ترامپ هم فهمید؛ تحریم ایران بیفایده است

نشریه فارین پالسی نوشته، در میانه بمباران تهران، صادرات نفت ایران رکورد زد؛ تحریمی که قرار بود اقتصاد این کشور را فلج کند، عملا بازار جهانی انرژی را دگرگون کرده و حالا رفتارهای ترامپ هم بهصورت ضمنی اذعان به شکست فشار اقتصادیست.
ماه ژوئن صحنهای غیرمنتظره را رقم زد؛ درست زمانی که بمبها بر آسمان تهران فرود میآمدند، صادرات نفت خام ایران نهتنها کاهش نیافت، بلکه افزایش یافت. این تصویر عجیب، محور اصلی تحلیلی است که گریگوری برو، کارشناس ارشد انرژی و ژئوپلیتیک نفت و گاز گروه اوراسیا، در نشریه آمریکایی فارین پالسی مطرح کرده است.او مینویسد، ایران در برابر فشارها تسلیم نشد و مشتریان چینیاش، حتی در سایه تحریمها، همچنان به خرید نفت از تهران ادامه دادند.
تحریمهایی که دیگر کار نمیکنندبه باور نویسنده، راز موفقیت ایران در یک جمله خلاصه میشود: تحریمها کارایی خود را از دست دادهاند. تحریمهای نفتی از ابتدا بهعنوان ابزاری طراحی شدند که با تحمیل فشار اقتصادی، کشورها را مجبور به تغییر رفتار کنند اما واقعیت امروز چیز دیگری میگوید، کشورها یاد گرفتهاند مقاومت کنند، هزینهها را بپذیرند و راههای خلاقانهای برای دور زدن این محدودیتها پیدا کنند.نتیجه این وضعیت، شکلگیری بازاری جدید است که منطقش نه تجارت آزاد، بلکه ژئوپلیتیک است. برو تاکید میکند که عصر استفاده از تحریمهای نفتی بهعنوان ابزار اجباری سیاست خارجی، رو به پایان است.
ایران و بازگشت به روزهای اوج صادراتروایت ایران از صعود و سقوط تحریمها، مثالی روشن از این واقعیت است. پس از خروج آمریکا از برجام در سال ۲۰۱۸، صادرات نفت ایران با تحریمهای تازه سقوط کرد. مشتریان سنتی ایران در اروپا و شرق آسیا به دنبال منابع جایگزین رفتند و در سال ۲۰۲۰، همزمان با همهگیری کرونا، صادرات نفت ایران به حداقل رسید.اما ورق برگشت. با پایان محدودیتهای ناشی از کرونا، چین بهعنوان مهمترین خریدار نفت ایران، حجم واردات خود را بهطور چشمگیری افزایش داد. امروز ایران روزانه نزدیک به دو میلیون بشکه نفت خام صادر میکند و تقریبا به سطح صادرات پیش از تحریمها بازگشته است. چین در حال حاضر حدود ۱۴.۶ درصد از واردات نفت خام خود را از ایران تأمین میکند؛ سهمی قابلتوجه که جایگزینی آن برای هیچ کشوری آسان نیست.
بازار تازه نفت ایرانبازار نفت ایران بهجای نابودی، دوباره اختراع شد. مشتریان سنتی شاید هنوز محتاطانه کنار ایستادهاند اما نفت ایران راه خود را به پالایشگاههای کوچک چینی، معروف به تیپاتها، باز کرده است. این پالایشگاهها که کمتر در معرض تحریمهای بینالمللی هستند و خارج از کانالهای دلاری فعالیت میکنند، نفت ایران را فرصتی سودآور میبینند.چین حتی واردات نفت از ایران را در آمار رسمی گمرکی خود پنهان میکند تا برای این همکاری راهی برای انکارپذیری سیاسی باقی بگذارد.
