به گزارش «نسیم»، نشست ١٦٧ سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) برای ایران نشست مهمی بود از آن رو که نمایندگان ایران در اوپک دو نامه در اختیار دبیرخانه این سازمان قرار دادند، نخستین نامه از سوی وزیر نفت بود مبنی بر اینکه ایران بلافاصله پس از تحریمها در دو مرحله یک میلیون بشکه به ظرفیت صادرات خود اضافه میکند و کشورهایی که در کوران تحریم بازار ما را تصاحب کردند باید پس بدهند، ضمن اینکه ایران نیز برای گرفتن سهم خود مجوزی از کسی نمیگیرد؛ قصد زنگنه تنها اعلام آمادگی ایران برای این کار بود؛ اما نامه دوم که کم اهمیتتر از نامه نخست نبود؛ این نامه از سوی حسین کاظم پوراردبیلی، نماینده هیئت عامل ایران اوپک در اختیار اوپک قرار گرفت که شامل راهبرد کلی این سازمان در پنج سال آینده و احیای نظام سهمیهبندی بود. نامهای که به اعتقاد مهدی عسلی، مدیر امور اوپک و روابط مجامع انرژی در صورت دست یافتن به یک فرمول کارشناسی درباره قیمتها میتوان نظام سهمیهبندی را احیا کرد و نیز مانع افت قیمها شد.
عسلی یک هفته پس از نشست ١٦٧ اوپک در گفتگو با شانا، جزئیات این نشست و واکنش اعضا نسبت به نامه وزیر نفت و البته نامه نماینده ایران در هیئت عامل اوپک را تشریح کرد:
نشست ١٦٧ اوپک با تصمیم وزیران نفت اوپک مبنی بر حفظ سقف تولید ٣٠ میلیون بشکهای این سازمان به پایان رسید، با این حال آنچه این نشست را از اهمیت بیشتری برخوردار کرد نامه بیژن زنگنه، وزیر نفت به اوپک و وزیران نفت این سازمان مبنی بر بازگشت ایران به بازارهای جهانی پس از لغو تحریمها بود، واکنش اعضا نسبت به نامه وزیر چه بود؟
پیش از آغاز نشست این نامه در اختیار دبیرخانه اوپک قرار گرفته بود و در نشست ١٦٧ میان اعضا توزیع شد، بنابراین همه اعضا از نظر ایران آگاه هستند و این موضوع در جلسه دسامبر آینده اوپک مورد بحث قرار میگیرد. البته پیش از ارسال این نامه، ما رایزنیهای دوجانبهای با برخی از اعضای اوپک انجام داده بودیم و آنها حمایت خود را از ایران اعلام کرده بودند. من فکر میکنم این کشورها خودشان هم متوجه هستند اگر به سخنان ایران مبنی بر اینکه با بازگشت کشورمان باید کشورهایی که بازارمان را گرفتهاند تولیدشان را کم کنند تا ورود ایران سبب افت قیمتها نشود توجه داشته باشند؛ بدون شک بازار با بازگشت دوباره ایران همچنان تعادل خود را حفظ می کند. این را نیز بگویم که این کشورها متوجه هستند که اگر پیشنهاد ایران را قبول نکنند اوپک به یک سازمان بدون اثر تبدیل می شود.
فکر نمیکنید درخواست ایران مبنی بر کاهش تولید از سوی کشورهایی که سهم ما را در بازار گرفتهاند کمی خوشبینانه است؛ در هرحال اعضای اوپک به دنبال کسب درآمد بیشتر از فروش نفت خود هستند و حاضر نیستند بازاری را که از ایران گرفتهاند دوباره به ما پس بدهند.
