده تا بازدیدی از ایران داشته باشد. حالا ورود هیئت اقتصادی آلمانی به سرپرستی معاون صدراعظم این کشور بهانه ای شد تا پایگاه تراز با دکتر جمشید عدالتیان اقتصاددان ۶۰ ساله ایرانی و عضو اتاق بازرگانی تهران گفتگو کند. وی که فارغ التحصیل اقتصاد از دانشگاه کاسل آلمان است در گفتگو با تراز دلایل حضور هیئت اقتصادی آلمان در ایران را بررسی کرد.

با ورود هیئت اقتصادی آلمان به ایران گمانه زنی هایی دراین باره شکل گرفته است. عده ای معتقدند مردم ایران تشنه کالای با کیفیت هستند. آلمانی ها نیز با علم به این موضوع صرفا برای درآمدزایی و صادرات کالاهای خود به ایران آمده اند و قصد دارند به دلیل کیفیت بالای کالاهایشان جایگزین مناسبی برای چینی ها شوند. نظر شما در این باره چیست؟

نمی توان خیلی مطلق درباره این موضوع صحبت کرد. آلمان ها در گذشته عموما کالاهای سرمایه ای و مواد اولیه به ایران صادر میکردند. به علت قیمت بالای کالاهای آلمانی، ما هرگز کالای مصرفی به آن معنا از آلمان وارد نکردیم، چرا که صرفه اقتصادی نداشته است. البته در مقطعی کالاهای مصرفی بادوامی مانند تلویزیون و... از آلمان وارد می شد. اما در سال های اخیر وضعیت تغییرکرده و کشورهایی مانند کره جنوبی این بازار را از آن خود کرده اند.از گذشته آلمان ها حدود۱۰۰ شرکت مشترک با ایران دارند، شرکت هایی که آلمانی -ایرانی هستند.

الان هم این شرکت ها فعال هستند؟

در این چند سال نیمه فعال بودند، اما فکر می کنم به زودی فعالیتشان را آغاز کنند. این شرکت ها حتی اگر کالای مصرفی هم داشته باشند عموما تحت لیسانس آلمان هستند. شرکت هایی مانند پریل و.. که تحت لیسانس آلمان در ایران تولید می شوند.

به نظرتان ورود هیئت اقتصادی آلمانی در این سطح به ایران، آیا پیامد منفی اقتصادی نخواهد داشت؟

بستگی دارد ما با آن ها چگونه رفتار کرده و قرارداد ببندیم به خصوص در مورد خودرو و مواد شیمیایی. آلمان ها معمولا به سرمایه گذاری مشترک علاقه مند بوده و آمادگی این کار را دارند. ضمن اینکه خودشان نیز به گران بودن کالاهای خود واقف هستند. برای همین روش مورد علاقه آن ها " تولید مشترک" است. یعنی از نیرو و انرژی ارزان همان کشور استفاده کرده و فقط تکنولوژی و فن آوری را عرضه می کنند. همان طور که گفتم در حال حاضر تعداد زیادی از مواد بهداشتی ، رخت شویی و... تحت نظر آلمان در ایران تولید می شود.

دلیل تاکید من براین پرسش اتفاقات گذشته است. به عنوان مثال در بحث خودرو، شرکت فرانسوی پژو چندین سال در ایران فعالیت داشت و به محبوبیت و فروش خوبی رسید و بازار خودرو ایران را به خود وابسته کرد. اما بعد از تحریم ها دیدیم دست ایران را به نوعی در پوست گردو گذاشت!

درست است. این تجربه بزرگی است که ما از تحریم ها آموختیم و لازم است در قراردادهای جدید دقت بیشتری کنیم. بعضی مواقع ممکن است منافع شخصی با منافع ملی در تضاد باشد یعنی برخی از بازرگانان و واردکنندگان ما راه آسان تری را انتخاب کنند و با واردات مواد اولیه آن ها را بفروشند و سعی نکنند در قراردادهایشان به تولید و سرمایه گذاری مشترک بپردازند.

به نظرتان آلمان ها در این موضوع صرفا به دنبال منافع و پرکردن جیب خود نیستند. مثل تجربیات قبلی کشور، می خواهند به ما ماهی بدهند و از آموزش ماهیگیری خبری نیست.

این مسئله کاملا طبیعی است. کسی منافع ما را تامین نخواهد کرد. هرکشوری به دنبال تامین منافع خودش است. این به هوش مذاکره کنندگان ما ارتباط دارد. فکر نمی کنم اگر یک ایرانی هم وقتی به عراق یا افغانستان کالا وارد می کند به فکر منافع آن کشورها باشد. باید بدانیم بعد از هوش سیاسی داشتن هوش تجاری و اقتصادی لازم است. در هوش اقتصادی عوامل متعددی دخیل هستند. ابتدا کسانی که در اقتصاد کلان جامعه تصمیم گیر هستند و بعد ازآن تشکل های بخش خصوصی باید به دنبال منافع ملی باشند. در این جا یکی از مسئولیت های بزرگ به اتاق های بازرگانی مربوط است. این اتاق ها باید این سیاست ها را مدنظر قرار دهند و در مذاکرات فعالانه تر شرکت کنند.

وضوع جالب دیگر این است که وزیر اقتصاد آلمان بلافاصله بعد از جمع بندی مذاکرات هسته ای با سرمایه گذاران و تیم اقتصادی آلمان وارد ایران شده است ما هم انتظار داریم افرادی مانند آقای نوبخت و طیب نیا حرکت هایی شبیه این رفتارها داشته باشند و هیئت ها را با همکاری اتاق های بازرگانی به کشورهای مختلف اعزام کنند و با این کار راه را برای مبادلات بیشتر بازکنند. این درسی است که ما باید از آلمان ها یاد بگیریم. چنین رفتارهایی در دنیای امروز جزئی از هوش تجاری محسوب می شود.

پس در مجموع ارزیابی شما از این سفر مثبت است.

داشتن روابط اقتصادی با هر کشوری چه آلمان، چین و.... ما را وارد اقتصاد جهانی می کند. اینکه ما از اقتصاد جهانی چگونه استفاده کنیم به هوش تجاری ما باز می گردد. معمولا طرفین در روابط اقتصادی خیلی بهتر و بیشتر از روابط سیاسی به دنبال رابطه برد - برد هستند. برای دوام یک فعالیت اقتصادی هرگز هیچ کدام از طرفین نباید احساس باخت و شکست داشته باشند. البته در این رابطه برد - برد فقط نباید منافع شخصی بازرگانان مطرح باشد بلکه منافع ملی ما نیز باید در آن دخیل باشد.

منبع: تراز