روسیه؛ نسخه دوم ایرانماجرای روسیه نیز تکرار همان الگوست. تحریمهای نفتی غرب علیه مسکو، که از سال ۲۰۲۲ آغاز شد، بیشتر بهجای جریان فیزیکی نفت، درآمدهای مالی روسیه را هدف گرفت. گروه هفت با اعمال سقف قیمتی سعی کرد درآمد کرملین را کاهش دهد، بیآنکه بازار جهانی را متلاطم کند.اما نتیجه چندان موفق نبود. روسیه با وجود فشار اقتصادی، توانست مقاومت کند و نفت خود را از مسیرهای پیچیده به بازار آسیا، بهویژه چین و هند، منتقل نماید. پالایشگاههای هندی نفت ارزان روسی را میخرند، محصولات پالایشی را به اروپا میفروشند و سود هنگفتی به دست میآورند.
تحریمها، رفتار کشورها را تغییر ندادندتحریمها نه ایران را از ادامه برنامه هستهای بازداشتند و نه روسیه را از جنگ اوکراین منصرف کردند. تلاشهای آمریکا برای منزویکردن این کشورها، تنها باعث شد آنها به چین نزدیکتر شوند.بهگفته نویسنده، تحریمها حتی بازار انرژی جهان را دوقطبی کردهاند؛ در یکسو، کشورهای غربی و متحدانشان قرار دارند و در سوی دیگر، شبکهای به رهبری چین شکل گرفته که نفت ایران، روسیه و حتی ونزوئلا را جذب میکند.
آمریکا و اعتراف به شکست فشار اقتصادیسیاستگذاران آمریکایی بهتدریج با این شکست روبهرو میشوند. برو یادآور میشود که تصمیم دونالد ترامپ برای تایید حملات به ایران، نشانهای از پذیرش ضمنی این واقعیت بود که فشار اقتصادی دیگر کارساز نیست. تهدیدهای اخیر ترامپ برای تشدید تحریمها علیه روسیه هم بیشتر شبیه تاکتیکهای چانهزنی است تا یک استراتژی واقعی.بااینحال، اگر واشنگتن فشار بیش از حد وارد کند، ممکن است بازار جهانی نفت را شوکه کرده و باعث افزایش شدید قیمتها شود؛ خطری که هیچیک از قدرتهای بزرگ حاضر به پذیرش آن نیستند.
آیا تحریم نفتی علیه چین ممکن است؟یکی از پرسشهای کلیدی که در مقاله فارین پالسی مطرح میشود، این است که آینده تحریمها چه خواهد بود؟ برخی استدلال میکنند که حتی اگر تحریمها رفتار ایران یا روسیه را تغییر ندهند، میتوانند ابزاری برای جدا کردن اقتصاد آمریکا از چین باشند.اما واقعیت پیچیدهتر است. چین، بهعنوان بزرگترین واردکننده نفت در جهان، بیش از ۱۰ درصد از کل مصرف جهانی نفت را در اختیار دارد. اعمال تحریم علیه پکن، نهتنها غیرقابل کنترل خواهد بود، بلکه نیازمند تحریمهای ثانویه علیه شرکتهای آمریکایی و اروپایی است که با چین همکاری میکنند.چنین اقدامی، صادرات عظیم نفت و گاز آمریکا به چین را مختل میکند و صنعت انرژی داخلی این کشور را در شرایطی که با قیمتهای پایین مواجه است، دچار رکود میسازد.
پایان توهم تغییر رفتار با تحریمبرو در پایان مقاله نتیجه میگیرد که تحریمهای نفتی ممکن است ادامه یابند اما توهم تغییر رفتار کشورها با تحریم باید کنار گذاشته شود. در عوض، باید پذیرفت که این سیاستها فقط بازار انرژی را بازطراحی کردهاند و به چین قدرتی دوچندان دادهاند.واشنگتن و متحدانش اگر میخواهند استراتژی موثری در پیش گیرند، باید این واقعیت تازه را بپذیرند که جهان انرژی دیگر با منطق اقتصادی ساده اداره نمیشود، بلکه ژئوپلیتیک به بازیگر اصلی تبدیل شده است.
فارس