کشورهایی که نسبت به نامه ایران حسن نیت دارند مشخص هستند، اما اینکه میگوییم کشورهایی که با تحریم ایران بازار ما را گرفتند و تولید خود را افزایش دادند باید مقدار تولید خود را به همان مقدار که نفت ما وارد بازار میشود، بکاهند تا ایران بتواند تولید را خود را افزایش دهد، این یک بحث کارشناسی و منطقی است. کشورهایی مثل عربستان و کویت که تولید خود را افزایش دادند و بازار ایران را گرفتند به نفعشان است که تولید خود را کاهش دهند زیرا در غیر این صورت با افزایش عرضه و کاهش قیمتها درآمد آنها نیز کاهش مییابد. در این میان ما از لحاظ مالی ضرر نمیکنیم، فرض کنید صادرات ایران از یک به دو میلیون بشکه در روز برسد، در بدترین شرایط حتی اگر قیمتها نصف شود بازهم درآمد ما خیلی تغییر نمیکند زیرا صادراتمان را دوبرابر کردهایم، اما آیا عربستان میتواند صادرات خود را دوبرابر کند؟ خیر نمیتواند، بنابراین درآمد آنها نصف میشود. پس بهتر است کشورهای عضو با ما همکاری کنند زیرا این مسئله به نفع خود آنهاست و سبب می شود قیمتها ثابت بماند و اعضای اوپک نیز ضرر نکنند.
در هر حال ما میخواهیم اعضا تولید خود را تعدیل کنند تا ایران بتواند دوباره سهم از دست رفته خود در بازار را بازپس گیرد.
اوپک پیش تر نیز تجربهای را داشته است. زمانی که عراق به کویت حمله کرد تولید نفت این دو کشور قطع شد و اعضای اوپک برای این که بازار با خللی روبرو نشود تولید خود را افزایش دادند اما پس از اینکه جنگ آنها به پایان رسید و دوباره تولید خود را از سر گرفتند به تدریج کشورهایی که بازار عراق و کویت را گرفته بودند تولید خود را کاهش دادند تا جا برای عراق و کویت باز شود، بنابراین ایران نیز درخواست غیر قابل قبولی نداشته است. به دلیل تحریمها بخشی از صادرات نفت ایران قطع شد و حال که قرار است تحریمها لغو شود ایران از کشورها میخواهد همکاری کنند و به همان مقداری که تولید خود را افزایش دادهاند کم کنند تا ما بتوانیم بازارمان را به دست آوریم.
گفته شده است نامه وزیر نفت سبب شد که میز ایران در وین یکی از شلوغ ترین میزها در نشست ١٦٧ باشد.
بله همین طور است. خیلی از کشورها منتظرند تحریمها لغو شود و بعد ببینند آینده بازار نفت چه میشود. وزیر نفت ایران هم در ششمین سمینار اوپک گفتند بلافاصله پس از لغو تحریمها در مرحله نخست ٥٠٠ هزار بشکه و تا ٦ ماه پس از این تاریخ، ٥٠٠ هزار بشکه دیگر به صادرات ایران اضافه میشود. این سخنان برای شرکتهای نفتی اهمیت قابل ملاحظهای دارد؛ آنها میخواستند بدانند جزییات این تصمیم چیست.
اگرچه برخی از اعضا معتقدند که نشست ١٦٧ یک نشست چالشی بوده، اما علی النعیمی، وزیر نفت عربستان نظر دیگری داشت و معتقد بود که نشست دوستانهای برگزار شد.
در هرحال عربستان همیشه میخواهد القا کند که رهبری اوپک رابر عهده دارد و میخواهد با کشورها همکاری کند تا منافع آنها حفظ شود؛ اما در عمل میبینیم رقابت سنگینی میان کشورها برای به دست آوردن بازار وجود دارد و هر کشوری به دنبال این است تا بازار بیشتری را به دست آورد، با این حال عربستان درباره افزایش ظرفیت تولید موضع تدافعی دارد و بعید است بتواند به صورت مستمر ١٠,٥ میلیون بشکه در روز تولید کند. البته این کشور در مقاطعی این مقدار تولید را داشت، اما تنها چندماه و دوباره تولیدشان به کمتر از ١٠.٥ میلیون بشکه بازگشته است؛ از طرف دیگر در این شرایط ایران میگوید بازار من را پس دهید، طبیعی است که سعی کند موضوع را کم اهمیت جلوه دهد، نمیخواهد توجه چندانی به این مسئله داشته باشد؛ با این حال بدون شک موضوع را دوستانه بررسی می کنیم. در هر حال تقاضا برای نفت در حال افزایش است و این امکان وجود دارد که نیازی نباشد تا عربستان یا دیگر کشورهای عضو اوپک تولید خود را افزایش دهند، تنها کافی است این کشورها تولیدشان را افزایش ندهند تا ما بازارمان را به دست آوریم.
