به گزارش «نود اقتصادی»، «شهریار زرشناس» در برنامه «بدون توقف» که از شبکه سه سیما پخش شد، با اشاره به اینکه در سال‌هایی که شبکه‌های ماهواره‌ای آن را بهشت نشان می‌دهند ما تورم 40 تا 45 درصد داشتیم، عنوان کرد: انقلاب شد چون در دهه پایانی دوره پهلوی جامعه از تورم، بیکاری، نابرابری و توزیع ناعادلانه ثروت، بیکاری‌ها و بحران‌ها، فساد، فاصله طبقاتی، احساس بحران از خودبیگانگی و تحت سیطره آمریکا بودن رنج می‌برد.

«شهریار زرشناس» در برنامه «بدون توقف» در خصوص دلائل وقوع انقلاب اسلامی در ایران گفت: از زمانی که این عالَم شبه مدرن بر کشور ما حاکم می‌شود و از زمانی که این تفکر بر ما استیلا پیدا کرد یعنی اواسط قاجار، جامعه ایران به طور مرتب به این وضعیت اعتراض داشته و به دنبال استقلال و عدالت بوده، پس این جامعه هیچ گاه نتوانسته با این مدل شبه مدرن کنار بیاید و همواره به آن اعتراض داشته و در منطقه همیشه در این زمینه پرچمدار بوده و این نشان می‌دهد که مدل شبه مدرن هیچگاه نتوانسته خواسته‌ها و انتظارات مردم ما را برآورده کند.

وی در ادامه تصریح کرد: به این دلیل انقلاب شد که در دهه پایانی دوره پهلوی جامعه ما تورم داشت، با بیکاری مواجه بود و از چند پدیده آزاردهنده از جمله نابرابری و توزیع ناعادلانه ثروت، بیکاری‌ها و بحران‌ها، فساد، فاصله طبقاتی، احساس بحران از خودبیگانگی و تحت سیطره آمریکا بودن رنج می‌برد و استناد آن هم آرشیو روزنامه‌های سال‌های 1344 تا 57 است، ما تورم 40 تا 45 درصد داشتیم، خاطرات هوشنگ نهاوندی از سال‌های 1354 و 1355 که این شبکه‌های ماهواره‌ای آن را به عنوان بهشت تاریخ ایران در قبل از انقلاب جلوه می‌دهند ببینید.

این استاد دانشگاه همچنین اظهار کرد: نهاوندی که از تئوریسین‌های اقنصاد و وزیر اقتصاد سال‌های پایانی انقلاب بوده خودش در مصاحبه با بی‌بی‌سی می‌گوید، اقتصاد تورم بالای 35 و 40 درصد پیدا کرده بود، من گزارش آن را می‌دادم اما کسی جرأت نمی‌کرد به شاه بگوید، روزنامه‌ها مرتب از قطع برق، صف گوشت، افزایش دائمی قیمت‌ها خبر می‌دادند پس انقلاب کردیم چون ساخت اقتصادی غلط بود، فساد وجود داشت، اگر جامعه خوب بود چرا این همه جوان وارد فعالیت‌های چریکی و سازمانی می‌شدند و تا مرز آرمان‌گرایی پیش می‌رفتند، چرا میلیون‌ها نفر بیش از یک سال هر روز به خیابان‌ها آمدند و از جان خود گذشتند.

 زرشناس با اشاره به اینکه اگر ادبیات و سینمای آن موقع را نگاه کنیم متوجه بسیاری از مشکلات آن زمان می‌شویم، افزود: امروز ننشینیم و فکر کنیم همه چیز خوب بوده، شما آثار داستانی آن دوره را نگاه کنید، آثاری مثل کتاب‌های محمد کیانوش، اسامی که اسم می‌برم اینها هیچ کدام طرفدار جمهوری اسلامی نبودند، برخی‌ها حتی شاید نگویند ما مسلمان هستیم، برخی مارکسیست بودند و برخی سوسیالیست، اما آن زمان حرف‌هایی زدند که زدنش در آن زمان هزینه داشت، چرا ادبیات داستانی پر از وصف فقر، بیکاری، فلاکت، روابط استثماری فحشاء است، آثار صادق چوبک، دولت‌آبادی، غلامحسین ساعدی را بخوانید.

وی در ادامه تأکید کرد: اینها روشنفکران جامعه ایران هستند، طرفداران شبه مدرنیته هستند، اینها نویسندگان رئالیستی هستند که حقیقتی که می‌بینند وصف می‌کنند، رمان‌های جای خالی سلوچ، هجرت سلیمان،  سفر را بخوانید، سینما را ببینید سینمای دهه 50 دائما فساد و فقر را نشان می‌دهد، سیستم قوه قضائیه ناکارآمد را نشان می‌دهد، حتی بزرگترین تجزیه تاریخ پس از جنگ جهانی دوم ما آن موقع رخ داد. اینکه آمریکا در ایران کارخانه می‌زند و محصولش را اینجا تولید می‌کند که برای ما افتخار نیست، مکزیک غرق در فقر جولانگاه سرمایه آمریکایی است و بازتولیدشان ثروت برای خود آمریکایی‌ها و حلقه فوقانی سرمایه‌داران مکزیکی و فقر وحشتناک برای مردم مکزیک است.

این پژوهشگر حوزه اقتصاد با تأکید براینکه شاخص‌های اقتصادی در مکزیک به مراتب از وضع ما بدتر است، افزود: آنها فقط از نیروی کار ارزان و سرمایه‌های ملی ما بهره می‌برند، مگر آمدن سرمایه آمریکایی هنر است، زمانی برای ما هنر است که سرمایه آنها برای ما ارزش افزوده ایجاد کند، که آن ارزش افزوده به عنوان سرمایه اقتصادی بیاید در جیب مردم کشور، نه اینکه برود در جیب حلقه فوقانی دربار مرتبط با سرمایه خارجی و بخش اصلی آن هم برای فربه شدن دائمی کشورهای امپریالیستی از کشور خارج شود، برای همین بود که ما در کشور مرتب بازتولید فقر می‌کردیم، گزارش‌های مردم‌نگارانه جلال آل احمد، مؤسسه تحقیقات اجتماعی احسان نراقی که مشاور شاه است همه گواه بر این مدعاست. 

زرشناس همچنین در خصوص پیامدهای ناگوار و اینکه اصلاحات ارضی با ایران چه کرد، توضیح داد: اصلاحات ارضی و چیزی که به عنوان انقلاب سفید مطرح شد حلقه واپسین از ایجاد ساخت اقتصاد سرمایه‌داری شبه مدرن در ایران بود، اما محتوای اصلاحات ارضی چیست؟ در نیمه دوم قرن 20 مجموعه‌ای از انقلاب‌های دهقانی در بسیاری از کشورها رخ داد که منافع نظام جهانی سلطه را با خطر روبرو کرد که نمونه بارز آن ویتنام و چین بود، طراحان نظام جهانی از جنبش‌های دهقانی به شدت ترسیدند و نگران بودند، لذا اینها یک تغییراتی در ساخت اقتصاد کشاورزی دادند که هدف‌شان هم این است که مجموعه‌های خرده مالک ایجاد کنند که آن خطر انقلاب دهقانی را دور کند.

وی با اشاره به اینکه آنها می‌دانستند تا زمانی که اقتصاد کشاورزی ایران خودکفاست نابود نمی‌شود، گفت: در این صورت ایران نمی‌توانست وارد چرخه ورود به اقتصاد جهانی و اقتصاد پیرامونی شده و به بازار مصرف کشورهای سرمایه‌داری تبدیل شود، لذا اینها آمدند زمین‌های اربابان را چند دسته کرده و بخشی از زمین‌های غیرمرغوب را بین روستائیان تقسیم و یک قشر خرده مالکی ایجاد کردند تا به این وسیله پایگاه اجتماعی نیز برای رژیم ایجاد کنند.

این محقق حوزه تاریخ فلسفه در پایان عنوان کرد: این دهقانان ابتدا خوشحال می‌شوند اما ماجرا این است که آن اربابان خودشان هم زمین‌دارها و سرمایه‌داران بزرگی هستند که می‌توانند به تولید بپردازند و از طرفی درهای اقتصاد کشور به سمت محصولات کشاورزی خارجی هم باز شده و این خرده مالک با دو رقیب بزرگ طرف است و حتی پول قسط زمینش را هم در نمی‌آورد پس وام می‌گیرد، تولید می‌کند و ورشکسته می‌شود و عاقبت اغلب آنها زمین‌ها را رها کرده و فرار می‌کنند، یعنی حاصل اصلاحات ارضی چیزی نیست جز ویرانی روستاها، خالی شدن روستاها، نابودی خرده مالکی و ظهور پدیده حاشیه‌نشینی در شهرها و این ثمره مستقیم اصلاحات ارضی است.