فرض کنیم که تقاضا افزایش یابد و هیچ یک از کشورها نیز حاضر نباشد از تولیدشان کم تا ایران بازار خود را دوباره در اختیار گیرد، آن وقت چه میشود؟ البته عدهای معتقدند اوپک مانند گذشته سازمان کارآمدی نیست بنابراین نمیتوان انتظار همکاری میان اعضا را داشت؟
خب ممکن است حالتهای مختلفی پیش بیاید؛ اما من همیشه گفتهام که وجود اوپک به نفع ایران و همه اعضای آن سازمان است. به هرحال اگر کشورها باهم همکاری کنند مانع از سقوط قیمتها میشود، بنابراین بودن در اوپک و همکاری در درون آن به نفع کشورهاست که سبب میشود قیمتها سقوط نکند، بویژه اگر بتوانیم به نظام سهمیههای تولید پیشین اوپک بازگردیم.
با این حال عدهای معتقدند این سازمان بی تاثیر است و حتی گفته شده چرا ایران باید در این سازمان حضور داشته باشد؟
منطق افتصادی حکم میکند که سازمانی مانند اوپک تاثیر گذار است. به دلیل مسائل اقتصادی و جایگاه بینالمللی معتقدم که ما باید در این سازمان باقی بمانیم. اوپک همچنان یک سازمان موثر در بازار نفت است و اهمیت آن در سالهای آینده افزایش می یابد، زیرا بخش بزرگی از نفت متعارف دنیا در اختیار اعضای این سازمان است و در آینده تقاضا برای نفت افزایش مییابد. تصمیمهای این سازمان همیشه روی بازار اثرگذار بوده و اختلاف نظر میان اعضا هم یک امری طبیعی است.
چطور؟
فرض کنید اوپک وجود نداشت و کشورهای عضو اوپک برای این که سهم بیشتری از بازار به دست آورند باهم رقابت میکردند، در این میان طبیعی است که قیمتها سقوط میکرد و حتی ممکن بود به میزان هزینه تولید برای کشورهای تولیدکننده برسد. هر چند در سالهای گذشته در نشستهای اوپک تغییری در تعیین سهمیههای اوپک نداشیتم و نظام سهمیهبندی تولید اوپک در عمل کنار گذاشته شده بود با این حال تعیین سقف تولید برای اعضای اوپک خود به نوعی مانع از کاهش شدید قیمتها شده و رقابتها هم در همان محدوده ٣٠ میلیون بشکهای باقی مانده است. در واقع تعیین سقف تولید مانع از کاهش شدید قیمت میشود، در نتیجه درآمد کشورها نیز کاهش نمی یابد.
البته پس از این که سقف ٣٠ میلیون بشکهای در نشست ١٦٧ دوباره تثبت شد برخی رسانهها اعلام کردند که ایران سیاست منفعلی داشته و سیاستهای اوپک نیز همسو با غرب است، چطور شما بازهم معتقدید اوپک یک سازمان تاثیرگذار است با اینکه چهارسال است سقف تولید تغییر نکرده و محتوای نشستها هم تغییر چندانی باهم ندارند. از طرفی به نظر میآید رابطه برخی از کشورها با هم خوب نیست و به نوعی به رقابت با هم میپردازند؟
میدانیم که تصمیم به تغییر سقف رسمی تولید باید با اجماع باشد و حتی اگر یک کشور نیز مخالفت کند، تصمیم گرفته نمیشود. همانطور که در کنفرانس پیشین شاهد بودیم هشت کشور موافق کاهش سقف رسمی تولید و چهار کشور مخالف بودند، بنابراین تصمیمی گرفته نشد. به همین دلیل تصمیم نگرفتن به تغییر سقف تولید را نمیتوان سیاست منفعل نامید آن هم برای کشوری که صادراتش به دلیل تحریمها کاهش یافته است. ایران در این نشست موفق شد، نخست تصمیم خود را برای بازگشت به بازارهای نفت طرح و پذیرش ضمنی کنفرانس برای این تصمیم را بگیرد. دیگر آن که با طرح موضوع بازگشت به نظام سهمیهبندی این موضوع به طور اجتنابناپذیری در کنفرانسهای بعدی مطرح و تصمیمگیری می شود که از نتایج اقدامهای ایران در کنفرانس اخیر بود. نخست این که این واقعیتی است که عربستان بیشترین ظرفیت تولید و صادرات را در اوپک دارد و به همراه سه کشور کویت، قطر و امارات که از متحدان عربستان به شمار می آیند بیش از ٥٠ درصد تولید اوپک را تشکیل میدهند، بنابراین طبیعی است که بدون جلب همکاری با این کشورها نمیتوانیم کاری را از پیش ببریم؛ اما اینکه برخی رسانهها معتقدند نتایج نشست اخیر اوپک همسو با سیاستهای غرب بود، ادعای صحیحی نیست. در هر حال کنترل سطح تولید سرانجام به نفع تولیدکنندگان است و مانع از سقوط قیمتها میشود. در حالیکه اگر اوپک سقف تولید را افزایش میداد بدون شک شاهد کاهش بیشتر قیمتها میشدیم.
گفتید که نماینده ایران در هیئت عامل اوپک در این نشست نامهای را در اختیار دبیرخانه قرار داده است، مضمون اصلی نامه شامل چه مواردی میشود؟
این نامه پیش از کنفرانس و به مناسبت بررسی راهبرد بلندمدت اوپک در دبیرخانه به دبیرکل فرستاده شده بود تا در اختیار اعضای کمیته بررسی راهبرد بلندمدت این سازمان گذاشته و در جلسه آینده بحث شود که ارتباط مستقیمی با نشست ١٦٧ اوپک نداشت. در این نامه اصول راهبرد بلندمدت پیشنهادی ایران برای اوپک در برابر راهبرد کنونی طرح شده است. با توجه به اینکه هدف اصلی کشورها در اساسنامه اوپک و نیز در سند راهبرد بلندمدت کنونی اوپک حداکثر کردن درآمد اعضای سازمان در بلندمدت است، بنابراین ما نیز براساس این اصل، راهبرد پیشنهادی ایران را اعلام کردیم.
اصول راهبرد پیشنهادی ایران شامل چهار مرحله و یا اقدام است. نخست برآورد یک قیمت منصفانه و در عین حال رقابتی برای نفت اوپک با توجه به هزینه تولید سوختهای جایگزین و نیز وضع اقتصادی جهان. دوم برآورد تقاضا برای نفت در دنیا مبنی قیمت منصفانه مورد نظر اوپک و وضع اقتصادی جهان. سوم قرار دادن تقاضا برای نفت اوپک به عنوان سقف تولید و یا تولید هدف اوپک و تخصیص تولید بین کشورهای عضو در چارچوب یک نظام کارآمد و منصفانه سهمیهبندی تولید است، به طوری که در مجموع عرضه نفت اوپک به اندازه تقاضا برای نفت او باشد و نه بیشتر و چهارم ایجاد یک سیستم نظارتی برای نظارت بر رعایت سهمیهها در تولید و تخطی نکردن از میزان تولید تخصیص یافته به کشورهای عضو.
چنین رویهای سابق بر این در اوپک رایج نبود؟
خیر پیش تر چنین چیزی حداقل به این صورت سیستماتک و منسجم نداشتیم. چیزی که بوده در واقع برآوردی از تقاضا برای نفت اوپک و تخصیص تولید برای هر کشور عضو بوده است که نظارت قوی هم برای رعایت سهمیهها نبوده است. در واقع اگر چنین سیستمی در کار بود قیمت هرگز تا این حد سقوط نمیکرد، زیرا اوپک در مقاطع ٦ ماهه (برگزاری کنفرانس وزیران) برآوردی از قیمت منصفانه (که در عمل زیر هزینه سوختهای جایگزین باید باشد) به عمل میآورد و برای دفاع از آن قیمت، تولید خود را تنظیم میکرد و در چارچوب سهمیهها تلاش میشد بیش از آن تولید نشود. اگر این سیستم وجود داشت هرگز کنترل اوپک بر بازار نفت کاهش نمی یافت. نماینده ایران در هیئت عامل اوپک در این نامه از دبیرخانه خواسته است مطالعه کارشناسی بی طرفانه در این باره انجام دهد و قیمت منصفانه نفت برای سال آینده و نظام سهمیهبندی صحیح تولید را پیشنهاد کند.
فکر نمیکنید به دست آوردن این عدد کار دشواری است؟ چگونه می خواهید به آن دست یابید؟
نباید غیر ممکن باشد. ما در واقع باید هزینه تولید سوختهای جایگزین نفت اوپک را در نظر گرفته و قیمتی را در نظر گیریم که در عین حال که سرمایهگذاری بلندمدت را برای ایجاد ظرفیت تولید نفت تشویق میکند آن قدر هم بالا نباشد که رشد اقتصادی دنیا را کندتر کند. قدم دوم آن است که ببینیم در این قیمت و باتوجه به وضع اقتصادی دنیا و پیشرفتهای فناوری و غیره تقاضا برای نفت اوپک چند میلیون بشکه در روز است. با برآورد تقاضا برای نفت اوپک در قیمتهای منصفانه پیشنهادی، آن را سقف تولید اوپک قرار داده و سعی میکنیم با تطبیق تولید به اندازه تقاضا در آن قیمت، از قیمت منصفانه نفت دفاع کنیم که در واقع درآمد اعضای اوپک را حداکثر میکند. حال این سقف تولید میتواند با توجه به رشد اقتصادی و تقاضای موجود، ٣٠ میلیون بشکه یا هر عدد دیگری باشد. در واقع میخواهم بگویم اوپک باید تقاضا برای نفت خود را سقف تولید خود قرار دهد و این موضوع را به طور دائم برآورد کرده است و به روز و تولید خود را براساس آن تنظیم کند، نه آن که یکبار سقف تولید بگذارد و چندین سال بدون توجه به تغییرات بازار به همان سقف تولید بچسبد. اما وقتی که سقف را تعیین کردیم میتوانیم آن را میان اعضای اوپک تقسیم کنیم. این تقسیمبندی هم براساس معیارهای قابل قبول مانند ذخیره کشورها، ظرفیت تولید، جمعیت و تولید ناخالص داخلیشان و غیره میتواند باشد که باید روی آن هم کار کارشناسی قوی بشود.
در واقع منظورتان این است که به نظام سهمیه بندی بازگردیم؟
بله البته با یک فرمول منصفانه. در واقع بدون اجرای یک سیستم سهمیهبندی، اوپک کنترل واقعی بر بازار نخواهد داشت بنابراین معیارهای مختلفی را میتوان در نظر گرفت و براساس آن فرمول نظام سهمیهبندی مناسبی را تعیین کرد که به نحوی اجماع هم حاصل شده است و همه اعضای اوپک آن را قبول کنند. پس از اینکه این فرمول به تایید رسید هر کدام از کشورها میتوانند طبق سهم خود تولید کنند که این موضوع سبب میشود تولید و درآمد اعضا افزایش یابد.
چگونه این امکان وجود دارد؟ مثالی میزنم امکان دارد براساس فرمولی که گفتید سهم تولید ایران در اوپک کاهش یابد و ایران هم به دنبال افزایش تولید و سهم بیشتر از بازار باشد، طبیعی است وقتی ایران این موضوع را نپذیرد اجماعی نیز حاصل نمیشود و یا اینکه چطور امکان دارد کشوری مانند کویت که جمعیت کمی نیز دارد حاضر باشد از سهمیه خود به نفع کشور دیگری بکاهد؟ فکر نمیکنید رسیدن به اجماع حداقل در این خصوص دور از ذهن بوده و تنها بر روی کاغذ امکانپذیر باشد؟
همانطور که گفته شد این اصول کلی راهبرد بود که از طرف نماینده ایران در هیئت عامل اوپک در اختیار این سازمان قرار گرفته است، نکته های اصلی نیز یک بحث کارشناسی بوده و رسیدن به آن نیز به طور کامل عملی است و در مجموع و در بلندمدت انتفاع کشورهای عضو از درآمد نفت خود را حداکثر میکند. نکته آن است که کشورهای سازمانی مانند اوپک دور هم جمع میشوند تا با مدیریت عرضه مانع سقوط قیمتهای نفت شده و در بلندمدت درآمد خود را حداکثر کنند. با این حال ممکن است در کوتاه مدت، برای مثال چندماه، رسیدن به این هدف مستلزم کاهش تولید همه و یا شماری از کشورها باشد. برای مثال در سال ٢٠٠٨ میلادی اوپک تصمیم گرفت ٤,٢ میلیون از سقف تولید خود را کاهش دهد و بدون آن تصمیم هرگز قیمتهای نفت به روند عادی خود بر نمی گشت.
ایران کار دشواری را پیش رو دارد از یک طرف میخواهد بازار از دست رفته خود را بازپس گیرد و از سوی دیگر باید میان همه اعضا اجماع باشد.
در هرحال افزایش ظرفیت تولید ایران باتوجه به اتفاقهایی که رخ میدهد اجتنابناپذیر است و اگر ایران بخواهد یک میلیون بشکه به ظرفیت صادرات خود اضافه کند و از طرف دیگر اعضای اوپک به این مسئله توجهی نشان ندهند بدون شک آنها که سهم ایران را گرفتهاند و تولیدشان را بالا بردهاند ضرر میکنند. اگر ما یک میلیون بشکه را به بازار اضافه کنیم و آنها به این مسئله توجه نکنند، بدون شک ضرر میکنند.
٦ ماه زمان داریم تا درباره استراتژی پیشنهادی مان رایزنی داشته باشیم.
بله نشست اوپک هر ٦ ماه یکبار برگزار میشود درحالی که بازنگری در راهبرد بلندمدت اوپک هر پنجسال یکبار برگزار میشود و امسال هم سال پنجم آن است و باید راهبرد تازه اوپک را برای پنج سال آینده یعنی تا ٢٠٢٠ تدوین کنیم، بنابراین ما به عنوان یکی از اعضای اوپک پیشنهاد خودمان را درباره راهبرد آینده اوپک در اختیار دبیرخانه قرار دادیم تا اعضا درباره آن بحث کنند و بتوانیم به اجماع برسیم.
بجز ایران، پیشنهاد کشورهای دیگر در این باره چه بود؟ آیا آنها هم برنامه پیشنهادی در اختیار دبیرخانه قرار دادند؟
خیر آنها پیشنهادی نداشتند اما پیشنهاد ایران از آن جهت قابل توجه است که هم سهم اوپک و هم قیمتها را در بازار حفظ میکند.
نامه وزیر نفت به اوپک با فرض لغو تحریمها بود، حال اگر مذاکرات ادامه یابد چه اتفاقی میافتد؟
حتی اگر مذاکرات هستهای ادامه یابد، در عمل فکر میکنیم که دیگر تحریمها به شدت پیش نخواهد بود، ضمن اینکه امروز ایران در حال تعامل با دنیاست و آمریکا هم دیگر نمیتواند تحریمهای سنگین علیه صنعت نفت ما اعمال کند. با اینکه هنوز تحریمها لغو نشده است با این حال هنوز هم بسیاری از کشورها تمایل دارند با ما ارتباط داشته و از ما نفت بخرند. میخواهم بگویم برای اینکه امروز تقاضا برای نفت ایران در دنیا وجود دارد به نوعی ساختار تحریمها سست شده است و بسیاری از کشورها تمایل دارند با ما ارتباط داشته باشند، بنابراین ما خوشبین هستیم و فکر میکنیم میتوانیم سهم از دست رفتهمان را در بازار بدست آوریم و تعامل با اوپک هم مثل همیشه وجود خواهد داشت.
نشست ١٦٧ برای ایران موفقیت آمیز بود؟
از نظر من برای ایران موفقیت آمیز بود. در گذشته تحریمها علیه کشورمان تشدید میشد و آینده نفت هم نامعلوم بود، اما امروز دیگر تحریمها شدیدتر از پیش نمی شود و اگر مذاکرات هستهای هم به نتیجه برسد شرایط برای صنعت نفت بهتر خواهد بود، بنابراین طبیعی است که شرکتهای نفتی به ایران توجه کنند چراکه فرصتهای فراوانی برای سرمایهگذاری در این صنعت وجود دارد. در نشست ١٦٧ اوپک نیز خیلی از شرکتها میخواستند از شرایط ایران اطلاع کسب کنند.